| فرزانه رسانه | کارشناس روانشناسی|
برای هر شخصی پیش آمده که وقتی کسی در مورد او قضاوت کرده و فرصت دفاع از علت سوءتفاهمات را به او نداده بسیار ناراحت و غمگین شده باشد. شما چطور؟ آیا تا به حال با خود فکر کردهاید هر روز صبح که از خواب برمیخیزید چقدر در مورد اطرافیان و رفتارهای آنها قضاوت و به عبارت بهتر پیشداوری میکنید؟ در این میان چند بار فرصت توضیحدادن و دفاع از خود به آنها دادهاید؟ چند بار متوجه شدهاید که به راستی حق با شما یا ایشان بوده است؟ در آن هنگام چه احساسی داشتید؟
درواقع پیشداوری چه به شکل مثبت باشد و چه منفی، آسیبزاست. در پیشداوری مثبت ما باورها و تصورات مثبتی را نسبت به فرد مقابل در خود پرورش میدهیم که ممکن است در او وجود نداشته باشد و موجب ایجاد توقعاتی در ما نسبت به آن فرد خاص شود و در صورت برآورده نشدن آن انتظارات، ناراحتی و خشم برای ما به همراه داشته باشد. پیشداوری منفی هم که یک تنه به قاضی رفتن است و فرد را قبل از اجازهدادن برای دفاع از خود محاکمه میکند. بدین ترتیب پیشداوری کردن به هر شکلی که باشد یک آسیب جدی برای خودمان و طرف مقابل در پی خواهد داشت. اما اغلب چه چیزهایی موجب قضاوت عجولانه و بدون فکر ما میشود؟ باورهای نادرست و فقدان اطلاعات کافی در مورد علت یک رفتار درواقع از اصلیترین دلایل پیشداوری است. مورد دیگر داشتن انتظارات نامتناسب از یک فرد است. بهطور معمول اگر انتظار ما از رفتار یک فرد با رفتاری که او در موقعیتهای معین نشان میدهد متناقض یا ناهمخوان باشد علتهای نامناسبی را به رفتار او نسبت میدهیم و در مورد او قضاوت منفی انجام میدهیم. گاهی نوعی از حسادت که موجب بالا آمدن خشم در مورد یک موضوع خاص میشود نیز علتی برای پیشداوریکردن افراد محسوب میشود. برای مثال گاهی مواقع برتری در یک حیطه خاص، باعث پیشداوریکردن نسبت به یک فرد میشود؛ مثلا ممکن است در این مورد گفته شود که حتما با پارتی یا شانس به این موقعیت رسیده و تلاش او به کلی نادیده گرفته میشود. گاهی برای پنهانسازی تلاشنکردن و زحمتنکشیدن خودمان، راه تحقیر کردن و پیشداوریکردن در مورد دیگران را برمیگزینیم. مثلا بدون آگاهی از اینکه آنها واقعا سزاوار جایگاهی که دارند هستند، آنها را تحقیر و در مورد رفتارهای آنها پیشداوری کرده و دلایل نادرستی را برای آرامکردن خودمان مهیا میکنیم.
اگرچه پیشداوریکردن یک رفتار اجتماعی جامعهپسند نیست و موجب به هم خوردن دوستیها و روابط زیادی میشود اما متاسفانه یک نوع پاسخ معمول به محرکهایی است که در مسیر ارتباط با دیگران برای ما ایجاد میشود. درواقع پیشداوری کردن در چارچوبهای شناختی ما ریشه دارد و مانند عینکی است که با آن دیگران را مورد بررسی قرار میدهیم. حال بیندیشیم که چگونه میتوانیم از این نوع آسیب به خود و افراد دیگری جلوگیری به عمل آوریم؟ برای اصلاح این چارچوب شناختی یا همان عینک پیشداوری که بر چشمانمان زدهایم، باید باورها و انتظاراتی که به این مسائل مربوط هستند را اصلاح کرده و تغییر دهیم. باید این باورها را زیر سوال برده و جزء به جزء بررسی کنیم. یکی از اعمالی که برای اجتناب از پیشداوری میتواند به ما کمک کند، کمی صبرکردن و سپس همدلی کردن با فرد مقابل در موقعیتهای پیشآمده است. با این کار میتوانیم از قضاوت زودهنگام در مورد دیگران پیشگیری کرده و از نیت موجود در پشت رفتارهای آنها به درستی آگاه شویم. یکی دیگر از روشهای پیشگیری از پیشداوری، تلاش برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد رفتار دیگران، پیش از هرگونه قضاوتکردن است. تصحیح کردن باورهای نادرستی که همچون عینک پیشداوری مدت زمان زیادی است که یاد گرفتهایم از پشت شیشههای آن به دنیا نگاه و در مورد رویدادهای آن قضاوت کنیم، نیازمند تمرین و صرف زمان طولانی است. برای اصلاح این باورهای شناختی نادرست میتوانیم از کمک یک فرد متخصص و خبره بهرهمند شویم. با نگاه صحیح و غیرپیشداورانه در مورد رفتارهای دیگران میتوانیم آرامش را در خودمان به وجود آوریم و دیگر نگران علتهای مغرضانه پنهان در پشت رفتارهای دیگران نباشیم. برای تمرین در ابتدا میتوانیم به نحوی مناسب و محترمانه از فرد مقابل درخواست کنیم که علت رفتاری را که برای ما سوءتفاهم ایجاد کرده توضیح دهد و سپس رفتهرفته با بررسی و تغییر باورهایمان، پیشداوریکردن را در خود به حداقل ممکن کاهش دهیم. در اغلب موارد همدلیکردن مهارتی است که جهت جلوگیری از این امر مفید فایده خواهد بود. درحقیقت با درککردن شرایط فرد مقابل میتوانیم مانع از قضاوتکردن درباره او شویم. با کاهش پیشداوری در مورد رفتار دیگران سلامت روان را در خود تقویت کرده و انعطافپذیری و در حقیقت صبر و شکیبایی را در خود رشد میدهیم. به این ترتیب میتوانیم ارتباطات باکیفیتتر، ماندگارتر و واقعیتری با دیگر شهروندان جامعه خود برقرار سازیم.