شماره ۵۴۱ | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۷ فروردين
صفحه را ببند
نماینده تهران از مشکلات ریزودرشت پایتخت به «شهروند» می‌گوید:
شهر امنی نداریم
در حوزه آموزش‌های شهروندی ضعیف عمل کرده‌ایم

طرح نو - لیلا مهداد| مردم در کلانشهرهای ایران، اگرچه آب، گاز و برق و سایر امکانات اولیه شهری را - که هنوز در بعضی از نقاط دور و نزدیک ایران همراه با مشکلاتی وجود دارد یا گاه وجود خارجی ندارد- دارند اما با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند که هیچ یک از این مشکلات حتی در مخیله یک فرد روستایی هم نمی‌گنجد. یکی از عمده‌ترین این کلانشهرها تهران است که البته شماری از کارشناسان شهری می‌گویند نباید بر آن نام کلانشهر گذاشت. شهری که مدینه آرزوهای بسیار است اما بخش بزرگی از این آرزوها در آن شکل سراب می‌گیرند. تهران، هم به‌عنوان یک کلانشهر و هم به‌عنوان پایتخت، جاذبه زیادی برای مهاجرت دارد؛ کسانی برای ادامه تحصیل جذب آن می‌شوند و برای همیشه در آن ساکن می‌شوند، گروهی هم برای یافتن شغل می‌آیند و معضل حاشیه‌نشینی و شغل‌های کاذب را برای این شهر به ارمغان می‌آورند. شهری که یک ششم جمعیت کشور را در خود جا داده با معضلاتی عدیده دست به گریبان است؛ ترافیک، آلودگی هوا و ساخت و سازهای نامناسب با ساختار استاندارد شهری و هزار و یک مسأله دیگر! اگر گشتی در این شهر بزنیم هر نوع گویش را در آن خواهیم دید؛ برج‌هایی را که رو به آسمان گذاشته‌اند تا جمعیت بیشتری را در خود جای دهند، کارتن خواب‌هایی که هم از منظر بصری و هم از منظر امنیت، بار مضاعفی را روی این شهر گذاشته‌اند و نیز خیابان‌هایی که از انباشت خودرو، چیزی شبیه انسداد را تجربه می‌کنند. روزها تنها صدایی که در این شهر طنین می‌اندازد صدای بوق ممتد ‌خودروهاست که راکبان آن عجله‌ای شگفت برای رسیدن دارند و... برای آشنایی بیشتر با مشکلات و چالش‌های تهران، با حسین طلا، نایب اول کمیسیون اجتماعی و نماینده تهران در مجلس به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:  

در یک نگاه کلی کلانشهری مانند تهران در چه شرایطی به‌سر می‌برد؟
به‌نظر من مهم‌ترین مشکل تهران و شهرستان‌های حاشیه آن مشکل تداخلات شهرستانی است که باعث شده مدیریت مردم تهران نامشخص باشد. درواقع مشخص نیست در تهران چه کسی به‌عنوان مدیر باید پاسخگو باشد. مردم اگر مشکلی داشتند آیا بدون مراجعه به مدیران کشوری، می‌توانند به مدیران شهرستانی و مدیران شهری مراجعه کنند و اگر به هر علتی نتوانستند به آنها دست بیابند باید به چه کسانی مراجعه کنند. نکته دوم به هم ریختگی سازوکار تقسیماتی است. ادارات و سازمان‌ها در تهران هرکدام براساس تقسیم‌بندی خاص خودشان عمل کرده‌اند. به‌عنوان مثال وقتی نقطه‌ای را روی نقشه تهران نشان می‌کنیم و می‌پرسیم ادارات آن به کجا مرتبط می‌شوند، می‌گویند مثلا این گوشه شهرداری منطقه 12، آموزش‌وپرورش منطقه 11 است، آب با بوعلی است و گازش به مرکز وابسته است. درواقع مشخص نیست با چه کسی طرف حساب هستیم. نکته سوم این است که حجم زیادی از مالیات تهران و 53درصد درآمدهای مالیاتی کل کشور را به خزانه می‌دهیم اما متاسفانه کمتر از 3 یا 5/3‌درصد آن به مجموعه استان برمی‌گردد. تصور ما این است که تهران شهری توسعه یافته است ولی شوربختانه وقتی به زیرساخت‌ها و سرانه‌ها مراجعه می‌کنیم متوجه این مسأله می‌شویم که زیرساخت‌ها در حد یک کلانشهر نیست؛ به‌عنوان مثال مدارس، خانه‌های بهداشت، برخی مساجد، سالن‌های ورزش تهران و مجموعه بهداشتی و نه درمانی تهران دارای فرسوده‌ترین سیستم در کشور است. اینها نشان از بی‌توجهی دارند. تنها عنوان می‌شود که تهران شهری برخوردار است اما در آینده دچار چالش‌ها و مشکلات بیشتری هم خواهیم شد.

