شماره ۵۴۲ | ۱۳۹۴ شنبه ۲۹ فروردين
صفحه را ببند
زنان سرپرست خانوار و يك‌بام و چندهوايي مسئولان

شنيدن اخبار در ارتباط با زنان سرپرست خانوار و تاكيد بر لزوم توانمندسازي آنان، به امري طبيعي تبديل شده است. زنان سرپرست خانوار و مشكلات آنان موضوعي شده است كه هرگاه مسئولان مي‌خواهند مصاحبه‌اي داشته باشند و از فعاليت‌هاي خود صحبت كنند، ‌يا زماني كه مي خواهند بگويند آنان هم مسائل اجتماعي را مي‌شناسند؛‌ از آن استفاده مي‌كنند. اما واقعا وعده‌هاي سياست‌گذاران و متوليان در ارتباط با اين افراد تا كجا محقق شده است؟ و كدام نهاد متولي رسيدگي به وضعيت اين افراد است؟
تعداد زنان سرپرست خانوار روز به‌روز در حال افزايش است و به‌گفته كارشناسان، افزايش آمار طلاق ممكن است اين آمار را با رشد عجيب و غريب روبه‌رو كند. نقص آماري در كشور ما از مهم‌ترين معضلاتي است كه بر سر راه رسيدگي به مسائل اجتماعي وجود دارد، اين موضوع درخصوص آخرين آمار از تعداد زنان سرپرست خانوار در كشورمان نيز صدق مي‌كند. طبق سرشماری ‌سال 90 از 21‌میلیون خانوار موجود در کشور، 2‌میلیون و 500 خانوار زن- سرپرست هستند، به عبارت دیگر، درسال 90 سهم خانواده‌های زن- سرپرست نسبت به‌سال 85 از 9.5‌درصد به 12.5‌درصد افزایش یافته است.  امروزه پدیده خانوارهای زن‌- سرپرست در تمام دنیا رو به افزایش است، به‌طوری‌که اکنون به‌عنوان معضل اجتماعی مطرح می‌شود. این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیب‌زایی همچون تبعیض فرهنگی، ضعف دسترسی به شغل‌های فعلی، بی‌سوادی یا کم‌سوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجه هستند که در صورت عدم‌حمایت، هزینه‌های آسیب‌زایی به جامعه تحمیل می‌شود.
مرکز آمار ایران، زنان خودسرپرست را به 3 گروه تقسیم می‌کند که گروه اول شامل زنان بیوه، زنان مطلقه و دختران با تجرد قطعی، گروه دوم زنانی هستند که در آن مرد به‌طور موقت حضور ندارد و گروه سوم خانوارهایی است که در آن مرد به‌دلایلی همچون بیماری و از کارافتادگی و کهنسالی نمی‌تواند سرپرست خانوار باشد.
زناني كه به دلايل مختلف همسرانشان را از دست مي‌دهند يا از همسرانشان جدا مي‌شوند به يكباره با جهان ديگري روبه‌رو مي‌شوند، دنيايي كه بسياري از مختصات آن ناآشناست. دشواري‌هايي كه اين زنان تاب مي‌آورند، عمدتا به دغدغه‌هاي معيشتي، عاطفي، وسواس‌هاي‌فكري، حاشيه‌هاي ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافيان و... مربوط می‌شود. در هر حال اين گروه از زنان كه با عنوان زنان مطلقه یا بیوه در جامعه شناخته مي‌شوند، با مسائل، مشكلات و موانع زيادي در زندگي مواجهند.
اما در اين‌جا برخي از مسائلي كه اين زنان با آن روبه‌رو مي‌شوند را مرور مي‌كنيم:   ‌
مشكلات اقتصادي: مهم‌ترين مشكلي كه زنان سرپرست‌خانوار با آن دست به گريبانند، مشكل اقتصادي است. براساس گزارش شوراي فرهنگی- اجتماعي زنان: «زنان سرپرست‌خانوار در كشورمان در معرض فشارهاي اقتصادي مربوط به تامين مسكن، مايحتاج روزانه و نيازهاي فرزندان خود هستند و درآمد كم آنها موجب فقر نسبي زنان نسبت به مردان سرپرست‌خانوار شده‌است.» اما از آن‌جايي كه ‌درصد بسياری از زنان سرپرست‌خانوار، در زندگي قبلي خود خانه‌دار بوده و هيچ‌گاه به‌دنبال معاش و پول درآوردن نبودند، با سرپرست‌شدن در بازار اقتصادی نمی‌توانند شغل مناسبی انتخاب کنند، بنابراين به دنبال مشاغل نيمه‌تخصصی و کم‌ارزش هستند و نسبت به مردان دستمزد کمتری دريافت می‌کنند، در نتيجه زندگی همراه با فقر دارند.
