شماره ۵۴۳ | يکشنبه 30 فروردين 1394
صفحه را ببند
امروز با سعدی شیراز

یکی در بیابان سگی تشنه یافت برون از رمق در حیاتش نیافت

کله دلو کرد آن پسندیده کیش چو حبل اندر آن بست دستار خویش

به خدمت میان بست و بازو گشاد سگ ناتوان را دمی آب داد

خبر داد پیغمبر از حال مرد که داور گناهان از او عفو کرد

الا گر جفا کردی اندیشه کن وفا پیش گیر و کرم پیشه کن

یکی با سگی نیکویی گم نکرد کجا گم شود خیر با نیکمرد؟

کرم کن چنان کت برآید زدست جهانبان در خیر بر کس نبست

به قنطار زر بخش کردن ز گنج نباشد چو قیراطی از دسترنج

برد هر کسی بار در خورد زور گران است پای ملخ پیش مور

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  244