اما با توسعه امکانات و بهبود وضع مدیریتی که مسئولان و دست‌اندرکاران این شهر مطرح می‌کنند، آینده تهران که باید آینده‌ای بهتر باشد تا آنچه شما انجام می‌دهید و می‌گویید آینده بدتری در کمین تهران است!
من براساس واقعیت‌های موجود حرف می‌زنم. ببینید در تهران حدود یک‌میلیارد تا یک‌میلیارد و صدمیلیون مترمکعب آب استفاده می‌شود و متاسفانه در جنوب تهران بیشتر از 300‌میلیون تا 350‌میلیون مترمکعب آن را نمی‌توانند تصفیه کنند. زمانی که این منابع به صورت روان آب رها می‌شوند، طبیعی است که در اختیار کشاورزان قرار بگیرند و سلامتی را به خطر می‌اندازند. از سوی دیگر وقتی به تأمین و تصفیه آب، تأمین گاز و برق تهران نگاه می‌کنیم متوجه مشکلات عدیده می‌شویم. به‌عنوان مثال مجموعه شهرستان پردیس که 4،3‌سال پیش دارای 70 تا 80‌هزار نفر جمعیت بود تا 2‌سال دیگر 700 تا 800‌هزار نفر در آن ساکن خواهند شد اما تعداد مدارس این شهرستان تغییری نکرده و از اول مهر باید دوبرابر ظرفیت خود را پوشش دهند. یعنی اگر ما 36 مدرسه داشته باشیم باید حداقل به 53 مدرسه برسد و اگر این زیرساخت تأمین نشود باید مدارس 2،3 شیفته شوند. این شهرستان ظرفیت تصفیه آب ندارد حتی جهت فاضلاب این شهرستان برای آینده هیچ برنامه‌ریزی‌ای نشده است. برای مثال دیگر بیشتر ما شهرستان شمیران را یک شهرستان برخوردار می‌دانیم ولی روستاهای آن بسیاری از امکانات را ندارند. جالب این است که آنها حتی از نعمت گاز برخوردار نیستند. در مسیر لواسان ما با رانش زمین روبه‌رو هستیم و هنوز برای برطرف‌شدن آن برنامه‌ای در دستور کار قرار نگرفته است. مشکلات مسکن مهر شهرستان پردیس همچنان لاینحل باقی مانده است و نیاز به بودجه زیادی دارد تا بتواند جوابگوی مشکلاتش باشد. شهرستان ری یکی دیگر از شهرستان‌هاست که دارای ظرفیت‌هایی است که در بی‌مهری کامل به‌سر می‌برند. شهر ری دارای دشت‌های زیادی است که در گذشته و سالیان‌ سال ساکنان آن در آنها کشت و کار می‌کردند ولی امروزه از این ظرفیت به دلیل نبود آب استفاده نمی‌شود. در صورتی‌که آب به‌صورت فاضلاب بسیار فراوان است ولی به دلیل نبود تمهیدات لازم برای تصفیه آن دچار مشکل شده‌ایم. در شهرستان اسلامشهر متاسفانه شهرداری درآمد کافی را حتی برای آسفالت معابر خود ندارد. حتی مترو این شهرستان هنوز در پیچ‌وخم مدیران باقی مانده است، البته حل این مشکل می‌تواند مشکل ساکنان این منطقه را در رفت‌وآمد حل کند. درواقع گسترش مجموعه و افزایش سرانه فرهنگی و رفاهی در این مناطق مسأله‌ای است که باید به آنها توجه شود و این مشکلات برای این است که منابعی که برای این مناطق درنظر گرفته می‌شود متناسب با جمعیت و نیازها نیست.