مشکل ديگر اين زنان، نداشتن مسکن است که به‌دليل پايين‌بودن درآمد نمی‌توانند مسکن مناسبی اجاره کنند و مجبورند در مناطق نامناسب که اجاره کمتری دارد، سکونت داشته باشند، پس به‌طورکلی اقتصاد به‌عنوان اصلی‌ترين مشکل زنان سرپرست‌خانوار مطرح است. اگرچه در برنامه‌هاي چهارم و پنجم توسعه از رسيدگي به وضعيت زنان سرپرست‌خانوار نام برده شده و مصوب‌شده تا به اين زنان از منابع دولتي حقوق پرداخته شود، اما محدوديت منابع كه همواره يكي از مهم‌ترين مشكلات دولت‌ها بوده، مانع از اين شده تا حقوق درخوري به اين زنان پرداخته شود. از سويي ديگر، با توجه به آمار اعلام شده، ‌82‌درصد از اين خانوارها فاقد شغل هستند.
مشکلات فرزند پروری: براساس يك پژوهش، آمارها نشان می‌دهد که ٩٠‌درصد زنان مطلقه داراي فرزند، نسبت به آينده فرزندان خود نگراني زيادي دارند. ٣٣‌درصد زنان سرپرست‌خانوار عنوان كردند كه فرزندانشان به‌خاطر جدايي از پدر به ميزان «زياد» و «بسيار زياد» احساس حقارت مي‌كنند؛ اين در حالي‌است كه اين مسأله مي‌تواند اين كودكان را به انسان‌هايي افسرده، جامعه‌گريز و جامعه‌ستيز تبديل كند.
محدودیت‌های اجتماعی: براساس پژوهش فوق، 70‌درصد زنان مجرد وجود باورهاي غلط و قضاوت‌هاي تنگ‌نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بيگانگي، ناامني و ناراحتي در روابط خود با ديگران دانسته كه موجب مي‌شود از حضور در جمع فاميلي احساس معذب بودن كنند. در تحقیقی در همین زمینه تصريح مي‌شود كه ٥٥‌درصد زنان سرپرست‌خانوار از طعنه‌ها و متلك‌هاي اهالي محل معذب بوده و حدود ٦٦‌درصد در معرض انواع سوء‌نيت‌ها و آزارهاي ديگران واقع شده و صدمه ديده‌اند كه اين موارد بازگوكننده ميزان ناامني عاطفي و تضييع حقوق فردي و اجتماعي زنان مجرد است، به‌گونه‌اي كه ٨٧‌درصد اين زنان ميزان امنيت اجتماعي خود را «كم» يا «هيچ» مي‌دانند. مشکلات روحی و تنهایی: علاوه‌بر تمام مشکلات ذکر شده، از دست دادن همسر به‌خصوص در دوران جوانی و پیامدهای ناگوار طلاق منجر به بروز مشکلات روحی متعدد ازجمله افسردگی و بدبینی برای این زنان می‌شود. همچنین احساس نگرانی زیاد 79‌درصد نسبت به آينده و تنهايي خود بعد از ترک فرزندان بسیار آزاردهنده و این مشکلات روحی را افزایش می‌دهد.
باتوجه به شرايط اين افراد و آسيب‌ها و مشكلاتي كه مي‌تواند ايجاد شود، لزوم برنامه‌ريزي دقيق و مبتني‌بر پژوهش از سوي برنامه‌ريزان در اين خصوص احساس مي‌شود. اما تاكنون براي تسهيل شرايط اين افراد چه كارهايي انجام شده است؟‌
بهمن‌ماه ‌سال گذشته شهیندخت مولاوردی در ارتباط با مسأله زنان سرپرست‌خانوار گفت: تاکنون حمایت از زنان سرپرست‌خانوار به این ترتیب بود که با پرداخت مبلغی از سوی نهادهای حمایتی به‌عنوان مقرری سعی می‌شد مشکلات معیشتی این گروه حل شود. اما یکی از برنامه‌های معاونت امور زنان ریاست‌جمهوری این است که با همکاری سایر نهادها با دادن آموزش‌هایی در 6 مرحله در جهت توان‌افزایی این گروه گام برداریم به‌گونه‌ای که به کارآفرینی آنها منجر شود و دیگر نیازی به حمایت نداشته باشند. معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده اظهار داشت: تکمیل بانک اطلاعاتی زنان سرپرست‌خانوار و جمع‌آوری اطلاعات آنها را آغاز کرده‌ایم که در استان شهر ری این بانک اطلاعاتی تکمیل شده و با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار است دوره‌های توانمندسازی و توان‌افزایی را برای این گروه برگزار کنیم.
