کهگیلویه و بویراحمد نفت و گاز دارد، پر از آبهای شیرین است و یک مترمربع خاک شور ندارد، پوشیده از جنگل است و به اندازه 60 کشور دنیا در آن گیاه دارویی میروید، کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق است و خلیج فارس را در نزدیکی خود دارد اما با همه اینها هنوز غبار محرومیت بر چهره آن هویداست.
به گزارش مهر، از شیراز که به سمت غرب بروی، از اصفهان که به سوی جنوب سفر کنی، از اهواز که راه مشرق را بپیمایی و از بوشهر که عزم سفر به سمت شمال کنی به کهگیلویه و بویراحمد میرسی با مساحت 16هزار کیلومتر مربعی در میان کوهستانهای زاگرس.
سرزمینی که برف و آفتاب را در کنار هم دارد و از دو بخشسردسیری و گرمسیری تشکیل شده است. وقتی نیمه سردسیر این سرزمین پوشیده از برف است، بهار در نیمه گرمسیر آن چادر سبزش را پهن کرده و فاصله این دو آب و هوای متفاوت کمتر از یک ساعت است.
همین تنوع آب و هوایی است که بهشتی از کهگیلویه و بویر احمد ساخته است. به همین دلیل آن را شمالی در جنوب مینامند و بر مرکزش یاسوج نام پایتخت طبیعت نهادهاند. شهری که تنها در تعطیلات عید فطرسال گذشته میزبان نزدیک به یکمیلیون نفر از مسافران گرمادیده شهرهای جنوبی کشور بود.
با این حال به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد زیرساختهای کنونی گردشگری در این استان متناسب با ظرفیتهای بیشمار آن نیست.
محمود باقری میگوید: وجود بیش از 2هزار و 600میراث فرهنگی در این استان و 720اثر تاریخی، 299 بقعه متبرکه در کنار طبیعت زیبای استان با وجود 10درصد آب کشور و جنگل فراوان، کهگیلویه و بویراحمد را بهعنوان یک مقصد جدید گردشگری معرفی کرده است.
وی میافزاید: تعداد هتلها و اماکن اقامتی در استان بسیار کم است و این میزان جوابگوی خیل عظیم گردشگران در فصول بهار و تابستان نیست.
باقری تصریح میکند: این استان از توانمندیهای بالایی در زمینه گردشگری در تمام فصول سال برخوردار است که با یک برنامهریزی منسجم و توسعه زیرساختها شاهد نقش پررنگ گردشگری در اقتصاد آن خواهیم بود.
وی گردشگری را یکی از مهمترین محورهای توسعه این استان میداند و بیان میکند: تحقق این امر مستلزم رشد سرمایهگذاری در این بخش است.
کهگیلویه و بویراحمد را میتوان سرزمین چشمهها و آبهای جاری نام نهاد. استانی با مساحتی یکدرصدی که به واسطه قرار گرفتن در میان کوهستانهای زاگرس مرکزی بیش از 8درصد آب کشور را در اختیار دارد.
بارش متوسط سالیانه 536 میلیمتر باران در کهگیلویه و بویر احمد به همراه آب برف قلههای دنا، تامر، نور، خامی، خائیز، ساورز و حجال موجب ایجاد بیش از هزار چشمه فصلی و دایمی در کوهپایههای زاگرس جنوبی شده است.
در این میان 18 چشمه دایمی و پرآب با تخلیه سالانه 495میلیون مترمکعب آب میجوشند و صدها نهر و رودخانه میزایند و این رودخانهها در مسیر پرپیچ و خم خود به هم میپیوندند و 4 رود پر آب بشار، مارون، زهره و خیرآباد را به وجود میآورند.
رودهایی که مادران کارون، مارون، جراحی و هندیجان هستند و دشتهای تشنه خوزستان را آب میدهند و در آغوش نیلگون خلیج فارس میآرامند.
با این حال هنوز صاحبخانه از این منبع عظیمش محروم است و مردم این استان باید تابستانهای داغ و سوزان را در کم آبی بگذرانند و تشنه لب بمانند و زمینهای کشاورزی آنها هم از بیآبی خشک شود یا آنقدر از آبهای زیرزمینی برداشت کنند تا دیگر چیزی در زمین باقی نماند.
