شهروند| میگویند حدود 42میلیون نفر از ایرانیها در شبکههای اجتماعی فعالند، از فیسبوک گرفته تا وایبر و واتس آپ و لاین. سایت الکسا پیشتر اعلام کرده بود که ایرانیان بزرگترین گروه مخاطبان وایبر را در جهان تشکیل میدهند. این روزها البته با ادامه اختلالات در وایبر در ایران و کند شدن روند ارسال و دریافت پیامها، بسیاری از مشتریان این نرمافزار درحال انتقال گروهها و ادامه گفت و گوهای خودمانیشان به شبکههای اجتماعی دیگری بهویژه تلگرام هستند. زندگی در فضای مجازی برای بسیاری از ایرانیان چنان عادت شده که در این فضاهای مجازی تفریح میکنند، بحث سیاسی و فرهنگی میکنند، جوک و لطیفه میخوانند، موسیقی مبادله میکنند و حتی در گروههای وایبری و مشابه آن مراسم قصهخوانی و نقد و بررسی داستان دارند. دوستان قدیمی بعد از سالها به مدد همین نرمافزارهای جدید همدیگر را پیدا کردهاند و خلاصه اینکه زندگی مجازی ردپای پر رنگی در زندگی روزمره مردم باز کرده و با وجود موبایلهای هوشمند همه جاییتر و فراگیرتر هم شده است. اگرچه شماری از تحلیلگران اجتماعی میگویند که شبکههای مجازی موجب افزایش ارتباطات اجتماعی میشود، اما از سوی دیگر نگرانیهایی درباره تأثیر شبکههای اجتماعی بر روابط خانوادگی ازجمله ارتباط همسران و ارتباط والدین با فرزندانشان مطرح شده است. به گفته آسیبشناسان، پیامدهای ناشی از ورود شبکههای اجتماعی به زندگی روزمره را میتوان جزو آسیبهای نوپدید دانست، آسیبهای مدرنِ زندگی مجازی هر چند که مدافعان شبکههای اجتماعی هم میگویند نمیتوان بهدلیل بخشی از پیامدهای منفی استفاده از شبکههای اجتماعی از امکانات و فرصتهایی که این شبکهها در اختیار زندگی اجتماعی مردم قرار دادهاند چشمپوشی کرد، اما به واقع شبکههای اجتماعی چه چیزهایی را در زندگی ما دگرگون کرده و بر چه بخشهایی از زندگی ما تاثیرگذار بودهاند؟
جامعه ایران برونگراتر شده است
غذا آماده است و میهمانها هم پای سفره، یک نفر دوربین به دست میگوید: «من عکس بگیرم...»، صدای شاتر، یک بار، دوبار، چند بار. چند دقیقه بعد عکس دستهجمعی همه پای سفره در اینستاگرام و فیسبوک منتشر شده درحالیکه همه «فیلینگ هپی»اند! این ماجرای یک خانه و دو خانه نیست فرقی ندارد میزبان یا میهمان با وجود موبایلهای هوشمند و شبکههای اجتماعی در هر جمع خودمانی چه زیر یک سقف باشد، چه در رستوران و چه در طبیعت همیشه چند نفر آمادهاند که یا عکس سلفی بگیرند یا عکس دیگری که به درد اینستاگرام و فیس بوک بخورد. این شبکهها این روزها پر است از تصاویر سلفی و همچنین عکسهایی از زندگی روزمره که برای خیلیها هم جذاب است، مخصوصا شبکه اینستاگرام که خلاف فیسبوک، فضایی شاد و مفرح دارد. از نگاه منتقدان، شبکههای اجتماعی خودنمایی را در میان انسانها افزایش دادهاند و منجر به شکلگیری یک نوع زندگی ویترینی شدهاند. سبک زندگی که با سرعت هر چه تمامتر مرزها را بهویژه مرز و حریمهای عرفی مرسوم در زندگی ایرانیان را از پیش پا بر میدارد. اگر تا همین یکی دوسال پیش بسیاری از کاربران ایرانی وقتی عضو شبکه فیسبوک میشدند اولین کاری که میکردند چک کردن ایمنی صفحات و محدود کردن دسترسی کاربران ناشناس به تصاویر و عکسهایشان بود حالا در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام با تعریف جدیدی که از ارتباطات و دوستیها با عنوان انگلیسی فالوئر تعریف شده، کم نیستند افرادی که در صفحات باز و بدون محدودیت کاربران زندگی روزمرهشان را در معرض دید همگان قرار میدهند، آزاد و بدون محدودیت در دسترسی. بخشی از این موضوع ناشی از تغییر دیدگاه جامعه درباره حریم خصوصی است و بخشی هم البته ناشی از علاقه و میل کاربران به بیشتر دیده شدن و بالارفتن تعداد فالوئرهایشان که این آخری هم خودش مسالهای شده که چه کسی چقدر فالوئر دارد!
