سعید اصغرزاده
اگر فاصله فرد را از تمام افرادی که مستقیما میشناسد یک گام فرض کنیم و این فاصله را برای تمام افرادی که با یک نفر واسط با آن آشنایی دارد دو گام در نظر بگیریم آن وقت میانگین فاصله هر دو نفر در کره زمین 6 گام است. یعنی برای رسیدن من به باراک اوباما در ناف آمریکا کمتر از 6 واسطه لازم است. شاید این واسطهها به مدد شبکههای اجتماعی در کسری از ساعت، دیالوگ من و او را میسر سازند. هر چند او شاید داوطلب چنین دیالوگی نباشد!
6 درجه جدایی، نام نظریهای است که از طریق آن اثبات میشود که هر دو شخص دلخواه روی کرهزمین با ۶ واسطه یا کمتر به هم مربوط میشوند. واضع این نظریه استنلی میلگرام است. این نظریه، مقدمه نظریه دیگری به نام دنیای کوچک است. شبکههای اجتماعی مجازی با فقدان مباحث نظری مواجه است. مباحثی که ساختار این شبکهها را پدید و آینده آنها را برای محققان هموار میکند. شاید در ایران منابعی در این خصوص هنوز تهیه و تدوین نشده باشد. شاید هم به قدرت شبکههای اجتماعی هنوز پیبرده نشده باشد. اما بسیاری از مناسبات اجتماعی ما، مانند حضور در تشییع جنازه یک خواننده پاپ یا اجتماع موفرفریها در پارک ملت یا آب بازی در یک پارک، شمع روشن کردن جلوی بیمارستان لقمانالدوله برای قربانی اسیدپاشی یا حتی حضور برای فعالیت داوطلبانه مدنی در کمک به آسیبدیدگان زلزله فلان شهر، دارای یک متولی خوشنام به نام شبکه اجتماعی هستند. (هر چند تکتک این فعالیتها در ذیل نظری امنیتی پوشش داده شده و همواره با بدگمانیهایی مواجه شدهاند، آنهم به این خاطر که واسطههای انتقال اخبار، گاه، گمنامند!)
بگذارید جدیتر به موضوع نگاه کنیم. نزدیکترین یا به جرأت پایهایترین نظریه به شبکههایاجتماعی؛ نظریه 6 درجه جدایی (Six Degrees of Separation) است. نظریهای که میگوید هر دو انسان ساکن روی کرهزمین، بهطور میانگین در یک رابطه با ۶ واسطه یا کمتر به هم مربوط میشوند، یعنی حداکثر توسط 5 واسطه به یکدیگر متصل میشوند. مفهوم «6 درجه جدایی» این نیست که الزاما هر دو نفر حتما با ۵ یا ۶ واسطه به یکدیگر مرتبط میشوند بلکه این نظریه میگوید، افراد بهطور متوسط با ۵ واسطه به یکدیگر مربوط میشوند ضمن اینکه گروهی کوچک از انسانها هستند که همچون لینکی تمام آدمها را که در شبکههای مختلف قرار دارند، بههم وصل میکنند.
در سال ۱۹۲۹ یک نویسنده مجارستانی به نام فریگیز کارینتی (Frigyes Karinthy) در یکی از داستانهای کوتاه خود به نام زنجیر (Chain) به بررسی پدیده افزایش ارتباط میان انسانها با افزایش فناوری و پیشرفت بشر پرداخت. به نظر وی، «درست است که ما آدمها از نظر فیزیکی با هم فاصله زیادی داریم، اما شبکههای انسانی این فاصلهها را از میان برخواهد داشت. دو نفر در دو گوشه متفاوت از جهان حداکثر از طریق ۶ نفر به هم مرتبط هستند.»
در اواخر سال ١٩۶٠ روانشناسی بهنام استنلی میلگرم (Stanley Milgram) دست به تجربهای زد که هدف از آن یافتن پاسخ برای مسألهای با عنوان «جهان کوچک» بود. صورت مسأله درواقع از این قرار است که انسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟ آیا ما هر یک در دنیای خود سیر میکنیم و بهطور مستقل با فردی دیگر روابط برقرار میکنیم و در نتیجه ارتباط میان انسانها یک رابطه «یکبهیک» است یا هر یک از ما در یک شبکه ارتباطی به دام افتادهایم و در محدوده آن شبکه روابط خود را با افراد دیگر شکل میدهیم؟ اگر چنین باشد آنوقت این شبکهها باید بهنحوی با یکدیگر رابطه برقرار کنند والا ما با یک تعداد افراد که هر یک درون یک شبکه گیر کرده و راهی به بیرون ندارند، مواجه خواهیم بود. دکتر میلگرام، برای به دست آوردن جواب، آزمایشی را ترتیب داد که به آزمایش «دنیای کوچک» معروف شد. خلاصه سناریو این آزمایش بدین شکل بود: «توزیع تصادفی نامه به افراد در یک شهر و درخواست ارسال آن نامهها به یک فرد مشخص در یک شهر دیگر». در تئوری «دنیای کوچک» دکتر میلگرام، مسیری که هر نامه طی کرده بود بهطور متوسط دارای طول ۵/۵ بود یا به بیان دیگر فقط 5 نفر بین هر دو نفر قرار داشتند.
با همین نگاه، اولین سایت شبکه اجتماعی با عنوان Six Degrees در سال ۱۹۷۷ به آدرس SixDegrees.com راهاندازی شد. این سایت به کاربرانش اجازه ایجاد پروفایل داد تا آنها بتوانند لیستی از دوستانشان ایجاد کنند. البته این سایت در آن موفق نشد و بعد از 3سال متوقف شد. اما امروز Six Degrees نام یک برنامه کاربردی (App) در فیسبوک است که توسط «ارل بونیان» تهیه شده و تا به حال بیش از ۱۱میلیون کاربر آن را نصب کردهاند. به وسیله این برنامه، هر کاربر میتواند فاصله خود را از هر کاربر دلخواه دیگر پیدا کند. تا به امروز محاسبات این برنامه برای متوسط درجه جدایی، ۶٫۳۸ و حداکثر درجه جدایی ۱۴ بوده است.
6 درجه جدایی همچنین نام نمایشنامهای است نوشته John Guare، که در سال ۱۹۹۰ به اجرا در آمد و در سال ۱۹۹۳ از روی همین نمایشنامه فیلمی با عنوان Six Degrees of Separation اکران شد. فیلم بابل، نمونه خوبی است تا این مفهوم را بیشتر درک کنیم. در فیلم بابل میبینیم که چگونه زندگی شخصیتهای فیلم که ظاهرا همدیگر را نمیشناختند و صدها کیلومتر از هم دور بودند، با هم ارتباط دارند.