سدهایی که در این استان احداث شده همه پشت به استان کردهاند و اگر چه به نام کهگیلویه و بویراحمداند اما به کام دیگر استانها هستند. سدهای کوثر، مارون و چمشیر اگرچه زمینهای کهگیلویه و بویر احمد را به زیر آب میبرند اما بخش زیادی از آبهایشان نصیب پایین دست میشود.
آخرین نمونه از این سدها، سد در دست ساخت خرسان 3 است که نهتنها مرهمی بر زخمهای محرومیت مردم این استان نیست بلکه نمکی بر زخمهایشان بوده و با به زیر آب بردن 17 روستا تنها آوارگی و بیخانمانی را برای آنها به ارمغان میآورد.
صدای مسئولان کهگیلویه و بویر احمد بارها از سهم کم استان از سدهای خودش درآمده و استاندار نیز با انتقاد از تخصیص ناچیز استان از آب سدهایش میگوید: حق این استان در میزان استفاده از آب سدها و رودخانهها تضییع شده است.
سیدموسی خادمی میافزاید: میزان تخصیص آب از سدهای موجود در این استان وضع مطلوبی ندارد.
وی بیان میکند: کهگیلویه و بویر احمد یکی از استانهای پر آب کشور است اما بخش عمده آن به هدر میرود و بخشی هم که توسط سدها مهار میشود عملا درصد کمی از آن مورد استفاده این استان قرار میگیرد.
خادمی میزان آبهای سطحی و روان آبهای این استان را بیش از 8 و نیممیلیارد مترمکعب عنوان میکند و بیان میدارد: میزان تخصیص آب از این آبهای سطحی برای مصارف کشاورزی، شرب یا صنعت کمتر از 20درصد است.
وی تصریح میکند: سزاوار نیست درحالیکه این استان خود با مشکلات مربوط به کمآبی دست و پنجه نرم میکند، مردم این استان تنها نظارهگر آب رودخانههایی باشند که از استان خارج میشود.
رئیس سازمان جهادکشاورزی کهگیلویه و بویراحمد هم در این زمینه میگوید: ظرفیتهای عظیمی در بخش کشاورزی در این استان وجود دارد که متاسفانه به دلیل بیتوجهی و عدم تخصیص آب مورد نیاز برای کشاورزی استان هنوز شکوفا نشده است.
جعفر گوهرگانی میافزاید: وقتی آب شرب و کشاورزی استان تهران و استانهای مرکز با مشکل مواجه میشود همه به تکاپو میافتند اما کسی به فکر جفایی که در حق مردم و کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد روا شده، نیست.
وی تصریح میکند: به دلیل عدم تخصیص مناسب استان از آب سدهایش، زمینهای مستعد کشاورزی در این استان بدون استفاده ماندهاند.
اما آب تنها سرمایه کهگیلویه و بویر احمد نیست و طلای سیاه از دیگر ثروتهای این استان غنی اما فقیر است. شهرستان گچساران یکی از تولیدکنندگان عمده نفت در کشور است و حدود 20درصد نفت کشور را تولید میکند اما تنها دود و آلودگیهای ناشی از چاههای نفت سهم آنان از این منبع عظیم طلای سیاه است.
با این حال برخورداری این استان از صنایع مربوط به نفت و گاز متناسب با ظرفیت و میزان تولیدات نفتی آن نبوده و سهم استان از این تولید و اشتغالزایی ناشی از آن کافی نیست.
این درحالی است که اجرای طرح پتروشیمی گچساران پس از یک دهه، تنها 20درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و از احداث پتروشیمی تامینکننده مواد اولیه آن نیز خبری نیست.
پروژه پتروشیمی دهدشت هم که در سال 86 کلنگزنی شد طبق وعده مسئولان قرار بود هزار روزه افتتاح شود اما اکنون 7سال از آن روز میگذرد و تنها محدوده آن فنس کشی شده است و پس از این سالها 5درصد پیشرفت فیزیکی دارد.
اما غم انگیزتر از همه اینها روزگار عشایری است که در کنار لولههای نفت در گچساران زندگی میکنند و از آب شرب، جاده مناسب و... بی بهرهاند.
