| شهرام ناظری | خواننده آواز ايراني |
دوباره روزهای اسفند به شماره افتاده بودند و خبر از سالی نو میآوردند. سال 93 هم مثل مابقی سالها آمد و رفت. اگر بنا باشد من آرزویی برای سال جدید داشته باشد، آرزویم بازگشت به دوران پرفروغ هنر در ایران است. امروزه حالها و شورها از میان رفته و بسیاری از ارزشها و مفاهیم، ماهیت واقعی خود را از دست دادهاند. ما در زمانهای زندگی میکنیم که با کامپیوتر کارهایی به نام هنر، به خورد مردمان میدهند و بر بدنه هنر ضربات پیدرپی و جبرانناپذیری وارد میکنند. دوستدار آنم که به دوران پرفروغی بازگردیم که دنیا مملو بود از شاهکار و شاهکار. کاش مردم و هنرمندانشان کارنامهای متفاوت و دیگرگون در دست داشتند؛ آنچه شایستگیاش را دارند. معلوم نیست چرا گهگاه وضع جامعه ایران عجیب و پیچیده و دوستناداشتنی میشود. جامعه ایران، انگار جامعهای در خود گرفتار است. در جوامعی از این دست، معلومات پیشینی و پیشفرضها حکمرانی میکنند. اگر چیزی مخالف آن بشنوند یا ببینند، سکوت میکنند. اما وظیفه هنرمندی که میخواهد چیزی به وجود بیاورد که پیش از آن وجود نداشته و راهی نکوبیده در پیش بگیرد، این است که سختی این راه را درنظر داشته باشد و جامعه خودش را بشناسد. آرزو میکنم به گونهای بستری مناسب برای خلق چنین آثاری فراهم شود تا دیگر شاهد وجود چنین فضایی نباشیم. در کلیت ماجرا من نیز میدانم شرایط جامعه جهانی تغییر کرده و فناوری، جزیی جدا نشدنی از زندگی بشر است. با این وجود اما درگیری بین هنر و فناوری در ایران بیشتر جلوهگر شده است.
امیدوارم در سالی که آغاز کردهایم همه ما ایرانیان به تخصص یکدیگر احترام بگذاریم چراکه در جامعه سالم، جامعهای که رو به پیشرفت است هر چیز باید سر جای خودش قرار بگیرد. ما نیز باید برای داشتن چنین جامعهای بکوشیم. کاش در ساخت عناصر شهری و تغییر ریخت معماری شهرهایمان کمی به گذشته نظر کنیم. کاش دیگر از ساختمانهای سربهفلک کشیده، عبوس و زشت خبری نباشد. یک خانه و بنای زیبا با معماری درست و اصولی دل آدمی را آرام میکند و میتواند تجلیدهنده زیبایی، آرامش و عشق باشد و روح هنر را شکوفا کند. اگر همه این عوامل در کنار مسائل ریشهای چون اقتصاد و سیاست و... در کنار هم همنشینی درست و منطقی داشته باشند، مناسبات اجتماعی این جامعه تا اندازه زیادی رو به صلاح و فلاح خواهد داشت و همه ما میتوانیم شاهد روزهای
بهتری باشیم.