طرحنو| مفاهیمی مثل خشکسالی و کمبود آب در ایران مسأله جدیدی نیست؛ بسیاری از نظریهپردازان یکی از علل توسعهنیافتگی ایران نسبت به کشورهای دیگر را قرار گرفتن آن در ناحیه خشک و نیمهخشک کرهخاکی قلمداد میکنند. کارشناسان محیطزیست از سال گذشته هشدارهای ورود ایران به یک دوره خشکسالی 30 ساله را مطرح کردهاند و مسئولان هم رفتهرفته با بحرانی شدن وضع کمآبی در کشور به فکر راهچاره افتادهاند. روز جهانی آب در ایران به دلیل تقارن با تعطیلات عید نوروز مغفول ماند. از آنجا که به دلیل کمبود بارندگی در پاییز و زمستان گذشته، مشکلات بسیاری در حوزه آب برای سالجاری پیشبینی میشود، مسئولان به هر نحوی تلاش میکنند فرهنگ صرفهجویی در مصرف آب را بین مردم نهادینه کنند؛ چراکه بدون کاهش مصرف، عبور از بحران خشکسالی تقریبا غیرممکن است. در وضع کنونی تمهیداتی مثل جیرهبندی و قطعی چندساعته آب در اکثر استانها در ماههای پیشرو، دور از انتظار نیست. اغراق نیست اگر بگوییم درسال جدید آب، اهمیتی به مراتب بالاتر از مسائل کلان اقتصادی یا سیاسی خواهد داشت. حسن روحانی، رئیسجمهوری در آخرین اظهاراتش درباره مسأله آب خطاب به مردم بهویژه ساکنان تهران گفت: اگرچه در روزهای اخیر نزولات آسمانی و رحمت الهی شامل حال مردم کشور شده اما نسبت به روند نزولات در بلندمدت هنوز 20درصد کاهش وجود دارد لذا همچنان در مسیر خشکسالی قرار داریم. امسال، سالی نیست که ذخیره آبی بالایی داشته باشیم و سدهای اطراف تهران وضع مناسبی ندارند. درمجموع تنها 40درصد ظرفیت این سدها آب دارد. بررسی آمار و اطلاعات بلندمدت برای بسیاری از نقاط کشور ازجمله استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، لرستان، مرکزی، قزوین، البرز، تهران، چهارمحالوبختیاری، کهگیلویهوبویراحمد، بوشهر، سمنان، خراسانرضوی، خراسانجنوبی، یزد، شمال اصفهان، شمال کرمان، بخشهای غربی هرمزگان و جنوب اردبیل نشاندهنده خشکسالی متوسط تا شدید است. کارشناسان این حوزه میگویند، اگر هر خانواده ایرانی 10درصد در مصرف آب صرفهجویی کند، میتوان امیدوار بود مشکلات تأمین آب برطرف شود؛ اما مسأله این است که فرهنگ صرفهجویی هنوز آنچنان که باید و شاید در میان مردم جانیفتاده؛ بحرانیبودن مسأله آب را فردی که در روستاهای کرمان زندگی میکند و چند ماهی از سال گذشته را با جیرهبندی و بیآبی سر کرده، قطعا درک میکند؛ اما شهروندی که در تهران یا دیگر کلانشهرها ساکن است و هنوز با این تمهیدات مواجه نشده، شاید هنوز هم الگوهای مصرف گذشته را پیش گیرد. «عباسقلی جهانی» پژوهشگر آب و عضو اندیشکده تدبیر آب ایران در گفتوگو با «شهروند» با اشاره به اینکه نباید به بارندگیهای پراکنده دلخوش کرد، لزوم ورود نخبگان و سازمانهای مردمنهاد برای مدیریت بحران خشکسالی و حل مسأله کمآبی در کشور را مورد تأکید قرار داد. مشروح گفتوگوی این عضو اندیشکده تدبیر آب ایران با «شهروند» در سطور زیر آمده است.