مولاوردی با بیان این‌که ۸۲‌درصد از زنان سرپرست‌خانوار بیکار هستند، ادامه داد: اشتغال و تأمین معاش ازجمله دغدغه‌های اصلی زنان سرپرست‌خانوار است که با ارایه دوره‌های آموزشی می‌توان زمینه اشتغال سالم را برای آنها فراهم کرد، در مرحله اول این کار به‌صورت پایلوت برای زنان سرپرست‌خانوار استان شهرری انجام می‌شود و در مرحله بعد زنان سرپرست‌خانوار در سایر استان‌ها نیز تحت آموزش قرار خواهند گرفت. پدیده‌هایی مانند افزایش آمار طلاق و بالارفتن سن ازدواج به افزایش آمار زنان سرپرست‌خانوار منجر می‌شود و لازم است دستگاه‌های مسئول در این زمینه با یکدیگر هم‌افزایی داشته باشند تا بتوانیم به نتیجه خوبی در این زمینه برسیم و از موازی‌کاری جلوگیری شود.
اما رئيس ستاد توانمندسازي زنان سرپرست‌خانوار شهرداري نيز در رابطه با وضعيت اين زنان گفته است كه محور اصلی برنامه‌های ستاد توانمندسازی زنان سرپرست‌خانوار شهرداری آموزش و اشتغال این زنان و خانواده آنهاست، همچنين باید براساس نیازهای جامعه و بازار کار، مهارت‌های لازم به این افراد آموزش داده شود. درواقع باید پس از مشاوره و مددکاری، آموزش‌ها برای اشتغالزایی انجام شود و در این مسیر نیز حمایت‌های لازم صورت گیرد.
فيروزفر با بیان این‌که سقف پذیرش این ستاد 10‌هزار نفر است، تصریح کرد: تاکنون بالغ بر 15‌هزار نفر در سامانه ما ثبت شده‌اند و حدود 6‌هزار نفر آنها فعال هستند. دلایل حذف از این چرخه متفاوت است؛ برخی به‌دلیل خودکفایی و ثبت برند از ما جدا شده‌اند، تعدادی به‌عنوان کارآفرین در شهرداری به کار خود ادامه می‌دهند، برخی نیز به دلیل خروج از تهران یا فوت، از این چرخه خارج شده‌اند.
اما در تازه‌ترين اظهارنظر «علي ربيعي»، وزير تعاون، کار و رفاه‌اجتماعي، در حاشيه بازديد از مرکز توانبخشي کورس با حضور در کارگاه‌هاي مختلف اين مرکز که به‌طور عام زنان داراي معلوليت جسمي يا زنان سرپرست‌خانوار در آن اشتغال داشتند، گفت: شناسايي و اولويت‌بندي‌هاي لازم براي تحويل مسکن به خانوارهاي داراي دو فرزند معلول يا خانوارهايي که زنان سرپرست آنها هستند، در دستورکار وزارت تعاون قرار گرفته است.
وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي با اشاره به انعقاد تفاهمنامه با سازمان راه و شهرسازي، افزود: تلاش‌هاي بسياري براي تحقق تحويل مسکن به خانوارهاي يادشده درحال انجام است، ضمن آن‌که تا پايان‌ سال‌جاري خانوارهاي شناسايي‌ شده مي‌توانند مسکن خود را دريافت کنند.
وي همچنين درخصوص بيمه زنان سرپرست‌خانوار نيز تصريح کرد: تلاش‌هاي بسياري در اين خصوص صورت گرفته است تا بتوانيم از منابع دولتي براي اين مهم استفاده کنيم و به‌رغم برخي از مشکلات، موضوع بيمه زنان سرپرست خانوار را ادامه خواهيم داد؛ با وجود برخي از مشکلات، بيمه زنان سرپرست‌خانوار تداوم دارد و حتي تلاش کرديم از منابع داخلي وزارت کار براي اين مهم ياري بگيريم تا بيمه آنها حفظ شود. اين مهم به‌طورجدي از سوي مسئولان دولت تدبير و اميد پيگيري مي‌شود؛ همچنين درمجموع 90‌درصد اشتغال در بخش‌هاي توليدي که درقالب تعاوني‌ها فعاليت مي‌کنند در اختيار زنان است.
شهرداري، ‌معاونت زنان، وزارت رفاه، ‌بهزيستي و ساير نهاد‌هاي مربوطه هركدام در ارتباط با حل مسائل مربوط به زنان سرپرست‌خانوار، مطالبي را مطرح كرده‌اند. شايد قضاوت در رابطه با اين‌كه هركدام از اين اظهارنظرها تا چه حد محقق مي‌شود نيازمند گذر زمان باشد،‌ اما پديده زنان سرپرست‌خانوار و زنان خود سرپرست كه روز به‌روز بر آمار آنان افزوده مي‌شود از يك‌سو و كاهش سن اين افراد از سوي ديگر نگاه جدي و هماهنگ مسئولان را مي‌طلبد تا حدود 3 ميليون زن سرپرست‌خانوار كه تنها 12‌درصد آنان شاغل هستند، ‌آسيب‌هاي كمتري را تجربه كنند.