به گفته «معیدفر»، اینها نشاندهنده تغییر در سبک زندگی ایرانیان است، به گفته او، جامعهای که سالهای طولانی عکسهای خصوصی و زندگی خانوادگی و روابطش را با حریم مشخصی و فاصله از دیگران حفظ میکرد و وارد شدن غریبه به خانه را بد میدانست، حالا حتی خصوصیترین مسائل زندگیاش و حتی لحظههای خودمانیاش را در شبکههای اجتماعی منتشر میکند؛ این نشان میدهد سرعت تغییرات اجتماعی و به تبع آن ارزشها و نیز ساختار و سبک زندگی تحتتأثیر شبکههای اجتماعی زیاد است و تغییرات بنیادینی در نگرشها ایجاد کرده است.
اگرچه تغییر در سبک اصولا برای عدهای همیشه نگرانکننده است و منتقدان هم از تأثیر منفی شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان میگویند. «بیات»، کارشناس علوم ارتباطات که در زمینه تأثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان تحقیق میکند، نظری همسو و از یک نظر متفاوت با «معیدفر» دارد، او با بیان اینکه تغییرات ناشی از ورود شبکههای اجتماعی به زندگی روزمره الزاما میتواند نگرانکننده نباشد، ادامه میدهد: «بخشی از این تغییرات اجتنابناپذیر است شاید آنقدرها هم نگرانکننده نباشد، بستگی دارد که از چه منظری به این تغییرات اجتماعی نگاه و آن را تحلیل کنیم. ایرانیان دورههای مختلف تاریخی کلا میل به درونگرایی در زندگی روزمره داشتهاند، این موضوع حتی در معماری خانههایشان كه با پنجرههای کوچک و فضاهای اختصاصی و بدون مشرف داخل خانهها میساختند، فضای اندرونی و بیرونی اساسا زاییده همین تفکر است اما شما میبینید که تکنولوژیهای جدید و مخصوصا شبکههای اجتماعی در عرض کمتر از یک دهه چقدر توانستهاند نگرش افراد را تغییر دهند طوری که برای بسیاری از افراد همین جامعه در صفحات شخصیشان نهتنها تصاویر خصوصی از زندگی روزمرهشان را منتشر میکنند بلکه درباره مشکلاتشان، شکستها و ناکامیهایشان مینویسند و اینها چیزهایی است که پیش از این در سبک زندگی ایرانی اصولا گفته نمیشد و جزو بخشی از اسرار مگوی افراد و خانوادهها بود.»
بیات معتقد است که اگرچه برای بسیاری از افراد شکسته شدن حریمهای عرفی در جامعه ایران بسیار نگرانکننده است، اما از زاویه دیگری هم میتوان به این تغییرات نگاه کرد و آن اینکه شبکههای اجتماعی افراد جامعه را از فضای بسته و غیرشفاف خارج کرده و به نوعی به گسترش فضای عمومی در ایران کمک کرده است. او میگوید: « یکی از کارکردهای مهم این شبکهها این است که با ورود آنها به زندگی روزمره و به تبع آن ورود تجربههای زندگی روزمره افراد به شبکههای اجتماعی،رفتارها، کنشها و واکنشها و حتی باورهای افراد محک میخورد و این بازخورد در بسیاری از موارد به آنها کمک میکند تا درباره آنچه که هستند و آنچه که فکر و عمل میکنند به تحلیل واقعبینانهتری برسند و شاید بخشی از خودشان را در جریان این بازخوردها و همینطور آشنایی با سبک زندگی دیگران اصلاح کنند یا تغییر دهند.» به گفته او، شبکههای اجتماعی تصویر شفافتری از زندگی ایرانیان را نشان میدهد هر چند که هنوز بخش سنتیتر جامعه نگاه بدبینانهای به این شبکهها دارند.