کمآبی و بحران در ایران یکی، دو سالی است که جدیتر شده و هشدارهای زیادی از سوی مسئولان درباره کاهش ذخایر آب داده میشود؛ بهطورکلی آیا تا امروز اقدام عملی برای مدیریت منابع و ایجاد فرهنگ صرفهجویی در کشور صورت گرفته و چقدر موثر بوده است؟
مساله آب، موضوع امروز و دیروز نیست؛ ما دیرزمانی است که با بحران کمآبی مواجه هستیم. دغدغه حل بحران هم مدتی است که در کشور ایجاد شده و البته نیاز به عزم جدی و همهجانبه دستگاههای دولتی و بخشهای خصوصی و همکاری مردم دارد. چیزی که امروز میتوان گفت این است که بحران به قوت خود باقی است و بارندگیهای اخیر هم طبیعتا نباید مردم را گول بزند. مسائل مدیریت آب بهحدی مزمن، همهجانبه و گسترده است که با این نزولات آسمانی نمیتوان به رفع آن دل خوش کرد. مسأله کمآبی بهحدی فراگیر است که با نزول نعمتهای خدادادی و بارندگیهای پراکنده (که از دست مسئولان هم خارج است) قابلحل نیست. بهطور مثال، یکی، دو روز پیش از مسئولان شنیدم که امسال سطح دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته 4 تا 5 سانتیمتر بالا آمده است. آیا این نتیجه اقدامات مدیران و مسئولان است یا اتفاقی بر اثر بارندگیهای گاهبهگاه سال گذشته؟ نگاه عمیق به این موضوع نشان میدهد که مسائل مزمن مدیریت آب به قوت خود باقی است و نمیتوان گفت تغییر محسوسی در این حوزه ایجاد شده است.
البته اینکه صرفا دولت و دستگاههای دولتی مسئول بحران آب دانسته شوند، تلقی اشتباهی است. نباید در انتظار این بنشینیم که فقط دولت و دولتیها جلو بیایند و راهکار ارایه دهند. حل مشکل به دست دولت، عملا انجامناپذیر است و در کنار دستگاههای دولتی، باید بخش خصوصی بهویژه نخبگان و صاحبنظران محیطزیست هم وارد شوند و درواقع جنبشی ایجاد کنند که دولتیها را هم به دنبال خود بکشانند؛ نه اینکه منتظر یک اقدام و تصمیم دولت باشند تا آنها هم دنبالهرو دستگاههای اجرایی شوند. نخبگان نباید منتظر باشند رویدادی اتفاق بیفتد و بعد شروع به نقد ارایه راهکار کنند. در موضوع مدیریت آب، وظیفه نخبگان این است که پیشرو باشند. در همهجای دنیا همینطور است؛ نهادهای مدنی بهویژه سازمانها و افرادی که وابستگی به دستگاههای دولتی ندارند، مسائل را پیش از اینکه بحرانی شوند در جامعه مطرح میکنند و وارد عمل میشوند. اتفاقی که در ایران نمیافتد. البته بخشی از سازمانهای مردمنهاد و انجمنهایی که در حوزههای محیطزیستی فعالیت میکنند بهنحوی به دولت وابستگی دارند. نکته دیگری که درباره ورود نخبگان به این حوزه اهمیت دارد، این است که باید اعتمادسازی بین بخشهای دولتی و سازمانهای مردمنهاد و نخبگان حوزه محیطزیست ایجاد شود تا بتوان برای بحران کمآبی راهحلی ارایه کرد؛ به عبارتی، این نهادها نباید بهعنوان اپوزیسیون و با نقش مقابله با دولت، وارد عرصه شوند. اعتمادسازی خیلی مهم است؛ دولت احساس میکند که اگر به حرف اینها گوش کند به نفعش است و همین یکپارچگی و بهرهبردن از تفکر نخبگان میتواند اثربخش باشد و مدیریت آب را در کشور بهنحو درستی جلو ببرد. در کشور ما متاسفانه کار در انجمنها و نهادهای مردمی هم در یک جایی متکی به حمایتهای دولتی میشود و همیشه بهطور مستقل عمل نمیکنند.
