کاشتن درختان در مناطق شهری برای بهوجود آوردن آنچه نفس شهر مینامیم، اهمیت زیادی دارد. معمولا در شهرهای بزرگ بودجههایی برای این مهم اختصاص پیدا میکند. پروژههای مطالعاتی هم مشخص میکنند که باید چه تعداد درخت در هر سال کاشته شود و چه میزان بودجه باید صرف کاشت درختان شود ولی گاهی شهرداری و سازمانهای مسئول پول کافی برای این اقدام را ندارند.
آنچه که در این مطالعه موردی میخوانید اقدامات و تجربه یک گروه دوستدار درختان در شهر سانفرانسیسکوی کالیفرنیا است که چطور بر مشکلاتی که در راه کاشتن درختان در این شهر بود، فایق آمدند و توانستند اقدامی موثر در این زمینه پایهریزی کنند. گروهی از اعضای این بنیاد که از سال ۱۹۸۱ در زمینه محیطزیست فعال است و خود را «دوستان جنگلهای شهری» یا (Friends of the Urban Forest FUF ) مینامند در سال ۲۰۰۵ دریافتند، منابعی که برای تأمین بودجه کاشت درختان درنظر گرفته شده، کافی نیست. آنها کمپینی با هدف جذب کمکهای محلی و مردمی طراحی کردند تا این کسری بودجه را جبران کنند.
کسب اعتماد ذینفعان اولیه
مرحله اول این کمپین، شناسایی ذینفعان بود؛ مهمترین ذینفع این ماجرا شهردار و مقامات شهرداری بودند که بر بخش مهمی از این منابع مالی نظارت داشتند. دوستان جنگلهای شهری، متوجه شدند که تصوری غلط از موسسهشان و بودجههایی که این موسسه دریافت میکند، در بین مقامات شهرداری وجود دارد. این سوءتفاهمها میتوانست مانع بزرگی در راه هر اقدامی که دوستان جنگلهای شهری میخواستند در پیش گیرند، باشد.
بر این اساس، اولین قدم آنها اختصاص زمان قابلتوجهی برای شهردار و منتخبان شهر در راستای آموزش و آگاهکردن آنها از اقدامات بنیاد بود. گروه دوستان جنگلهای شهری، برای رفع این سوءتفاهمها و برقراری ارتباطی سازنده و موثر با این مقامات محلی، گزارشهایی دقیق و شفاف درخصوص تاریخچه اقداماتشان، منابع بودجهای که دریافت کردهاند و فعالیتهایشان برای جمعآوری کمکهای مردمی و هزینهها، آماده کردند و با ارایه این گزارشها توانستند تأثیر مثبتی بر دیدگاه این مقامات بگذارند و نگاه شکاک آنها را نسبت به خود تغییر دهند.
کمپین جمعآوری کمکهای مردمی
دوستان جنگلهای شهری، پس از ایجاد زمینه مناسب و برقراری ارتباطات مثبت با مقامات محلی، گام بعدی خود را برای وارد کردن مردم به کارزار شروع کردند. این گروه لیستی از 4هزار آدرس ایمیل ساکنان سانفرانسیسکو را طی سالیان متمادی جمع کرده بود که شامل اعضای گروه دوستان جنگلهای شهری، داوطلبان مشارکتکننده در برنامههای کاشت درخت یا سایر برنامههای محیطزیستی بود. بنیاد هر ماه خبرنامهای شامل گزارشها و اطلاعات جدید برای این لیست ارسال کرد تا ارتباط خود را با این افراد که در جامعه خود فعال هستند، حفظ کند و به آنها آموزشهای لازم را برای حفظ محیطزیست ارایه دهد.در نهایت آنها توانستند بیش از ۱۶۲هزار دلار برای کاشت و نگهداری درختان در سانفرانسیسکو جمعآوری کنند تا بودجه لازم برای این برنامه در سال ۲۰۰۶ ترمیم شود. همچنین ۱۵۰۰ اصله نهال هم توسط شهروندان داوطلب به این کمپین اهدا یا در مکانهای مربوطه کاشته شد.
درسهایی که ما آموختیم
دوستان جنگلهای شهری در تارنمای خود درسهایی را که از کارزار خود آموختهاند، اینطور فهرست کردهاند:
برقراری و ادامه رابطه خوب و مناسب با مقامات محلی و منتخبان شهری و همچنین کارمندان آنها. به آنها کمک کنید تا تاریخچه اقدامات شما را بدانند و اینکه اقدامات شما چه نتایجی در راستای اهداف آنها به بارخواهد آورد. به آنها صادقانه توضیح دهید که چگونه میتوانید با مشارکت خود، از مشکلات آنها بکاهید. گزارشها و پوسترها، شامل اطلاعات و دادههایی که لازم است به مقامات، سیاستمداران، تصمیمگیرندگان، کارمندان، ساکنان محل، شهروندان، سازمانهای مربوطه و... میشود را در شکلی مناسب از قبل آماده کنید، تا بتوانید در وقت مناسب آنها را به مخاطبان خود ارایه شود. برای اطلاعرسانی به مخاطبان خود، راههای گوناگون را در نظر بگیرید: ایمیل، کارتپستال، تماس تلفنی، نشریات محلی و ملاقاتهای رودررو. تنها بر یک روش تکیه نکنید. بر ایجاد روابط شفاف و سازنده انسانی با همکاران و روسا، سرمایهگذاری کنید. این روابط، کسانی را در دسترس شما قرار میدهند که میتوانند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کنند. با همه رسانهها در چارچوب قانون دوست باشید. خبرنگاران و گزارشگران را نسبت به فعالیتها و اقدامات خود آگاه کنید. به ارتباط با انجمنهای محلی و شهری توجه ویژه داشته باشید و آن را به مرور زمان تقویت کنید.
درنظر داشته باشید که در خیلی از موارد «پیامرسان» به اندازه پیام مهم است. به اینکه قرار است کدام پیام به کدام مخاطب و به وسیله چه کسی ارسال شود، توجه کنید. هنگامیکه با حامیان خود مشغول کار ترویجی هستید، درنظر داشته باشید که تنها نمیتوانید بر اشتیاق آنها تکیه کنید. لازم است که کار ترویجی را برای آنها تسهیل کنید. در اینکه از آنها میخواهید چه کارهایی انجام دهند، ملاحظات را در نظر داشته باشید.
در زمانهای مختلف، بازخوردهای لازم را با حامیانتان در میان بگذارید. اجازه دهید بدانند که قدردان کارهای خوب آنها هستید. آخرین نتایج اقداماتتان را با آنها در میان بگذارید.
هنگام ارتباط با حامیانتان، حس ضرورت را در آنها برانگیزید و نه حس ترس و بیم را.
درباره دریافت کمکهای بزرگ، با بصیرت برخورد کنید. دریافت کمکهای بزرگ نباید اولویت اول شما باشد. اگر از استراتژیهایی که طراحی کردهاید به صورت مفرط استفاده کنید، احتمال دارد حامیان، متحدان و تصمیمسازانی را که برای تاثیرگذاری نیاز دارید، از دست بدهید. بین ترویج واکنشی و فعال، تفاوت قایل شوید. در ترویج واکنشی شما به بحرانها واکنش نشان میدهید ولی در دومی به دنبال ایجاد محیطی هستید که بحران امکان بروز ندارد. هر دو سبک باارزش هستند و لازم است که هر دو را آموزش دیده و تمرین کنید. در نظر داشته باشید که استراتژیهای استفاده شده در هر دو سبک متفاوت خواهد بود.