رابطه مثبت با افزایش طلاق
در ایران در سالهای اخیر تبِ عضویت در شبکه فیسبوک خیلی بالا گرفته بود حالا اما یک سالی است که دور، دورِ وایبر و شبکههای اجتماعی موبایلی است که درعین مشابهت، ویژگیها و قابلیتهای متفاوتی دارند و البته درگیری بیشتری هم ایجاد میکنند. یکی از آنها عضویت در گروههای مختلفکاری، تفریحی، مشاعره، بحث و گفت و گو، خبرهای سیاسی و مانند اینهاست که هر کدام از آنها گاه تا صدها نفر عضو دارند که بسیاری از آنها همدیگر را نمیشناسند. «سیما خوشنویس»، روانشناس اجتماعی به «شهروند» میگوید در ماههای اخیر پروندههای زیادی داشته که افرادی به دلیل استفاده مداوم همسرانشان از وایبر از او مشاوره خواستهاند: «بیشتر مراجعان من جوانان هستند، شاید اگر یکسال پیش کسی از من میپرسید میگفتم به نظرم تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی بر اختلافات خانوادگی خیلی محسوس نیست اما الان تقریبا با قطعیت میتوانم بگویم که شبکههای اجتماعی مثل فیس بوک و وایبر ارتباطات خانوادگی را به شدت تحتتأثیر قرار داده است. این شبکههای اجتماعی هم پتانسیل بالایی برای ایجاد سوءتفاهم دارند و هم اینکه با اشغال زمان مفید افراد در خانواده موجب سردشدن روابط زوجین میشوند.»
نه فقط در ایران که حالا با گسترش شبکههای اجتماعی و نفوذ آنها در زندگی روزمره، در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله آمریکا و انگلیس تأثیر مثبت وایبر بر افزایش طلاق مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال نتایج یک تحقیق که چندسال پیش در آمریکا انجام شده نشان داده بود که در یک پرونده از هر پنج پرونده طلاق در آمریکا پای شبکههای اجتماعی در میان است. بررسی پروندههای طلاق نشان داده که در 80درصد از پروندههای طلاق در آمریکا یکی از طرفین تصاویر یا بخشهایی از صفحه فیسبوک همسران را بهعنوان مستندات فریبکاری یا خیانت ارایه کردهاند. اگرچه بسیاری میگویند که شبکههای اجتماعی ازجمله فیس بوک زمینههای بیشتری برای روشن شدن خیانت همسران را مهیا کرده اما آنطور که شیرین احمدنیا، جامعهشناس در مقالهای که به آسیبشناسی شبکههای اجتماعی نوشته، شبکههای اجتماعی، همسران ناراضی یا ناخشنود را وسوسه میکنند تا در جست و جوی افراد دیگری مانند دوستان، همکلاسیهای سابق، دوستان صمیمی دوران کودکی یا دوستان جدیدی برآیند که بالقوه زمینه خیانت به همسران فعلی را فراهم کرده و ضدازدواج عمل میکند. به گفته «احمدنیا»، به همین ترتیب همسرانی که دچار سوءظن یا بدگمانی میشوند اغلب تمایل پیدا میکنند که شبکه دوستی همسرانشان را زیر نظر بگیرند و مواجهه و کشف اطلاعاتی در مورد همسر بعد از سالها اعتماد میتواند تباهی به دنبال داشته باشد و زوجین را در مسیر مراحل قانونی منتهی به طلاق قرار دهد.
نسلِ لایکدوست
روانشناسان در بررسی اینکه شبکههای اجتماعی چقدر احساس تنهایی ما را کاهش یا افزایش میدهند، حرفهای دیگری هم میزنند.«مهدی ملکمحمد»، کارشناس ارشد روانشناسی میگوید اصولا افرادی که تنهاترند بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. به گفته او، شبکههای اجتماعی، نسلی را با آرزوی گرفتن بازخورد دایمی در زندگی پرورش میدهد و استفاده زیاد از این شبکهها باعث بحران هویت کاربران میشود؛ چرا که آنها از این شبکهها میآموزند بیصبرانه در انتظار توجه بیدرنگ سایرین به خود باشند درحالیکه تا همین چندسال افراد تا این اندازه در زندگی روزمره به بازخورد اطرافیان و دریافت نظرات مثبت آنها توجه نداشتند و این موضوع به مسالهای نگرانکننده تبدیل شده است.