باتوجه به هشدارها، تبلیغات اصلاح الگوی مصرف و جیرهبندیهایی که در برخی استانها و شهرها صورت گرفته، فرهنگ صرفهجویی تا چه میزان در میان مردم ما جا افتاده است؟
بهنظر من، اگر اعتماد متقابل بین دولت و مردم ایجاد شود، این فرهنگ بیشتر و بهتر درک میشود؛ صرف شعار اینکه «مردم صرفهجویی کنید» کافی نیست. درواقع باید دیوار بیاعتمادی بین مردم و بخشهای دولتی برداشته شود. به اعتقاد من، فرهنگسازی این است. یعنی وقتی مسئول دولتی یک موضوعی را مطرح میکند، اگر مردم اعتقاد و ایمان قلبی داشته باشند که این مسأله واقعیت دارد، آن زمان میتوان گفت اعتمادسازی صورت گرفته است. این دیوار یا شکاف امروز نسبتا بزرگ است. در این جهت شاید کارهای مستقیم چندان اثربخش نباشد. با اقدامات و تمهیدات غیرمستقیم شاید بهتر و با زحمات کمتر بتوان کشور را از این دوره سخت گذر داد و از این مسائل به سهولت عبور کرد.
منظورتان از فعالیتهای غیرمستقیم چیست؟
اقدامات غیرمستقیم یعنی اینکه صرفا نمیتوان به هشدارها و تبلیغات بسنده کرد. باید زمینههای شناخت مردم نسبت به مسائل مربوط به آب و محیطزیست شناخته شود و در عمل و رفتار خود مسئولان دولتی هم بتواند ظهوری داشته باشد تا برای مردم هم واقعی جلوه کند. این موضوع فقط درمورد صرفهجویی در مصرف آب صدق نمیکند بلکه درباره تمام شئونات اجتماعی اگر در مردم این باور بهوجود آید که بحران واقعی است، این اعتماد متقابل میتواند بسیار کمککننده باشد. در موضوع آب نسبتا مسأله در جامعه درک شده است اما همانطور که اشاره کردم مشکل بهحدی بحرانی است که یک عزم جدی و همهجانبه را برای مقابله میطلبد.
طبیعتا ساعتها میتوان درباره این موضوع بحث کرد و نقدهای زیادی وارد است. پیش از این هم من در جلسات عنوان کردم که مهمترین عامل برای ایجاد حرکت و جنبش در مدیریت آب، اول تحقیقات و دوم ظرفیتسازی است. نکته بسیار حساس و مهم این است که اصولا جنبههای پژوهشی و تحقیقاتی و ظرفیتسازی که برای اجرای برنامهها ضرورت دارد از ضعیفترین حلقههای فرآیند مدیریت منابع آب است. این درحالی است که مهمترین عامل برای ایجاد جنبش، تحقیقات و ظرفیتسازی محسوب میشود.
با این حال متاسفانه دو اشتباه استراتژیک در فرآیند مدیریت آب در کشور ما انجام شده که اگر اصلاح شود، میتوان به بهبود بحران آب امیدوار بود. اول، برداشت ناصحیح از مدیریت عرضه بدینمفهوم که تنها با پول و تکنولوژی نمیشود عرضه و تقاضای آب را متوازن کرد و دیگر اینکه تلقی از محیطزیست به شکل امری تزیینی و غیرضروری بوده است. بنابراین نگرش یکپارچه و سیستمی در کنار اعتمادسازی و تعامل دوسویه دولت و نخبگان میتواند بهعنوان پارادایمها و الگوهای جدید مدیریت آب مطرح شود.