مشکل دقیقا کجاست که چنین چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای را پیش‌روی پایتخت کشور قرار داده است؟
یک‌ششم جمعیت کشور در تهران ساکن هستند ولی متاسفانه اعتبارات درنظر گرفته شده برای آن جوابگو نیست و اگر به این مسائل توجه بیشتری شود ساکنان تهران می‌توانند در رفاه بیشتر و امنیت بهتر روزگار بگذرانند. بنابر ارزیابی‌ای که ‌سال 77 انجام شد در مجموعه تهران شمار زیادی کلانتری کم داریم و این خود باعث می‌شود سطح امنیت در این کلانشهر پایین بیاید چون نیروی کافی برای نظارت وجود ندارد و همه‌روزه شاهد مسائلی مانند دزدی‌های خرد و کلان هستیم که باعث شده مردم در این زمینه نگرانی‌هایی داشته باشند. حل این مشکلات باید دغدغه مسئولان باشد تا مردم تهران از زندگی‌ای که در شأنشان است برخوردار بشوند.
در حوزه آسیب‌های اجتماعی نگاه شما به مباحث قابل طرح در تهران چیست؟ فکر می‌کنید تهران در این حوزه بیشتر گرفتار چه آسیب‌هایی است؟
یکی دیگر از معضلات این شهر با مجموعه‌ای که شامل  شهرستان‌های پردیس، شهرری و اسلامشهر می‌شود اعتیاد و معتادان است، ظرفیت مراکزی که برای این امر درنظر گرفته شده‌اند در این کلانشهر پاسخگوی نیازها نیست. این مراکز تنها می‌توانند 1500تا 200 معتاد را پوشش بدهند درحالی‌که ما 10هزار معتاد در این شهر داریم. معتادان خیابانی کسانی هستند که می‌توانند ناامنی اجتماعی را دامن بزنند ولی متاسفانه دستگاه‌های ذیربط در این زمینه توفیقی نداشته‌اند. ما در تهران با کارتن‌خواب‌ها، زنان بی‌سرپرست، معلولان و... درگیر هستیم ولی هنوز برنامه‌ها و راهکارهای به‌کار گرفته شده در این مسائل جوابگو نیستند اگرچه سازمان‌ها و دستگاه‌های مربوطه تلاش خود را برای رفع این مشکلات به کار گرفته‌اند. اگر بار مجموعه تهران را 100 درنظر بگیریم و توان دستگاه‌ها 40 باشد و 30 هم کارهایی که انجام می‌شود را در نظر بگیریم، باز 30 بخش از بار تهران روی زمین می‌ماند. ما در حوزه‌های اجتماعی مانند امنیت اجتماعی، امنیت روانی، امنیت اخلاقی و ... دچار مشکل هستیم. حتی مشکلات ترافیک و آلودگی هوا روی اعصاب و روان مردم تهران اثر می‌گذارند و این مسأله خود هزینه‌هایی را بر خود افراد و جامعه تحمیل می‌کند و سطح زندگی افراد را پایین می‌آورند.
در بحث آموزش‌های شهروندی و اساسا حوزه حقوق شهروندی و ترویج آن هم تهران البته مانند سایر نقاط کشور مشکلاتی دارد...
