| محمد رضا بهرامی|
امروزه منابع انسانی خلاق و پویا مهمترین سرمایه سازمان محسوب شده و در واقع عمدهترین عامل بهبود کیفیت و افزایش بهرهوری در تمام فرآیندهای سازمانی است. با توجه به اینکه در جهانی زندگی میکنیم که هرلحظه درحال تغییر است اگر سازمانی بخواهد موجودیت خود را حفظ کند و همپای محیط اطراف خود پیش رود، باید آموزش منابع انسانی خود را در اولویت قراردهد. آموزش باعث میشود نیروهای انسانی با وجود تغییرات مدام در ماهیت و محتوای شغلی، بتوانند وظایف خود را بهطور موثر انجام دهند.
هر سازمان وظیفه دارد بسترهای مناسبی برای رشد و توسعه دانش کارکنان خویش فراهم کند. سازمان باید نیازهای آموزشی را شناسایی کند و امکانات آموزشی را فراهم آورد. همچنین باید اثربخشی فعالیتهای آموزشی را ارزیابی و نتایج را در فرآیندهای سازمانی جاری کند.
ناگفته پیداست که در زمان بروز هرگونه بحران وجود نیروی انسانی کارآمد، با ارزشترین منبع هر سازمان است زیرا هنگام بروز بحران در هرحال نیروهای انسانی سازمان در صحنه حضور دارد. ممکن است این نیروها بهعنوان بازوی اجرایی یک سازمان امدادی باشند یا عوامل انسانی یک سازمان که خود دچار بحران شده است. در هر دو حالت هوشمندی و سرعت عمل نیروهای انسانی حاضر در صحنه، عامل تعیینکننده برای کنترل بحران و کاهش خسارات به شمار میآید.
رفتارها و عکسالعملهای انسانی پیچیده است. اگر بخواهیم رفتار فرد را پیشبینی یا کنترل کنیم باید بدانیم آن رفتار را چگونه یاد گرفته است. با توجه به این نکته باید قسمت اعظم سرمایهگذاری در سازمان معطوف به توانمندسازی نیروی انسانی باشد.
اصول مدیریت بحران همواره در معرض تغيير و تحول بوده است و در حالي كه هر لحظه بر ميزان اطلاعات جدید افزوده ميشود اين وظيفه مدیران است كه به منظور نجات جان حادثهدیدگان، آموزشهای جدید را با توجه به عرصه بینالمللی، سازماندهي و آماده انتقال به کارکنان كنند. به عبارت ديگر تنها با كسب مهارتهاي جديد است كه ميتوان خسارتهای جانی و مالی در حوادث را به حداقل رساند.
در زمان بحران، عوامل انسانی در آن دخالت داشته یا حضور دارند که اگر آموزش دیده باشند نقش مهمی در بقا و کارآیی سازمان خواهند داشت. آموزش باعث افزایش انگیزه و توسعه قابلیتهای افراد شده و به آنها قدرت میدهد با شناخت عوامل محیطی، اختیارات خود و دیگران، در زمان مناسب با تصمیمگیری درست، نقش مفید خود را ایفا کنند.
وقتی از آموزش کارکنان برای زمان بحران صحبت میکنیم، فرقی نمیکند بحران درون سازمان رخ داده یا سازمان بهعنوان یک بازوی اجرایی مدیریت بحران در صحنه حضور دارد. مهم این است که حاضران در صحنه بحران بدانند که: چه کسی، چه زمانی، چه کاری را انجام دهد.
اگر سازمان جزو سازمانهای مسئول در امر مدیریت بحران باشد، بسیار ضروری است که امدادگران دانش بهنگام از مسائل علمی و پزشکی داشته باشند. میتوان تجربیات و آموختههای آنها را پس از بحران جمعآوری و مدون و در آموزش امدادگران تازه کار استفاده کرد.
با توجه به اینکه زمان وقوع بحران ناگهانی است، شرایط غیرقابل کنترل شده و نیاز به سرعت عمل در تصمیمگیری و اقدامات حیاتی وجود دارد، در این حالت افراد باید اقداماتی خارج از وظایف عادی و روزانه خود انجام دهند که اگر قبلا در این زمینه به میزان کافی آموزش دیده باشند در کاهش خسارات جانی و مالی بسیار موثر خواهد بود.
آموزشهای مرتبط با مدیریت بحران باید متناسب با نوع بحرانهای تهدیدکننده و جایگاه شغلی فرد بوده و با تواناییهای روحی و جسمی افراد سنخیت داشته باشد. این آموزشها باید بهگونهای ساده و کاربردی باشد که افراد بتوانند در شرایط روحی- روانی تحت فشار نیز آموختههای خود را به کار بگیرند.
آموزشي همهجانبه براي مدیران بحران و امدادگران ضروري است تا تواناييها و مهارتهاي لازم را در آنها به وجود آورد. همچنین تنظیم دورههاي آموزشي، براي مدیران و امدادگران حرفهاي كه سابقه بيشتري دارند ضرورت بيشتري دارد و بهتر است آموزشهاي ضمن خدمت به صورت كارگاه آموزشي و در دورههاي كوتاه مدت برگزار شود.
مهارتهاي حرفهاي که آموزش آنها ضروری است شامل موارد زير است:
1-عملكردي: توان به کارگیری دانش و ابزارهای مرتبط
2-علمي: درك جنبههاي نظري و عملي مدیریت بحران
3-فناورانه: توانايي به كارگيري فناوري ارتباطي و اطلاعاتي
4-اطلاعاتي: توان جمعآوری، ارزيابي و به كارگيري اطلاعات صحيح
5-فرهنگي: درك و فهم ارزشها و تفاوت ميان فرهنگهاي مختلف
در کنار مهارتهای حرفهای که باید به کارکنان آموخته شود، لازم است افراد از نظر مهارتهای انفرادی و ویژگیهای شخصیتی نیز بررسی شده و در زمینههایی که ضعف دارند مورد آموزش قرار گیرند.
مهارتهاي انفرادي (شخصي) شامل موارد زير است:
فراست: ميل به كسب دانش و يادگيري
خلاقيت: توانايي به كارگيري منابع محدود موجود
خطرپذيري: توان و تحمل شرایط غیرمعمول و سخت
مسئوليتپذيري: احساس مسئوليت در برابر وظایف متناسب با جایگاه شغلی
روابط اجتماعي: توانايي برقراري ارتباط متقابل با تمامي گروههاي مختلف شامل همکاران و مددجویان
کلام آخر اینکه برای مقابله بهینه با بحران ناگریز از آموزش هستیم زیرا کارکنان برای انجام وظایف خود در زمان بحران باید در هر لحظه توانایی بهرهگیری از تخصص لازم را داشته باشند. اگر فرد از وظایف خود در زمان بحران آگاهی کافی نداشته باشد نمیتواند خود را برای هرگونه اقدامی آماده کند. هر فرد در سازمان باید دارای شرح وظایف روشن و شفاف باشد چه در زمان عادی و چه در زمان بحران، تا بتواند خود را برای اجرای وظایف محوله آماده کند. کارکنان باید در جایگاهی متناسب با قابلیتهای شخصی و توانمندیهای عملیاتی قرار بگیرند و این امر فقط با آموزش مناسب و مستمر امکانپذیر است.