دکتر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی اخیرا از راهاندازی نیروگاههای هزار مگاواتی انرژی هستهای خبر داده است که قابلیت شیرین کردن آب دریا را تا 300هزار مترمکعب در روز دارد؛ اینگونه راهکارها تا چه میزان میتواند از بحران کمآبی در کشور بکاهد؟
مساله این است که ما در حاشیه خلیجفارس با کمآبی مواجه هستیم، در عین اینکه مخزن عظیمی از آب شور در کنار ما وجود دارد. اینکه بخواهیم به صورت محلی با تکنولوژیها و فناوریهای نوین آبشور را شیرین کرده و در اختیار ساحلنشینان قرار دهیم به نوبه خود حرکت بسیار مثبت و خوبی است. البته نحوه کار و اینکه این عمل از چه طرقی با صرفه اقتصادی خوب قابلیت اجرا شدن دارد، نیازمند مطالعه و مقایسه گزینههای مطرح در این رابطه و پیداکردن راهکار درست و عملیاتی است، درحالیکه مسائل ایمنی و اجتماعی هم درنظر گرفته شود. بههرحال اصل قضیه بهرهبرداری از منابع دریا منطقی است و بحث بر شیوه کار با در نظر قراردادن محیطزیست و دیگر مسائل است که با مطالعه و پژوهش ثابت میشود.
تابستان امسال را از نظر وضع آبی چطور پیشبینی میکنید؟
طبیعتا ما که دور از دستگاههای دولتی هستیم، نمیتوانیم در این رابطه اظهارنظر دقیق کنیم. مسئولان چون از نزدیک مسائل را رصد میکنند و به اصطلاح دستی بر آتش دارند، بهتر میتوانند وضع ذخایر آبی را در فصل گرم امسال پیشبینی کنند، بهویژه با توجه به ظرفیتهایی که فراهم شده یا در دست اقدام است. اما چیزی که واضح و روشن است، این مسأله میتواند باشد که تداوم دورههای خشک باعث میشود که وضع آب و ذخایر ما امسال بهتر از سال پیش نباشد. این پیشبینی است که همه میتوانند انجام دهند. البته برنامهریزیها و اقدامات انجام شده تا چه حد میتواند کمککننده باشد، سوالی است که باید مسئولان جوابگوی آن باشند. آنچه من بهعنوان یک کارشناس میتوانم بگویم، این است که تداوم خشکسالیها طبیعتا از بدتر شدن اوضاع حکایت میکند. مسلم این است که مسئولان هم با درک مسائل به فکر اجرای تمهیدات جدی جهت مدیریت منابع و جلوگیری از گرفتاریهای متعاقب برای مردم هستند.
مساله آب، موضوع امروز و دیروز نیست؛ ما دیرزمانی است که با بحران کمآبی مواجه هستیم. دغدغه حل بحران هم مدتی است که در کشور ایجاد شده و البته نیاز به عزم جدی و همهجانبه دستگاههای دولتی و بخشهای خصوصی و همکاری مردم دارد. چیزی که امروز میتوان گفت این است که بحران به قوت خود باقی است و بارندگیهای اخیر هم طبیعتا نباید مردم را گول بزند. مسائل مدیریت آب بهحدی مزمن، همهجانبه و گسترده است که با این نزولات آسمانی نمیتوان به رفع آن دل خوش کرد. مسأله کمآبی بهحدی فراگیر است که با نزول نعمتهای خدادادی و بارندگیهای پراکنده (که از دست مسئولان هم خارج است) قابلحل نیست.
امسال سطح دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته 4 تا 5 سانتیمتر بالا آمده است. آیا این نتیجه اقدامات مدیران و مسئولان است یا اتفاقی بر اثر بارندگیهای گاهبهگاه سال گذشته؟ نگاه عمیق به این موضوع نشان میدهد که مسائل مزمن مدیریت آب به قوت خود باقی است و نمیتوان گفت تغییر محسوسی در این حوزه ایجاد شده است.