شماره ۵۴۰ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۶ فروردين
صفحه را ببند
درخواستي براي فرار از شك!

زمان‌هايي پيش مي‌آيد كه نمي‌توانيم رفتار طرف مقابل را درك كنيم. در اين مواقع شايد بهترين كار اين باشد كه با طرف مقابل به گفت‌وگو بنشينيم تا علت رفتار و گفتارش را بهتر ارزيابي كنيم. و گاهي‌اوقات دريغ‌كردن فرصت حرف‌زدن با يكديگر، منجر به اتمام يك زندگي مي‌شود.
چندي پيش زن جواني به دادگاه خانواده مراجعه کرد و درخواست طلاق داد. وي درخصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي شوهرم به من شک دارد و هرکاري مي‌کنم مرا بازخواست مي‌کند. هميشه از رفتار‌هايم ايراد مي‌گيرد و سر هر کاري از من توضيح مي‌خواهد.
زن جوان ادامه داد: کافي است يکبار به خانه زنگ بزند و تلفن اشغال باشد، تا شب از من سوال مي‌پرسد و سعي مي‌کند هرطور شده از من حرف بکشد که با کي صحبت مي‌کردم و چرا تلفن اشغال بود.
وي افزود: وقتي مي‌خواهم از خانه بيرون بروم‌ هزار تا سوال مي‌پرسد، آن‌قدر که مرا از بيرون رفتن پشيمان مي‌کند. وقتي جايي هستم ‌هزار بار با موبايلم تماس مي‌گيرد و‌ هزار جور سوال مي‌پرسد يا وقتي با کسي صحبت مي‌کنم، کلي اشاره مي‌کند و اخم‌هايش تو هم مي‌رود که مي‌دانم بعدش بايد کلي با او دعوا کنم. براي همين ديگر از زندگي با او خسته شدم و تصميم به‌جدايي گرفتم.


تعداد بازدید :  241