آنچه «ملک محمد»، میگوید را این روزها میتوان در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام و موج گستردهای که برای گرفتن عکسهای عجیب و ویدیوهای غیرمتعارف بهویژه در ایران به راه افتاده مشاهده کرد. چندی پیش زمانی که دو دختر به دلیل فیلمبرداری در هنگام رانندگی تصادف کردند و راهی بیمارستان شدند، خیلیها با مشاهده ویدیوی آنها میگفتند این چه حماقتی است که برای ساخت یک ویدیوی جالب آنها جانشان را به خطر انداختند حالا اما دایره اقدامات مشابه، ویدیوها و تصاویر نامتعارف در صفحات اینستاگرام هم آنقدر گسترده شده که هر روز دهها ویدیوی مشابه با انگیزه دریافت لایک و به اصطلاح اینستاگرامیها در این شبکه اجتماعی منتشر میشود. روانشناسان میگویند شبکههای اجتماعی میل به خودنمایی را در ایران افزایش دادهاند و بر سبک زندگی اجتماعی ایرانیان موثر بودند اما جامعهشناسان میگویند این موضوع میتواند یک شکلی از تغییر زندگی اجتماعی باشد.
آیا شبکههای اجتماعی تنهایی شما را پر میکند؟
ممکن است پاسخ شما به این پرسش سریع و فوری و یک کلمه بیشتر نباشد: «بله ... البته که با وجود فیس بوک احساس تنهایی نمیکنم!» متخصصان اما به این پرسش به این سادگی پاسخ نمیدهند و میگویند که پاسخ این پرسش، سهل و ممتنع است. «هانا کراسنووا»، از دانشگاه هومبلت برلین براساس نتایج یک تحقیق دراینباره میگوید: «اینکه چه تعدادی از افراد پس از سر زدن به فیس بوک احساس حسودی و در پی آن احساس تنهایی، سرخوردگی و عصبانیت میکند، برای ما شگفتآور بود.» شبکههای اجتماعی اگرچه فاصلهها را برداشتهاند و افرادِ دوست و آشنا را در اقصی نقاط جهان به فاصله چند کلیک یا نگاه داشتن میکروفن موبایل نزدیک کردهاند، اما همین نزدیکی امکان مقایسه و مشاهده زندگی دیگران البته از نمای نزدیکتر را فراهم کرده است و تماشای نمای نزدیک زندگی دیگران برای افرادی که به دلایل مختلف در موقعیتی بحرانی یا بیثبات در زندگی هستند، زندگی خانوادگی آنها با چالشی مواجه شده یا اینکه در معرض از دست دادن شریک زندگیشان هستند میتواند پیامدهای منفی مثل سرخوردگی و احساس نارضایتی داشته باشد.
این نکتهای است كه دکتر«سعید معیدفر»، جامعهشناس به آن اشاره میکند و میگوید: «شبکههای اجتماعی به همان اندازه که ارتباطات را نزدیک کردهاند، زندگی افراد را هم در معرض دیدن هم گذاشتهاند و افراد بیش از گذشته امکان مقایسه دارند. اغلب میبینید افراد به دنبال دوستان قدیمی خود هستند، بخشی از این جستوجو برای تجدید خاطرهها و بخش دیگری برای کسب اطلاع درباره این است که آنها الان کجا و در چه وضعیتی هستند؟ چه کاره شدهاند؟ کجا و با چه کسی زندگی میکنند، چه ماشینی دارند و چقدر در زندگی رشد کردهاند؟» به گفته او، میزان رضایتمندی افراد از استفاده از شبکههای اجتماعی تا اندازه زیادی میتواند تابع موقعیت فردی آنها در زندگی اجتماعی، روابط شخصی و خانوادگیشان باشد. به این معنا که هر چه افراد در زندگی شخصی و خانوادگی احساس نارضایتی بیشتری داشته باشند به احتمال زیاد با استفاده از شبکههای اجتماعی، بیشتر احساس سرخوردگی میکنند. برای مثال اعضای خانوادهای را درنظر بگیرید که به دلیل مشغله پدر امکان سفر دستهجمعی ندارند یا سفر کردن به دلیل شرایط مالی برایشان مهیا نیست، آنها با مشاهده تصاویر دوستان دیگری که بهطور مستمر تعطیلاتشان را به سفر میروند و در کنار هم با احساس خوشحالی عکس میگیرند و منتشر میکنند بیشتر دچار احساس نارضایتمندی و سرخوردگی میشوند. آنها در آن لحظه به این فکر نمیکنند که این تصاویر گزینش شده و از لحظات شاد زندگی افراد برداشته و درواقع گزینش شده بنابراین نارضایتی در آنها تشدید میشود و میتواند به سردشدن روابط آنها یا بروز تنش بینشان منتهی شود.
