آرمین منتظری روزنامه نگار
دستانداز و بالا و پایین در روند مذاکرات هستهای میان ایران و غرب از همان ابتدا قابل پیشبینی بود. خاصه امروز که کمتر از دو ماه ونیم که به پایان ضربالاجل نهایی مذاکرات باقی مانده است. تلاشهای مخالفان برای اخلال در روند مذاکرات هستهای مسلما طی دو ماه آینده بیشتر خواهد شد اما مخالفان توافق هستهای، همچنان قدرت محدودی خواهند داشت چراکه چه در این ایران و چه در غرب، اراده بر این قرار گرفته است که توافق بهدست آید.
اقدام اخیر مجلس سنای آمریکا در اختیار دادن به کنگره برای بررسی توافق نهایی اگرچه ممکن است از نظر برخی با عنوان «قدرتنمایی» کنگره توصیف شود اما واقعیت است که اگر نگاهی به لایحه ارایه شده بیندازید میبینید که باز هم قدرت کنگره درخصوص مذاکرات محدود است و حتی دراین لایحه نیز باز این کاخ سفید است که دست برتر را دارد. باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا نیز با توجه به شکل لایحه، البته با بیمیلی، اعلام کرد که این لایحه را امضا خواهدکرد. براساس این لایحه، اگر ایران و گروه 1+5 تا اوایل تیر به توافق نهایی برسند، کنگره
30 روز زمان خواهد داشت تا این توافق را بررسی کرده و نظر خود را اعلام کند. اگر کنگره توافق را رد کند، اوباما بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا میتواند تصمیم کنگره را وتو کند. پس از آن نمایندگان کنگره باید به دنبال رأیی باشند که بتواند وتو اوباما را دور بزند که البته بعید به نظر میرسد که بتوانند چنین رأیی جمع کنند. اگر ضربالاجل توافق هستهای نقض شد، آن وقت اوباما باید 60 روز زمان به کنگره بدهد تا توافق را بررسی کند. اگر اوباما احساس کند که طرفین مذاکره نمیتوانند تا پایان ضربالاجل به توافق برسند و نیاز به زمان بیشتر آن، میتواند توافق موقت ژنو را بار دیگر تمدید کند. نکته این است که در این مدت اوباما نمیتواند تحریمهای کنگره آمریکا علیه ایران را با اختیار خود لغو کند.
با توجه به واکنش مقامات ایرانی که نشان از این دارد که آنها از تصویب این لایحه شگفتزده نشدهاند، نگارنده بر این باور است که ایران پیشتر از احتمال زیاد تصویب چنین طرحی مطلع بوده است. رئیسجمهوری نیز در واکنشی که به تصویب این طرح داشت، چندان شگفتزده نشان نمیداد. اگرچه حسن روحانی به صراحت عنوان کرد که ایران نه با کنگره آمریکا بلکه با گروه 1+5 مذاکره میکند و وزارت خارجه ایران نیز اعلام کرد که طرف مذاکره تهران، دولت آمریکا است نه کنگره، اما توجه به این نکته بسیار ضروری است که در هر صورت برای لغو برخی از تحریمهای مهم، نظر مساعد کنگره
نیاز است.
مسلما ایران در دو ماه و نیم آینده تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا آنجا که میتواند حجم بیشتری از تحریمها را بردارد. البته تیم مذاکرهکننده ایران همواره اعلام کرده است که مسائل سیاسی داخل آمریکا به ایران مربوط نیست و دولت اوباما خودش باید این مشکلات را حل کند، اما این دلیل نمیشود که تیم مذاکرهکننده ایران نداند که دولت آمریکا در برداشتن برخی از تحریمها، قدرت محدودی در اختیار دارد مگر اینکه تنها بر قدرت اجرایی رئیسجمهوری آمریکا تکیه کند. چراکه برخی از تحریمها علیه ایران در ساختار سیاسی آمریکا تبدیل به قانون شدهاند و برای لغو آنها همکاری کاخ سفید و کنگره جمهوریخواه و تندرو که امروز بر سر کار است، موردنیاز است. البته نکته دیگری هم درخصوص لایحه اخیر کنگره وجود دارد که قابل اشاره است. در خلال زمانی که کنگره به بازبینی توافق هستهای میپردازد، رئیسجمهوری آمریکا میتواند با اختیارات اجرایی خودش تحریمهای سازمان ملل را بردارد. صدور یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل نیز به اتحادیه اروپا اجازه میدهد تحریمهای خودشان علیه ایران را بردارند. در خلال این مدت هم اوباما با کنگره بر سر حذف تحریمهای کنگره مباحثه خواهد کرد. البته این روند، خیلی پردردسر و پیچیده است اما درحال حاضر به نظر میرسد که این روند، تنها گزینه پیش روی ایران است. البته نگارنده اطمینان دارد که تیم مذاکرهکننده ایران و مسئولان عالیرتبه کشور از مانور سیاسی در آمریکا و احتمال وقوع آن مطلع بودهاند اما به نظر میرسد که طی ماههای آینده مسئولان باید تلاش بیشتری کنند تا افکار عمومی کشور را با ارایه پیوستهای رسانهای درخصوص ماهیت لغو تحریمها و روند آن بیشتر آشنا کنند. توقعات و مطالبات درخصوص لغو تحریمها باید واقعبینانه و مطابق با ظرفیتها باشد. همانطور که پایینآمدن از یک کوهستان صخرهای بسیار دشوارتر از بالا رفتن از آن است، لغو تحریمها نیز بسیار دشوارتر از تصویب آنها است و این نکتهای است که برای تبیین و توضیح آن به پیوستهای رسانهای دقیق نیاز است.