کهگیلویه و بویراحمد شاید تنها نقطهای در جهان باشد که در کنار طلای سیاه، طلای سبز نیز دارد. جنگلهای استان 8درصد جنگلهای کشور و 20درصد از جنگلهای حوزه زاگرس را در خود دارد و بر این اساس سرانه جنگل در دنیا 8/0، در ایران 2/0 و در این استان 7/1 دهم هکتار است که میتوان گفت سرانه جنگل در کهگیلویه و بویراحمد 5/8 برابر کشور و 1/2 برابر دنیا است.
همچنین تنوع گونههای گیاهی در سراسر زاگرس مرکزی، بالغ بر 2هزار گونه گیاهی است که از این میان حدود یکهزار و 250 گونه در منطقه حفاظت شده دنا شناسایی شدهاند که این رقم معادل 6/15 درصد گونههای کشور است.
2هزار گونه گیاهی و 400 گونه دارویی در کهگیلویه و بویر احمد شناسایی شده که این تعداد 45 گونه بومی و منحصر به دنا هستند و براین اساس منطقه حفاظتشده دنا به تنهایی به اندازه 46 کشور دنیا گونه گیاهی آندومیک دارد.
با این حال آتشسوزی جنگلها، سریالی است که هر ساله در بهار و تابستان بخش زیادی از این جنگلها را از بین میبرد و به گفته معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویر احمد طی چندسال اخیر نزدیک به 2هزار هکتار از جنگلهای این استان طعمه حریق شده است.
پژمان نیک اقبالی میگوید: این آتش سوزیها 200میلیارد تومان به جنگلهای استان خسارت وارد کرده است.
وی بیان میکند: این استان برای مهار آتشسوزیها هیچ ابزار و امکاناتی ندارد و تنها با کمک نیروی انسانی آن هم با دست خالی اقدام به مهار آتش میکند.
اما کهگیلویه و بویر احمد با داشتن همه این ثروتها، شاخصهای توسعهیافتگیاش نسبت به سایر استانها بسیار کم است و حتی در برخی شاخصهها فاصله زیادی با استان ماقبل خود دارد.
این استان در بحث درآمد سرانه با احتساب درآمد نفت و گاز در رتبه اول کشور قرار دارد اما بدون احتساب درآمد نفت و گاز در رتبه آخر کشور است.
با این حال استاندار استان سرمایهگذاری را حلقه مفقوده توسعه این استان میداند و میگوید: این استان در برخی از حوزهها دارای عقبماندگی تاریخی است. خادمی میافزاید: این استان سهمی از سرمایهگذاریها در سالیان قبل نداشته و باید زمینه را برای این مهم در استان ایجاد کنیم.
وی بیان میکند: زمانی که دولت در استانها سرمایهگذاری میکرد زیرساختها در این استان مهیا نبود اما برخی استانهای کشور با سرمایهگذاری دولت پیشرفت کردند اما وقتی نوبت به سرمایهگذاری در کهگیلویه و بویر احمد رسید میگویند که بخش خصوصی باید در این زمینه کار کند که این بخش در استان توانمند نیست.
وی با بیان اینکه پس از انقلاب کارهای خوبی در این استان شد و سرعت پیشرفت در آن زیاد بود، اظهار میدارد: با این حال به دلیل عمق محرومیتهای گذشته و عقبماندگی تاریخی هنوز این استان توسعهنیافته است.
کهگیلویه و بویر احمد با داشتن 20درصد نفت، 8درصد آب و 8درصد جنگلهای کشور، یک پنجم جمعیتش تحت پوشش نهادهای حمایتی است.
اگرچه روند توسعه در این استان محروم نگه داشتهشده توسط رژیم پهلوی، پس از انقلاب آغاز شد و هرچه در این استان وجود دارد به برکت انقلاب اسلامی است اما به دلیل عمق محرومیتهای بهجامانده از گذشته هنوز زخمهای محرومیت بر تن زیبای این استان هویداست. حالا امید مردم این دیار به دولت یازدهم و تدبیر آن است تا با نگاه ویژه خود به این استان، فاصله زیاد کهگیلویه و بویر احمد را با دیگر استانهای کشور کم کند.