«حوریه»، یکی از افرادی است که به دلیل چنین تجربهای استفاده از فیسبوک را متوقف کرده است. او به «شهروند»، میگوید: «روابط خانوادگی ما واقعا دچار مشکل شده بود و من و همسرم یک بار نشستیم و تصمیم گرفتیم فیسبوک را کلا کنار بگذاریم. اوایل این موضوع محسوس نبود اما بعد از مدتی انتشار همین تجربههای روزمره برای ما حاشیههایی ایجاد کرد که استفاده از فیسبوک را محدود و بعد متوقف کردیم، الان از وایبر استفاده میکنم اما خیلی محدود و با مرزبندی خاص خودم.»
به اعتقاد «نوید»، هم اینکه همسرش مدام وابسته به موبایل است، تأثیر منفی بر روابط آنها گذاشته: «چند وقت پیش برای همسرم یک شارژ ر با سیم خیلی بلند درست کردم که میتواند از آن در تختش و همچنین آشپزخانه وقتی کار میکند درحالیکه به شارژ است هم استفاده کند، من اعتراضی نمیکنم که چرا، ولی واقعیت این است که او با دوستانش سرگرم است در گروههای مختلف اما من احساس تنهایی میکنم.»
نزدیک کردن آدمهای دور، دور کردن آدمهای نزدیک
شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، وایبر و اینستاگرام با نزدیک کردن ارتباطات میان افرادی که در فواصل جغرافیایی دور زندگی میکنند این زمینه را فراهم کرده که مدافعان روابط اجتماعی مجازی بگویند که این شبکهها احساس تنهایی را در میان افرادی که مثلا در کشور یا شهر دیگری دور از خانوادههایشان زندگی میکنند،کاهش دهد.
«هدیه»، یکی از آنهاست که برای تحصیل خارج از ایران زندگی میکند و میگوید که وایبر برای او نعمتی است چون فاصله او و خانوادهاش را کم کرده است: « از وقتی مادرم وایبر نصب کرده و کار کردن با آن را یاد گرفته واقعا روزگار من تغییر کرده، احساس میکنم کنارم هست، مادرم هم کمتر دلتنگی میکند.» او میگوید که در وایبر در گروههایی عضو شده که دوستان دوران مدرسه و دبیرستان او هستند و همین گروهها هم تجربه مجازی خوبی برای به اشتراک گذاشتن مشکلات و تجربههای روزمره است.
آنطور که کارشناسان و تحلیلگران اجتماعی میگویند، شبکههای اجتماعی اگرچه با گرد هم آوردن دوستان میتوانند به افزایش ارتباطات انسانی کمک کنند اما تجربه نشان میدهد این شبکهها روابط دوستی افرادی که در فاصلههای جغرافیایی دور هستند، مستحکمتر میکند اما بر روابط دوستی افرادی که در فواصل جغرافیایی نزدیک هستند تأثیر منفی دارد. به گفته «محمد بیات»، کارشناسان ارتباطات که درباره پیامدهای اجتماعی شبکههای اجتماعی تحقیق میکنند، نظرسنجی او از افرادی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، نشان میدهد افرادی که بیش از سهسال تجربه افزایش استفاده از این شبکهها را دارند معتقدند این شبکهها ارتباطات چهره به چهره آنها با دوستان نزدیکشان را کاهش داده اما موجب ارتباط نزدیکتر با
آشنایان دور شده است.