مهرداد کریمی پژوهشگر و مدرس
به همه اینها، فرصتهای کوتاه زندگی و محدودیتهای بشری را اضافه کنید تا متوجه شوید که دریافت همه توجهها و خدمات در زمان حضور، چه در مجموعه حقیقی خدمات دهنده و چه در فضای مجازی، چندان هم بدون هزینه نیست. به علاوه، گاهی باید به قضاوت نشست که حضور نداشتن در این فضا، تا چه حد میتواند به ضرر بینجامد. بهعنوان مثال، بیخبر ماندن از رخدادهای روز یا از دستدادن بحثی اجتماعی یا اقتصادی در گروهی مجازی یا نرمافزار و تارنمایی تعاملی، تا چه اندازه میتواند باعث ایجاد مشکل برای ما شود؟
البته که وقتی حضور داریم دیده میشویم، اما گاهی در مییابیم، میان تعریفی که از چگونگی حضورمان داریم با نوع بازخوردهایی که از سایرین (بهعنوان آشنا یا غریبه) دریافت میکنیم، تضادهایی وجود دارد که ما را ناگزیر به بازنگری در شکل و حدود ظاهر شدنمان در فضای مجازی میکند. درحالیکه اگر پیشزمینهای از آگاهی و شناخت و تصمیمهای معقول و منطقی را، فرا روی خود قرار دهیم و در چارچوب یا تعریف تنظیم شده و آگاهانهای در این فضا حاضر شویم، ضمن هموار ساختن راه برای انجام و پیشبرد رویکردهای شخصی و فردی مناسب خودمان، تکلیف دیگران را نیز در مواجهه با حضورمان مشخصتر میکنیم.
به هر حال، این درست است که ما همواره درحال محاصرهشدن به وسیله ابزارهای همراه در شکلها و قالبهای مختلف هستیم که امروزه حتی میتوان آنها را به شکل ساعت یا عینک، پیوسته در کنار خود داشت؛ این درست که از طریق چنین ابزارهایی، آسان و سریع به اطلاعاتی دست مییابیم که گره از مشکلاتمان میگشایند و به ما در رسیدن به مقصد، پیداکردن نشانیها، ارسال اطلاعات، آگاهی یافتن از خبرها، ویژگیها و دادهها یا ارتباط با سایرین کمک میکنند، اما باز هم تنظیم چگونگی حضور در این فضای مجازی و شگفتانگیز، باید با ما و در اختیار ما باشد و فراموش نکنیم، گاهی حضور نامحدود در چنین فضایی، ناگهان ما را با چنان تنهایی عمیقی مواجه میسازد که هیچ جایگزین دیگری، قادر به پر کردن این خلأ بزرگ نیست و یادمان باشد که در هر حال، ما برای این فضای مجازی نیز، یک مشتری یا دستکم، مصرفکننده (consumer) هستیم، هر چند که به اسم مشتری وفادار خوانده شویم.