| ساسان گلفر |
این خرس الان دیگر خیلی پیر است. نزدیک 60سال دارد اما هنوز هم با بچههاست و میشود گفت که سال گذشته از نو متولد شده است. پدینگتن خرس اولین بار در سال 1958 که پگی فورتنام آن را براساس داستانی از مایکل باند مصور کرد پا به عرصه گذاشت. خرسی بود عاشق مربای نارنج، با کلاهی کهنه و کیفدستی زهوار دررفته و کت پشمی که از دورترین نقاط جنگلهای پرو به لندن پا گذاشت و اسمش را از ایستگاهی در آن شهر گرفت و یکراست وارد ادبیات کودکان شد و نسلبهنسل بچهها را خنداند، از کتابهای مصور و سریالهای انیمیشن تلویزیونی گذشت تا رسید به نسلی که میخواست ترکیب نسخه رایانهای و انیماترونیکز آن را با بازیگران زنده روی پرده ببیند.
اولین زمزمه تولید نسخه سینمایی «پدینگتن» با فیلمنامه همیش مککول و به تهیهکنندگی دیوید هایمن در سال 2007 به راه افتاد و بعد، برای ششسال مسکوت ماند. تهیهکننده در سپتامبر 2013 خبر صداپیشگی کالین فیرث، بازیگر انگلیسی برنده اسکار «سخنرانی پادشاه» در نقش پدینگتن را اعلام کرد و تولید فیلم به کارگردانی پل کینگ با بودجه حدود 50میلیون دلار بهعنوان پرخرجترین محصول شرکت فرانسوی استودیوکانال آغاز شد. بعد از پایان فیلمبرداری کالین فیرث به این نتیجه رسید که صدایش متناسب با این نقش نیست و با توافق تهیهکننده، صداپیشگی نقش پدینگتن خرس به بن ویشا، بازیگر جوان انگلیسی فیلم «عطر» و فیلمهای متأخر جیمز باند رسید. ایملدا استنتن، صداپیشگی شخصیتی خرسی به نام عمه لوسی را برعهده گرفت و مایکل گمبون صداپیشه عموپاستوزو شد. از بازیگران تراز اول انگلیسی که در نقشهای زنده فیلم بازی کردند، سلیهاوکینز، جولی والترز، هیو بونویل و جیم برادبنت بودند. اما در این میان نیکول کیدمن استرالیایی - آمریکایی بود که با بازی در نقش منفی فیلم از اکران نوامبر 2014 (آذر 93) «پدینگتن» بهعنوان وسیلهای برای جبران شکست فیلمهای یکسال اخیرش مثل «گریس از موناکو» و «پیش از آنکه به خواب روم» استفاده کرد. کیدمن در فیلم «پدینگتن» نقش یک زن تاکسیدرمیست را دارد که قصد دارد پدینگتن را هر طور که شده به کلکسیون حیواناتی که در موزه پوستشان را پر کاه کرده است، اضافه کند. از سوی دیگر پدینگتن که به علت بحران محیطزیستی ناچار شده است جنگلهای پرو را به مقصد لندن ترک کند، در آن شهر با یک خانواده مهربان و اندکی عجیبوغریب دوست و همراه میشود که تصمیم میگیرند از او حمایت کنند.
خانم بازیگر با این فیلم درست به هدف زد. کمدی خانوادگی 95 دقیقهای «پدینگتن» در روزهای پایان پاییز گذشته در رتبههای بالای جداول فروش گیشه سینمای کشورهای مختلف بود و در مجموع بیش از 250میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت. از جنبه هنری هم فیلم موفق بود و نقدنویسان استقبال خوبی از آن به عمل آوردند. از 38 منتقد معتبر روزنامههای انگلیسی زبان که نظر و نوشتههایشان در سایت متاکریتیک منتشر شد، 35 منتقد فیلم را خوب و 3 نفر متوسط ارزیابی کردند و به «پدینگتن» در مجموع نمره 77 از 100 را دادند. متوسط نمرههای 124 منتقد در سایت Rotten Tomatoes نیز به این رقم نزدیک بود و «تومیتومتر» این سایت رقم 9/7 از 10 را نشان داد.
