| نگار استخر | صداپیشه و بازیگر |
سنجد در بسیاری از اتفاقات اجتماعی شرکت میکرد. ما معمولا به افراد مختلف سیاسی یا فرهنگی، از قبل خبر نمیدادیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد و با سنجد روبهرو بشوند. زمانی که خبردار میشدیم از اینکه بهطور مثال وزیر علوم یا بهداشت یا آموزشوپرورش قرار است برای بازگشایی مدارس یا یک نمایشگاه، یا هر اتفاق فرهنگی دیگری، در جایی حضور داشته باشند، ما هم تصمیم میگرفتیم که با سنجد به آنجا برویم و بعد هم بدون اطلاع، سنجد با طرف مقابل روبهرو میشد.
یکی از خاطرات خوب ما (من و سنجد) مصاحبه سنجد با آقای دکتر مرندی بود. اگر اشتباه نکنم، سال 74 یا 75 بود. آقای مرندی در آن زمان، وزیر بهداشت و درمان بودند. مراسمی برای واکسیناسیون بچهها برای فلج اطفال برگزار شده بود و آقای دکتر مرندی هم در آنجا، یعنی در یکی از پایگاههایی که بچهها، واکسن فلج اطفال میخوردند، حضور داشتند.
ساعتهای آخری که قرار بود مراسم تمام شود، سنجد به یکی از پایگاههای نزدیک پارک نیاوران رفت و برنامهای که ضبط شده بود، به فاصله یکی، دو ساعت، روی آنتن رفت. به بچهها اعلام کردیم که سنجد اینجاست. بعد، سنجد هم واکسن خورد و به بچهها گفت که به اینجا بیایید و من در این پایگاه هستم. بعد از آن هم مصاحبهای با آقای دکتر مرندی داشتیم و خلاصه حرکت جالبی بود. آن سال، درصد بچههایی که واکسن فلج اطفال خوردند، از همه سالهای دیگر، بیشتر شد و برنامهای که تهیه کردیم، در یونسکو، برنده جایزه تاثیرگذاری یک عروسک روی مقوله بهداشت و سلامت شد.
در آن زمان، سنجد بهعنوان یک عروسک و بهعنوان یک نماینده از طرف بچهها جا افتاد که ایجاد حرکت میکرد. حتی افراد بزرگ سیاسی، فرهنگی و دوستان هنرمند هم با سنجد، بهعنوان صرفا یک عروسک برخورد نمیکردند؛ بلکه بهعنوان یک شخصیت مستقل و دارای اهمیت روبهرو میشدند و مصاحبه میکردند. احساس آن روزها برای من بسیار زیباست. اینکه حس کنی تاثیرگذار هستی و صرفا برای پرکردن آنتن و به قول «دختر همسایه»، برای «جیغ و دست و هورا» برنامه نمیسازی، احساس خیلی خوبی است.
همیشه سعی کردیم که سنجد، عروسک محترمی باشد و با رعایت حد و حدود، بتواند جسارت صحبت را داشته باشد و خوشبختانه به لطف خدا، برخورد دوستان و مسئولان با او بسیار خوب بوده است. او را پس نزدهاند و همیشه به او احترام گذاشتهاند، با او همراه شده و صحبت کردهاند.