سعید عقیقی فیلمنامه نویس و مدرس
این یادداشت صرفا برای ثبت درتاریخ است و نه چیز دیگر. آقای اصغر نعیمی با من تماس گرفتند و گفتند که میخواهند فیلم خوب بسازند. من یادداشتی به ایشان دادم که ضمن واگذاری فیلمنامه ذکر شده بود هرگونه تغییری در فیلمنامه باید با نظر نویسنده باشد. ارتباطی با ایشان نداشتم تا خبر آغاز فیلمبرداری را در سایتها خواندم. احتمالا بسیاری چیزها در این فیلم تغییر یافته و انتخابهایی شده که من از آنها بیخبرم. بعد از اطلاع از این موضوع، ایمیلی به شرح زیر به تاریخ 20 ژانویه 2015 که میشود سی ام دی ماه 1393 برای ایشان فرستادم:
من بیآنکه نمایی از فیلم آقای اصغر نعیمی دیده باشم یا تصوری از آنچه به نمایش درخواهد آمد
داشته باشم، نمیخواهم نامم بهعنوان نویسنده یا هر چیز دیگر در فیلم ایشان باشد. این تصمیم شخصی من است و ربطی به کیفیت فیلم ایشان ندارد. در نهایت فیلمنامه ایشان میتواند با نگاهی به داستان نازنین نوشته داستایوفسکی که من هم پیشتر اقتباسی از آن در کتابی با نام «سه فیلمنامه» منتشر کردهام، نوشته شده باشد. من فیلم ایشان را که الان نامش «سایههای موازی» است، ندیدهام و در هیچیک از مراحل تولید فیلم، نقش و حضوری نداشتهام. مهم نیست که فیلم خوبی شده یا نه. آنچه برای من اهمیت دارد، این است که آنچه بر پرده نمایش داده شده یا خواهد شد، کار من نیست، کار ایشان است. اقتباس من از داستان داستایوفسکی، فروردین 1387 نوشته شده و سال 1389 در کتابی به نام «سه فیلمنامه» توسط نشر افکار به چاپ رسیده است. کسانی که به این موضوع علاقهمندند، میتوانند به آن کتاب مراجعه کنند. خُلف وعده کارگردان در زمینه قرارش با من، نشان میدهد که هدف چیز دیگری بوده؛ چیزی که شاید ساختن فیلم به هر قیمت، بیش از ساختن فیلم خوب در آن پیدا باشد. کافی است تأکید کنم مسئولیت متنی که فیلماش ساخته شده، با من نیست. نه با این فیلم نسبتی دارم، نه با سعید عقیقی و داستایوفسکیای که نامشان بر پوستر این فیلم است، نه با موقعیتی که فیلم در آن تولید شده، نه با کسانی که بعدا از این داستان برای خود جامهای خواهند دوخت.