| حاتم حاتمیکیا | کارمند شرکت فیروز |
سال 83 نابینا شدم. پیش از آن مشغول کار جوشکاری بودم. کارم را دوست داشتم و از طرفی این کار برایم درآمد خوبی داشت. زمانیکه مشغول کار جوشکاری بودم، جوش به چشمانم ریخت و بیناییام را از دست دادم. پس از آن، مدت 8 سال بیکار بودم. سالهای سختی بود. برای من که سالها با بینایی زندگی کرده بودم، واقعا تجربه دشواری بود. از طرفی بزرگترین مشکلم در این سالها، بیکاری بود و هزینههای سخت زندگی و درمان. در این مدت سازمانها و نهادهای ذیربط مانند بهزیستی هرگز کمکی به من نکردند. پیگیریهای زیادی که در این زمینه انجام دادم، ثمری نداشت. روزهای بسیاری به بهزیستی میرفتم تا شاید بتوانم کاری انجام دهم اما درنهایت کمکی دریافت نکردم. تا اینکه درنهایت در سال 91 از طریق یکی از دوستانم که او هم معلول بود با کانون معلولان آشنا شدم و در آن ثبتنام کردم. این کانون خصوصی است و تنها زیرنظر بهزیستی فعالیت میکند. درنهایت از طریق این کانون با کارخانه فیروز آشنا و از همان سال 91 نیز مشغول بهکار شدم. یکی از مزایایی که این کارخانه دارد، این است که با توجه به تواناییهای هر فرد، برای او کاری را مهیا میکند و تنها کافی است فرد تواناییهای خود را نشان دهد. من هم از کار در این مجموعه، بسیار راضی هستم. نهایت امر این است که میتوانم درآمدی داشته باشم و در محیطی که آن را دوست دارم و با حضور افرادی مانند خودم کار کنم. این امر باعث شد تا بتوانم بار دیگر روحیه خود را بهدست آورم و پس از 8سال بیکاری، برای خودم کاری داشته باشم. کارخانه فیروز هم ازجمله معدود مکانهایی است که برای معلولان کار ایجاد کرده است. من تاکنون محل کار دیگری را سراغ ندارم که چنین فضایی را برای معلولان ایجاد کرده باشد اما امیدوارم چنین فضاهایی، بیشتر ایجاد شود تا افراد معلول و توانیاب، حداقل بتوانند از امکان شغلی بهرهمند شوند و بیکاری دردی بر سایر
دردهایشان نباشد.