شماره ۵۴۰ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۶ فروردين
صفحه را ببند
در متنِ حاشیه

|  مصطفی عابدی  |

پخش سريال «در حاشيه» از شبكه سه سيما واكنش‌هايي را برانگيخت. از يك سو بخشي از پزشكان به مخالفت برخاستند و از سوي ديگر، عده‌اي از هنرمندان و افراد رسانه‌اي و... در موافقت با آن اظهارنظر كردند. اين يادداشت نيز در مقام پرداختن به اين موضوع است. ولي پيش از ورود به اصل بحث، ذكر چند نكته ضروري است؛ اول اينكه محتواي اين يادداشت متاثر از سريال مذكور نيست، بلكه يك بحث كلي است. درباره این سریال باید کسانی که همه قسمت‌ها را دیده‌اند اظهارنظر کنند. دوم اينكه هيچ محدوديتي براي افراد و اقشار و گروه‌هاي اجتماعي براي نقد اجتماعي حتي در قالب طنز قائل نيستم و هر فرد و گروهي را مي‌توان يا حتي مي‌بايد نقد كرد و با رعايت برخي ملاحظات از طنز نيز در نقد آنان استفاده كرد. سوم اينكه مرز ميان طنز با تحقير و توهين و تخريب بسيار ظريف است و چنين نيست، كه هرگونه لودگي را بتوان طنز ناميد. با توجه به اين سه ملاحظه كلي، اين پرسش مطرح مي‌شود كه آيا در شرايط فعلي ايران منطقی است که برنامه‌هاي نقد و طنز را عليه یک قشر و گروه‌ خاص تهيه و منتشر كرد؟ آيا اين اقشار حق اعتراض دارند يا خير؟ پاسخ اوليه اين يادداشت مثبت نیست، هر چند باید کوشید که راه برای این نوع نقد باز شود. چرا؟ اولين دليل در برافراشتن پرچم مخالفت با چنين برنامه‌هايي، تبعيض است. همه مي‌دانيم كه در ايران بسياري از اقشار و گروه‌ها خارج از حيطه نقد قرار مي‌گيرند، چه رسد به اينكه بتوان آنها را با شيوه طنز، نقد یا احتمالاً استهزاء كرد. نه‌تنها نمي‌توان رفتار و گفتار آنان را نقد كرد، بلكه تعريض ظريف هم پذيرفتني نيست. در حالي كه اگر هيچ قشر و گروهي مستثنا از نقد نباشد و همه آنها نیز کمابیش مشمول نقد و طنز شوند، در این صورت پزشكان يا ساير اقشار چگونه مي‌توانند نسبت به پخش برنامه علیه خودشان اعتراض كنند؟ براي نمونه در تولید و پخش همين سريال با دو گروه مواجه هستيم؛ يكي هنرمندان و يكي تلويزيون. تاكنون چه امكاني وجود داشته كه اين دو گروه به‌طور جدی يا از طريق طنز نقد شوند؟ ساير گروه‌ها كه جاي خود دارند. وقتي كه چنين تبعيضي وجود دارد، چگونه مي‌توان انتظار داشت كه نقد بر مبنای عدالت و از موضع مسئولانه‌اي و با هدف اصلاحي صورت گيرد و هدف آن فقط سرگرمي و جلب مخاطب نباشد؟
مسأله ديگر، فقدان بي‌طرفي تلويزيون است. البته هدف اين نيست كه شرط هر نقدي را بي‌طرفي محض آن رسانه بدانيم، ولي ميان بي‌طرفي محض و جانبداري افراطي، حالاتي از يك طيف وجود دارد. كه رسانه تصويري ايران فاقد بي‌طرفي لازم است. آيا آنان امكان كوچك‌ترين نقد از برخي اقشار و گروه‌هاي حتي حكومتي را مي‌دهند كه اكنون در پي نقد يك قشر موثر، آن هم در قالب طنز برآمده‌اند؟ نكته ديگري كه نبايد فراموش كرد اين است كه وقتي مسايل يكطرفه عنوان شود، به احتمال فراوان نادرست هم مطرح خواهد شد. براي نمونه يكي از انتقادهايي كه عليه جامعه پزشكان مطرح مي‌شود، کالایي شدن خدمات پزشکی است. در این میان پولي‌شدن حرفه پزشكي را با تخلفات اين حرفه كه متاسفانه وجود دارد، قاطي مي‌كنند. در حالي كه اين نوع بحث كردن نادرست است. کالایي شدن حرفه پزشكي، اتهام دقيقي نيست، زيرا اين حرفه تعرفه دارد و هزينه‌هاي آن نيز از طرف دستگاه‌هاي دولتي تعيين مي‌شود. يك كتابچه مفصل دارد. اگر كم يا زياد است، بايد در آن چارچوب بحث شود. ولي تخلفات موجود در اين حرفه ناشي از ضعف نهادهاي نظارتي است و هر جامعه‌اي كه نهادهاي نظارتي آن ضعيف شود به سراشيبي سقوط خواهد كرد. مگر نهاد دانشگاه كه پر است از تقلب و جعل، كمتر مشكل دارد كه براي پزشكان نسخه مي‌پيچند؟ روي هر نهادي كه انگشت بگذاريم با مشكل نظارت مواجه است. ولي مشكل پزشكان اين است كه با درمان و بیمار سروكار دارند و اگر كسي پول تأمين آن را نداشته باشد، فشار اخلاقي آن بر پزشك وارد مي‌شود، در حالي كه اين درست نيست. اين فشار بايد به نظام تأمين اجتماعي و بيمه وارد شود. اين كار مثل اين است كه مسئولیت مردن از گرسنگي را متوجه نانواها و بقال‌ها نماييم. مگر نانوا و بقال به صفت شغلی خود، متولي تأمين نان و مواد غذايي فقرا هستند؟ به‌علاوه تهیه‌کنندگان این نوع برنامه و نیز تلویزیون خودشان به شکل‌های نادرستی کالایي شده‌اند. ازجمله این‌که در گذشته تبلیغات را در متن برنامه آوردند و مرز آن را با برنامه مخدوش کرده‌اند و این خلاف اخلاق حرفه‌ای است. همچنین تلویزیون از کارشناسانی که برای امور گوناگون ازجمله پزشکی دعوت می‌کند یا حتی برای معرفی کتاب! پول می‌گیرد که این نیز خلاف اخلاق حرفه‌ای است. آیا این مسائل روشن هم در آن‌جا مورد بحث قرار می‌گیرد؟ معلوم است که نه. واقعيت اين است كه وقتي زمين سفت مي‌شود، گاوها فشار وارده بر گُرده‌های خود را از چشم يكديگر مي‌بينند و به هم شاخ مي‌زنند. الان به زمين سفت خورده‌ايم. به‌جاي پرخاشگري به اقشار ديگر و متهم كردن آنان بايد فكري به حال اصلاح امور كرد. پزشكان نيز به اندازه سايرين و شايد بيش از ديگران نگران اين نابساماني‌ها در حرفه خود هستند. هنوز هم نسبت افراد متشخص و محترم در اين قشر كمتر از اقشار مشابه آنان نيست اگر بيشتر نباشد، با این حال توصیه می‌شود که پزشکان از تولید و پخش این برنامه دفاع کنند تا بلکه راه برای نقد سایرین نیز باز شود.  شاید خواننده‌ای گمان کند که نویسنده این یادداشت پزشک است یا نسبتی نزدیک با آنان دارد یا مثلا حق تالیفی! گرفته است اگر چه هر کدام هم باشد موجب رد منطق یادداشت نمی‌شود ولی برای این‌که خیال چنین افرادی راحت شود باید بگویم که درگیر بیماری پرهزینه یکی از نزدیکان هستم ولی چون کالای سلامتی را ارزشمند می‌دانم پس با طیب‌خاطر هم باید هزینه و دستمزد را پرداخت حتی اگر شده از مخارج ضروری کاست. بنابر این نقد ربطی به وضع خاص نویسنده با بهداشت و درمان ندارد.


تعداد بازدید :  348