ما اساسا در زمینه مدیریت آموزش‌های مهارت شهروندی ضعیف عمل کرده‌ایم و هنوز شهروندان با این مهارت‌ها آشنا نیستند. ما حتی در زمینه آموزش‌های ترافیک و راهنمایی و رانندگی نیز خوب ظاهر نشده‌ایم و هنوز شاهد تصادفات بسیاری هستیم. همه به این حقیقت واقفیم که تهران شهری زلزله‌خیز است ولی برای ایمنی چه کارهایی انجام داده‌ایم؟ در طوفان اخیری که آمد دو گردشگر خارجی با مشاهده طوفان کنار دیواری نشسته و سر و گردن خود را با دست حفظ کردند تا آسیبی نبینند ولی شماری از شهروندان تهرانی روی پشت‌بام رفته و مشغول فیلمبرداری شده بودند! ما در این طوفان 7-6 کشته دادیم. این نشان از این دارد که ما هنوز در مسیر آموزش، ابتدای راه هستیم. می‌گویند تهران شهر امنی است اما وقتی ما با یک طوفان 7-6 کشته می‌دهیم یعنی شهر امنی نداریم. اگر خدایی ناکرده زلزله‌ای در شهر تهران رخ بدهد ما با یک فاجعه بر خورد می‌کنیم چون شهروندان ما مهارت‌های لازم را در این زمینه ندیده‌اند. هیچ‌کدام از سازمان‌ها، ساز و کارهایشان برای زلزله قوام پیدا نکرده است. در واقع هیچ ارزیابی درستی از زلزله واقعی تهران انجام نشده است.
چه ارگان یا سازمانی متولی آموزش شهروندان است؟
جمعیت هلال‌احمر یکی از سازمان‌هایی است که این وظیفه را برعهده دارد. هلال‌احمر باید آموزش‌های لازم را در زمینه خود امدادی و دیگر امدادی به شهروندان ارایه بدهد؛ این‌که وقتی زلزله واقع شد چطور فرد می‌تواند سلامت خود را حفظ کند و در وهله دوم چطور می‌تواند به کمک دیگر افراد برود. البته هلال‌احمر در زمینه آموزش، فعالیت‌های چشمگیری انجام داده ولی متاسفانه هنوز پاسخگو نیست و شاید این مورد به کافی نبودن بودجه موردنظر برگردد. بدیهی است که وقتی سرمایه‌گذاری مناسب نیست، خروجی هم باب میل نخواهد بود.
اگر مقامات دست‌اندرکار اجرایی تهران حرف‌های شما را نقد کنند که شما یک چشم‌انداز تیره و تار پیش‌روی تهران ترسیم کرده‌اید، چه خواهید گفت؟
البته باید این نکته را یادآوری کنم که تهران با شهر قدیم خود تفاوت بسیاری کرده اما سرعت ارایه خدمات و تلاش‌های انجام شده در این شهر نسبت به ورود و حجم ساکنان آن کند است و به همین دلیل ما مشکلاتی را در بعضی از زمینه‌ها شاهدیم. صحبت‌هایی که انجام شد دال بر انجام نشدن کار مهم و بهینه نیست بلکه تنها گواه این مسأله است که کارهایی که انجام می‌شود متناسب با جمعیت ورودی تهران نیست. باید این نکته را نیز متذکر بشوم که ما در تهران نقشه راه مناسبی نداریم. درست است که ما طرح توسعه و طرح تفصیلی داریم ولی از آن‌جا که 65 تا 70‌درصد درآمد شهرداری از ساخت و سازها تأمین می‌شود طبیعی است که ما هر روز در گوشه‌ای از این شهر شاهد ساخت‌و‌سازها باشیم و هنوز هم مشخص نیست این جمعیت تا کی قرار است گسترش بیابد! سوالی که این‌جا مطرح می‌شود این است که ما تا کجا می‌توانیم به این جمعیت خدمات ارایه بدهیم و آب و دیگر ضروریات زندگی‌شان را قرار است از کجا تأمین کنیم! متاسفانه ما برای این گسترش جمعیت برنامه‌ای نداریم و هنوز با این‌که این مورد برایمان مشکلاتی به‌وجود آورده و شهر را با چالش‌هایی روبه رو ساخته، مدیریت نشده و متولی مشخصی ندارد.


تعداد بازدید :  379