خسرو خورشیدی طراح صحنه و معمار
جهان امروز متاسفانه بیش از هر چیز غرق در تبلیغات است. کسانی که از خارج میآیند و به سرزمین ما سفر میکنند، شگفتزده میشوند زیرا تبلیغاتی را که در کشورهای خود شاهدش بودهاند، با آنچه در واقعیت در ایران ما جاری و ساری است در مغایرت میبینند. ممکن است برخی فکر کنند مردمان این سرزمین اهل صلح نیستند، اما حقیقت چیز دیگری است. مشکل اصلی کشور ما ضعف در مسأله تبلیغات است. از همین روست که متوجه میشویم فیلمهایی که برنده بهترین جایزههای جهانی شدهاند، دقیقا همان مسائلی را مطرح میکنند که مورد سوال تبلیغات کشورهای خارجی است. با وجود این صلح جویی و انساندوستی در ادبیات ما موج میزند. ما کشوری هستیم که وقتی گوته در مورد حافظش صحبت میکند یا فیتس جرالد شعرهای خیامش را میخواند، صلح و موج سرشار از عشق و دوستی را با خود به آن سوتر میبرد. جهانیان وقتی به واسطه این شخصیتها شعر ما را میشنوند، اذعان دارند زیباترین عشق و دیدگاه انسانی در ادبیات ایران نهفته است. به نظر من سعدی گل سرسبد ادبیات جهان در مسأله صلح و دوستی میان آدمیان است. وقتی میبینم گوته تا این حد زیبا درباره حافظ سخن میگوید حسرت میخورم چرا ما هنوز به ارزشهای ادبیاتمان از رودکی گرفته تا نیما نپرداختهایم. ما مردم صلحطلب و انساندوستی هستیم. با وجود این متاسفانه در برنامههای تلویزیون خشونت را شاهدیم. گاهی اوقات میبینم خبرنگار تلویزیون به مصاحبهشوندگان پرخاش میکند و میگوید شما چرا اینجا ایستادهاید؟ شما چرا فلان کار را انجام میدهید و ...در صورتی که باید لطافت را در کارشان داشته باشند. نباید از یادمان برود که در برنامههای سیما آثار باارزش ادبی و هنری خود را ارایه دهیم. نباید از درونمایه ایرانی صلح فاصله بگیریم. بارها شنیدهام که در رادیو سخن متوسط یک هنرمند خارجی را به زبان میآورند. درحالیکه ما مثالهای بسیار خوبی در ادبیاتمان داریم. ما باید کاری کنیم که از دنیا عقب نمانیم. باید ادبیات و هنر خودمان را قدر بدانیم. در نهایت باید به این نکته تأکید کنم که صلح و عشق در رفتار مردم مشرق زمین و خصوصا ایرانیان آشکار است. این صلح هم درونی بود و هم بیرونی. ما تا اندازه زیادی از درون خودمان غافل شدهایم! حال آنکه صلح درون کم از صلح بیرون نیست. تا چند دهه پیش در ایران همه مردم با هم به یک حمام میرفتند. مکانهای ورزشی مثل زورخانهها آدابی داشت که در راستای صلح و نوعدوستی معنا مییافت. میگفتند اگر در زورخانه مقداری کوتاه است به این خاطر است که وقتی میخواهید وارد شوید تعظیم کنید و بعد بروید داخل. این یعنی احترام، ادب، بزرگمنشی و آنچه در نگاه کلی صلح معنا دارد...