رضا مهریزی| فيلم The Theory of Everything (تئوری همهچيز) ساخته جيمز مارش و محصول سال 2014 انگلستان است، اين فيلم در بخشهاي مختلف نامزد و برنده جوايز متعددي شده است كه مهمترين آنها نامزدي براي بهترين فيلم در اسكار و دريافت جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد اسكار و گلدن گلاب توسط ادي ردماين بوده است.
اين فيلم به زندگي استيونهاوكينگ نابغه انگليسي در رشته فيزيك نظري و كيهانشناسي ميپردازد. داستان فيلم برگرفته از كتاب «سفر به بینهایت: زندگی من با استیون» نوشته «جين وايلدهاوكينگ» همسر اول استيونهاوکينگ است و داستان بين سالهاي ۱۹۶۳ تا حول و حوش سال ۲۰۰۰ ميگذرد. در نگاه اول شايد تماشاگر به خاطر نبوغ و پيچيدگي شخصيت اصلي اين فيلم انتظار فيلمي خشك و پيچيده را داشته باشد، اما كارگردان سعي كرده با فاصله گرفتن از پيچيدگيهاي زندگي علمي استيون هاوكينگ و تمركز بر زندگي شخصي و عاطفي او اين فيلم را به اثري ساده و قابل درك تبديل كند. فيلم از دوران دانشجويي استيونهاوكينگ و آشنايياش با جين شروع ميشود و كمي بعد اولين نشانههاي بيماري استيون بروز مي كند، بيماري اسکلروز جانبی آميوتروفيک (ALS) او به تدريج کنترلش بر بدنش از دست ميدهد. پزشکان میگويند، او تنها دوسال ديگر زنده میماند. جين کسی است که مانع از غرقشدن او در گرداب افسردگی میشود. آنها با هم ازدواج میکنند و طی 10سال آينده صاحب سه فرزند میشوند. هاوکينگ به يک ويلچر محدود میشود و بعد از يک جراحی نای اورژانسی صدايش را نيز از دست میدهد. نگهداری از هاوکينگ و کودکانش برای جين بيش از حد دشوار است. سعی میکند از ديگران، ازجمله پرستار تمام وقتی که در نهايت به همسر دوم هاوکينگ تبديل میشود، کمک بگيرد. استيون به خاطر اين بيماري از هرگونه تحرک عاجز است؛ نه میتواند بنشیند، نه برخیزد و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند، همه اينها مشكلاتي است كه جين با آنها سر و كار دارد، او كسي است كه بايد در همه كارها به استيون كمك كند تا جايي كه اين كارها باعث ميشود از رشته تحصيلي كه به آن علاقه دارد باز بماند.
شايد تصور شود شخصيت محوري اين فيلم استيونهاوكينگ است، نابغهاي كه نهتنها حكم مرگ اوليه خود را 48سال به تعويق انداخت بلكه با نظريههايش دنيا را مبهوت خود ساخت. اين تصور شايد به دليل بازي ادي ردماين باشد، كسي كه با بازي خيرهكنندهاش باعث شد جين كه شخصيت محوري داستان است به شخصيتي فرعي تبديل شود، اما فيلم در درجه اول سعي دارد سختيها و مشقاتي كه جين به خاطر نگهداري از استيون متحمل ميشود را به تصوير بكشد، سختيهاي راهي كه جين تصور ميكرد با عشق ميتواند هموارشان كند. اما به تدريج از توانايي جين كاسته و در نهايت از استيون جدا ميشود.
بيش از 30سال زندگي و نگهداري از كسي كه هيچگونه حركتي نميتواند بكند، شايد اين تئورياي باشد كه جيمز مارش قصد دارد اثباتش كند و با وامگرفتن نام نظريه استيونهاوكينگ، «تئوري همهچيز» را به فعاليتهاي جين وايلدهاوكينگ نسبت دهد.