شماره ۵۳۷ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۳ فروردين
صفحه را ببند
سینِ هشتم؛ سرپناه؟

امیر ‌هاتفی‌نیا روزنامه نگار

یکم. نام کاملش سارا چرتابیان است. اهالی «طلوع» و آنها که حتی یک‌ بار سه‌شنبه‌های پخش ‌غذای جمعیت را تجربه کرده‌اند، خاله‌ سارا صدایش می‌کنند. کدام جمعیت؟ جمعیت «طلوع بی‌نشان‌ها». خاله ‌سارا،  نفر دوم حرکت داوطلبانه این جمعیت برای حمایت از بی‌خانمان‌های تهران است، یعنی مسئول ساخت خانه خانم‌های کارتن‌خواب (خانه مهر). خانه‌ای که در کنار سرای امید (خانه حمایت از آقایان کارتن‌خواب‌) تحت‌ حمایت جمعیت «طلوع بی‌نشان‌ها»  فعالیت خواهد‌ کرد. او در کنار اکبر رجبی (عمو اکبر) هواخواه معروف بی‌سرپناهانِ تهران، سال‌هاست که در کوچه پرستوی محله نواب از برابری حرف می‌زند، از عدالت، از حقِ داشتنِ سرپناه.
دوم. رخشان بنی‌اعتماد در شب پانزدهمین روز از اسفندماه ‌سال گذشته در اکران فیلم «کاغذ بی‌خط» آقای تقوایی که به‌ مدد خاله سارا و عمو اکبرِ جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها در تالار شمس برگزار شد، با اهدای آخرین جایزه بین‌المللی فیلم «قصه‌ها» (جایزه ویژه داوران جشنواره آسیا پاسفیک) به ساخت سرای حمایت از خانم‌های بی‌سرپناه کمک کرد. بعد از او هم رضا کیانیان به تبعیت از این حرکت دو جایزه خود را به حراج گذاشت و یک پیام ویدئویی کوتاه منتشر کرد. بعد هم پرویز پرستویی، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، بهرام رادان، مهناز افشار، فاطمه معتمدآریا، بهمن فرمان‌آرا، حمید پورآذری، افشین ‌هاشمی، نیکی کریمی و بسیاری دیگر از هنرمندان. کیانیان توانست با همراهی حسین پاکدل در ایام نوروز شمار قابل‌توجهی از هنرمندان را به این کمپین جذب کند. هنرمندانی که هر‌کدام با نوشتن یک ‌پیام در صفحه ‌شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی یا انتشار آن در خبرگزاری‌ها نسبت به مشارکت در «سین هشتم؛ سرپناه» اعلام‌ آمادگی می‌کردند. آن ‌دسته هم که در کارنامه هنری و کاری خود - حال از روی تواضع یا واقعیت - اثر درخوری برای شرکت در حراج نمی‌یافتند، تنها به اشتراک‌ گذاشتن این پیام در صفحات شخصی بسنده می‌کردند که «تهران 15‌هزار کارتن‌خواب دارد...».
سوم. به گفته حسین پاکدل قرار است شورایی برای هدایت و جلب حمایت هنرمندان و نحوه حراج تشکیل شود. پاکدل معتقد است: «فارغ از وظایف قانونی دولت‌ها، هنرمندان، نویسندگان و روزنامه‌نگاران هر سرزمین وظیفه دارند از شهرت و اعتبار خود در امور خیر و انسانی بهره بگیرند و صاحبان سرمایه را تشویق به کمک به هموطنان بی‌سرپناه کنند.» این شورا وظیفه دارد در غیاب حمایت نهادهای اجتماعی به یاری مددجویان بی‌خانمان بشتابد. یاری‌ای که شاید بتواند تعدادی از کارتن‌خوابان تهران، یا با یک نگاه بسیار خوش‌بینانه تمام 15‌هزار کارتن‌خواب پایتخت را سرو‌سامان دهد. کمپینی که دیگر زورش به مشهد و «مصطفی» و مددجویانش نخواهد رسید. قرار است این جوایز در یک حراج که در بهار امسال برگزار می‌شود به فروش برسد. سپس عواید آن در راستای ساخت سرای مهر به ‌کار گرفته شود. ژیژک جایی گفته ‌بود: «نمایش‌های بزرگِ خیریه، واقعاً درباره کودکان یا قربانیان سیل و زلزله نیست؛ بلکه دغدغه‌اش این است، به ما، به عموم مردم بفهماند که با نشان ‌دادن همبستگی‌مان مشغول کار بزرگی هستیم.» امید ‌که این‌‌بار، در این خیریه، در این حراج، بر‌خلاف صاحبان سرمایه، برخلاف نمایش‌دهندگان، مددجویان به سعادت برسند! امید‌ که این ‌بار، این مراسم خیریه، با صرف آش و غذاهای متنوع، با برانداز کردن رنگ و لعاب جایزه‌ها، با ثبت عکس‌های یادگاری پُرشمار - سلفی و غیرسلفی - برای انتشار در صفحات شخصی به اتمام نرسد. امید که مجموعِ کنش‌های عاطفی خلق‌شده در «سین هشتم؛ سرپناه» با هیچ برابر نشود. امید که این کمپین به ماراتنی برای به‌ رخ‌ کشیدن جوایز به هم‌صنفان خود بدل نشود. امید که روزی کمپینی برای چرایی و چگونگی خلق پدیده‌هایی چون «کارتن‌خوابی» به وجود آید. امید که...

 


تعداد بازدید :  304