بتسی شارکی، منتقد لسآنجلس تایمز از آنهایی بود که خیلی از «پدینگتن» خوشش آمد و امتیازی معادل 91 از 100 به آن داد. وی درباره «بلهوسی شگفتانگیز پدینگتن» در یادداشت خود نوشت: «روح زیبای داستان خرس جوانی که از تاریکترین نقاط جنگلی در پرو میآید و ماجراهای بامزه مختلفی را در لندن به وجود میآورد، در دست توانای پل کینگ، کارگردان تجسمی درخشان، هنرمندانه و هوشمندانه پیدا کرده است.»
جو مورگنسترن، نویسنده والاستریت ژورنال با تحسین جلوه تصویری فیلم بهویژه مقدمه سیاهوسفید زیرکانه آن، به شباهتهای سبک تصویری فیلم با «بیب» (محصول 1995 استرالیا به کارگردانی کریس نونان )، رنگمایههای اشباع فیلم که یادآور «چترهای شربورگ» (ژاک دمی، 1964) است و رویکرد بازیگوشانه آنکه به آثار وس اندرسن مانند «قلمرو ماه تابان» و «آقای روباه شگفتانگیز» پهلو میزند، اشاره کرده است.
تیرداد درخشانی، منتقد فیلادلفیا اسکوایرر هم تقریبا به همین اندازه طرفدار «پدینگتن» است. او که به این فیلم امتیازی معادل 88 از 100 داده، معتقد است که علت رویخوش نشان ندادن هالیوود به تولید «پدینگتن» در منش این شخصیت است که به ذائقه بریتانیاییهایی خوش میآید که تمنای بازگشت به حس ثبات و همبستگی دوران پیش از جنگ جهانی دوم را دارند و این خرس آقامنش و مؤدب با قد و قواره یک متری بیشتر مجسمکننده ادب و نزاکت دوران امپراتوری بریتانیاست تا بچههای آمریکایی قرن بیستویکم که با شخصیت طعنهزن و بددهنی مثل بارت خانواده سیمپسن بیشتر همدلی میکنند. درخشانی استدلال میکند که دقیقا به همین علت است که شخصیتی مثل پدینگتن برای تماشاگران امروزی که از اغذیه کامیک بوکی دلزده شدهاند، عالی است.
کلودیا پوییگ، نویسنده یو.اس.ای تودی که از چهار ستاره به «پدینگتن» سه ستاره داده، در آمیختن حسی قدیمی و از مد افتاده با صحنهای معاصر را نشانه زیرکی سازندگان این فیلم میداند. وی بهویژه بازی ویشا، هاوکینز و بونویل را در این فیلم میستاید. مایکل فیلیپس، منتقد شیکاگو تریبیون که هماندازه خانم پوییگ این فیلم را تحویل گرفته است، به خوانندگان هشدار میدهد که مبادا با دیدن ظاهر ژنده و زهوار در رفته این خرس پیشداوری کنند که فیلمی «الکی و نخنما شده» میبینند. برعکس، از نظر این منتقد فیلم «پدینگتن» هوشمندانه، بانمک و گیرا و از لحاظ عاطفی تاثیرگذار است. وی میگوید، این فیلم آنقدر گرم است و شوخیهای خوب دارد که با کل مجموعه انیمیشن «عصر یخبندان» برابری میکند.
فیلیپس البته در اشاره به بازی نیکول کیدمن در نقش منفی، به فیلم «پدینگتن» خرده گرفته است که برای جور درآمدن با نوع شخصیت منفی ترسناک آن گهگاه اندکی ناراحتکننده شده است. در عین حال آنتونی لین، منتقد نیویورکر در مورد شخصیت نیکول کیدمن در فیلم نوشته که او درست به همان اندازه که کارگردان فیلم لازم داشته، شرور و سرسخت است. حتی اکسان بروکز، منتقد گاردین که با نمرهای معادل 3 از 5 ستاره کمترین امتیاز را در بین همتایان خود به «پدینگتن» داده، بازی نیکول کیدمن را کاملا برازنده شخصیت دانسته و گفته که او «سرخوشانه به روح شخصیت کروئلا دویل (به معنی بیرحم شیطانصفت) نقب زده است». در مجموع، سکوت اکثریت منتقدان نسبت به نقشآفرینی خانم بازیگر که در یکسال گذشته دایم در معرض انتقادها و کنایههای تند قرار گرفته است، نشان از رضایت دارد.