زناني كه براي ادامه زندگي، مي‌جنگند ...

فيلم Erin Brockovich (ارين براكوويچ) ساخته استيون سودربرگ و محصول سال2000 آمريكا است. اين فيلم در چهار بخش نامزد دريافت جايزه گلدن‌گلاب و در پنج بخش ازجمله بهترين كارگرداني، بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر نقش اول زن نامزد دريافت اسكار بوده است. در نهايت جوليا رابرتز براي اين فيلم جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن گلدن‌گلاب، اسكار و سه جشنواره معتبر ديگر را دريافت كرده است.
فيلم براساس داستاني واقعي ساخته شده است و داستان زندگي «ارين براكويچ» را روايت مي‌كند، زن جواني كه سه فرزند دارد، دو بار طلاق گرفته و بيكار است. «ارين» زني باهوش است كه براي پيداكردن كار و نگهداري از فرزندانش سخت تلاش مي‌كند، در نهايت پشت‌سر گذاشتن اتفاقاتي، در دفتر يك وكيل به‌عنوان دستيار مشغول به كار مي‌شود. كنجكاوي «ارين» در مورد يك پرونده باعث مي‌شود درگير يكي از بزرگترين پرونده‌هاي مناقشه ايالات‌متحده شود، فعاليت‌هاي يك شركت در شهر هينلكي باعث آلودگي آب شهر شده است و اين آلودگي باعث مسموميت ساكنان شهر و در نتيجه ابتلا به بيماري‌هاي خطرناك شده است. «ارين» متوجه مي‌شود كه شركت با دادن اطلاعات غلط به اهالي شهر سعي دارد با پرداخت مبلغي اندك خانه‌هايشان را خريداري كند تا روي اين جرم سرپوش بگذارد، تلاش وكلا و به‌ويژه «ارين» باعث مي‌شود شركت خاطي بزرگترين جريمه يك مناقشه مستقيم در آمريكا را به آسيب ديدگان پرداخت كند.
براي تحليل فيلم مي‌توان از انتخاب نام آن شروع كرد، گذاشتن نام شخصيت اصلي روي فيلم خبر از شخصيتي منحصربه‌فرد مي‌دهد. «ارين براكويچ» تصويري تازه از زن به ما ارایه مي‌دهد كه با تعريف‌هاي معمول از زنان فاصله بسياري دارد. زني قوي كه با وجود داشتن سه فرزند و نداشتن هيچ گونه تحصيلات در زمينه حقوق، مسئوليت رسيدگي به وضعيت بيش از 400 موكل را برعهده مي‌گيرد و در نهايت موفقيت «ارين» نشان‌دهنده توانمندي‌هايي است كه يك زن مي‌تواند داشته باشد.
فيلم در نمايش واقع‌گرايانه مشكلاتي كه سر راه ارين قرار دارد بسيار موفق عمل مي‌كند. به‌عنوان مثال در بخشي از فيلم «جورج» مردي كه به تازگي وارد زندگي «ارين» شده، شرط ادامه رابطه‌شان را استعفاي «ارين» بيان مي‌كند و او شغلش را انتخاب مي‌كند چون سعي دارد نقشي كه ديگران در طول زندگي‌ برايش انتخاب كرده‌اند را عوض كند. همچنين مشغله كاري باعث مي‌شود وقت كافي براي گذراندن با فرزندانش را نداشته باشد و از طرف ديگر كار در محيطي مردانه نيازمند تلاشي دو چندان است. شايد اين مشكلات در شرايط يكسان براي يك مرد كمتر باشد.
با ديدن اين فيلم مي‌توان از شخصيت «ارين براكويچ» الهام گرفت در عين حال مي‌توان به مشكلات زناني‌كه به تنهايي بار مسئوليت خود و فرزندانشان را بر دوش مي‌كشند بيشتر توجه كرد، مشكلاتي ازجمله ناامني، شرايط نابرابر و از همه مهم‌تر راه سختي كه يك زن بايد براي اثبات خود طي كند، «ارين» علاوه‌بر تلاش براي حمايت از خانواده‌اش سعي دارد خودش را اثبات كند، او مي‌خواهد تصوير معمول و كليشه‌اي از يك زن را تغيير دهد، توانايي‌هايش را نشان دهد و به‌جاي تبديل‌شدن به زني كه همه از او انتظار دارند، شكل جديدي از زن بودن را تجربه كند.


تعداد بازدید :  214