شماره ۵۳۷ | يکشنبه 23 فروردين 1394
صفحه را ببند
فکر اقتصادی

دیوید از مزرعه‌داری در تگزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار. قرار شد ۲۴ ساعت دیگر دیوید الاغ را تحویل بگیرد، اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ او آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مُرد.» دیوید جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.» مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه. آخه همه پول رو خرج کردم.» دیوید گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.» مزرعه‌دار پرسید: «می‌خوای باهاش چی کار کنی؟» دیوید گفت: «می‌خوام باهاش قرعه‌کشی برگزار کنم.» مزرعه‌دار گفت: «ولی نمی‌شه یه الاغ مرده رو به قرعه‌کشی گذاشت!» دیوید گفت: «معلومه که می‌شه. حالا ببین. فقط به کسی نمی‌گم که الاغ مرده.» یک ماه بعد مزرعه‌دار دیوید را دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟» دیوید گفت: «به قرعه‌کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم!» مزرعه‌دار پرسید: «یعنی هیچ کس شکایتی نکرد؟» دیوید جواب داد: «فقط همونی که الاغ رو بُرده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم!»

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  474