شماره ۵۳۹ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۵ فروردين
صفحه را ببند
یک رویداد و چند استنتاج

آقاي علي مطهري در مطلبي قيد كرده‌اند كه: «در ایام تعطیلات نوروز خبری در برخی رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر این‌که رهبر انقلاب در جریان سفر به مشهد زمانی که مهماندار هواپیما در خوشامدگویی ابتدایی به مسافران گفته است «و با آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب»، دستور دادند این جمله از متن خوشامدگویی پروازهای شرکت‌های هواپیمایی حذف شود.
 این دستور نشان می‌دهد که ایشان با هر کاری که شائبه تملق و چاپلوسی داشته باشد، مخالفند و اقدام برخی کارگزاران حکومت که بی‌مناسبت از نام مقام رهبری استفاده می‌کنند یا به تعریف و تمجید می‌پردازند مورد رضایت ایشان نیست. بدیهی است که آرزوی سلامتی برای مقام رهبری در مواقعی که زمینه استجابت دعا فراهم‌تر است مانند شب‌های احیاء، کاری قابل قبول بلکه ستودنی است اما این‌که در ابتدای هر پروازی یا در ابتدای نطق هر نماینده‌ای آرزوی سلامتی برای مقام رهبری شود، گذشته از مسأله تملق، لوث کردن موضوع است چرا که در این مواقع اساسا ذهن‌ها متوجه این موضوع نیست .جالب است که اینجانب حدود یک‌سال پیش همین موضوع را در ابتدای پروازها با وزیر راه و شهرسازی مطرح کردم و خواستار حذف آن شدم. آن‌طور که به یاد دارم ایشان گفت از دست من خارج است».
 اين يادداشت در مقام آن است كه ابعاد ديگري از اين وضع را شرح دهد. اين پرسش را مي‌توان طرح كرد كه آيا طي اين سال‌هاي بسيار متمادي هيچ‌كس متوجه نشده بود كه اين كار نه‌تنها لازم نيست، بلكه غيرضرور است؟ يا اين‌كه هيچ‌كس متوجه نشده بود كه چنين كاري مطلوب و موافق نظر رهبري نظام نيست؟ اگر پاسخ در هر يك از دو مورد مثبت باشد، به معناي آن است كه ما در فضايي زندگي مي‌كنيم كه هيچ‌يك از ما قادر به ارزيابي درست از نادرست نيستيم و طبعاً اين مورد فقط يكي از آنهاست و با دستور به حذف آن نيز اين فضا و تنفس ما در آن تغيير نخواهد كرد و بايد تمام توجه خودمان را معطوف به رفع موانع موجود براي فهم رفتار درست بنماييم. البته بعيد است كه پاسخ پرسش فوق، مثبت باشد. چون حتماً كساني بوده‌اند كه متوجه اين ماجرا شده‌اند و نه‌تنها در درستي آن ترديد داشته‌اند، بلكه آن را مطابق با ارزش‌ها و سلايق رهبري نيز نمي‌دانسته‌اند. در اين صورت بايد اين پرسش را طرح كرد كه چرا آنان اين نظر و عقيده خود را ابراز نمي‌كرده‌اند؟ يا بايد نتیجه بگیریم که همه آنان غيرمسئول و بي‌تفاوت بوده‌اند كه قطعاً چنين نيست، يا آن‌كه بايد بپذيريم، وضعيت فضاي عمومي جامعه ما از نظر آزادي بيان بدون اين‌كه بترسيم با انگ‌ها و برچسب‌ها و هزينه‌هاي ناخوشايند مواجه شويم، مانع از بيان اين نوع برداشت‌ها بوده است. بنابراين رفع اين مشكل براي اصلاح امور كشور بسيار بسيار ضروري است. وجود اين مانع، سبب مي‌شود كه در تمام زمينه‌ها، مردم از بيان آنچه كه گمان مي‌كنند درست است، پرهيز كنند و در نتيجه امور جامعه به صورت پيوسته بر مدار نادرست بچرخد. يك احتمال ديگر هم وجود دارد و اين‌كه فرد يا افرادي به چنين نظري رسيده و آن را منتقل هم كرده باشند، ولي در عمل رسيدگي لازم صورت نگرفته باشد. در اين صورت باز هم بايد گفت فقدان سازمان اداري مناسب براي كسب نظرات و اقدام مناسب درباره آنها، بزرگ‌ترين مشكل خواهد بود و بايد نسبت به رفع اين مشكل اقدام كرد. اجراي دستور  مقام رهبري در اين مورد خاص لازم و راهگشاست، ولي حتی در صورت اجرا هیچ‌یک از سه مشكل مذكور در فوق حل نمي‌شود. بايد به گذشته برگشت و ديد چنين دستوراتي براساس كدام مباني عقلي و شرعي و مديريتي تصويب شده و چرا اكنون اعلام مي‌شود كه اين كار فاقد چنين مباني‌ای است؟ آیا تصمیمات زیاد دیگری که براساس همین منطق شکل گرفته اکنون وجود ندارد؟ حذف اين اقدام در مسافرت‌هاي هوايي و در ساختار موجود مقررات هوايي كشور، كمابيش از همان منطق برقراري آن تبعيت خواهد كرد و لزوماً مانع از تكرار تصميمات مشابه در جاهاي ديگر نخواهد شد.


تعداد بازدید :  238