احمدرضا دالوند
اصطلاح سمبول Symbol که در فارسی دری به نماد ترجمه شده است، اصلاً از ریشه یونانی سمبالین Symballein به معنای «به هم پیوستن» و «چسباندن دو قطعه از هم مجزاست». در عرصه هنر و ادبیات سمبولیسم یا نمادگرایی، مکتب ادبی و هنری است که در سال 1880 در فرانسه به وجود آمد. بانیان این مکتب در ادبیات، شعرای بزرگی چون مالارمه، پل والری و آرتور رمبو هستند. اینان که از بیان خشک ناتورالیسم (طبیعتگرایی) و بیان مطابق با واقعیت «رئالیسم»، دلزده بودند، برای بیان اندیشههای خود، نمادها را به کار گرفتند اما نمادآفرینی در تاریخ بشر پیشینه دور و درازی دارد.
یعنی از هزاران سال قبل از به وجود آمدن مکتب سمبولیسم، انسان برای تبیین پدیدههای طبیعت و بیان احساسات و عواطفش، از نمادها استفاده میکرده است. تمایل انسان به نامگذاری اشیا و پدیدهها، منجر به شکلگیری مفهوم «انسانانگاری» یا آنتروپومورفیزم Anthro pomorphism شده که استعارهای بسیار نیرومند در رابطه میان انسان و سایر پدیدههای جهان شده است. کتاب کلیله و دمنه در زبان فارسی یک نمونه بسیار موفق در خلق ادبیات نمادین مشحون از آنتروپومورفیزم بیمانند است. فهرست بیشماری از معانی سمبولیک ساخته ذهن و باور انسانها در میان همه اقوام وجود دارد که به تعدادی از این نمادها اشاره میشود:
آهو و اسب: خوشاندامی./ اسب بالدار: تخیلات ./ اشک تمساح: اندوهِ دروغین/.
اثر پای پرنده: پیشگویی./ ببر: دقّت زیاد. / بلبل: عشق ناخواسته./ پرنده و لاکپشت: اتحاد دو نیروی متضاد. / جُغد - کرکس: بینایی./ جوجهتیغی: دفاع. / جیرجیرک: علامت تابستان، هواشناسی. / چلچله: بهار. / حلزون: کُندی، آهستگی، اختفا . /
خر: فاقد شأن و مقام. / خرس: بیمهارتی. / خروس: هوشیاری، خودپرستی.
خوک: کثیفی، فاقد لطافت. / دارکوب، زنبور عسل؛ عنکبوت، مورچه: صنعت.
دُرنا، زرافه، قورباغه: کنجکاوی . / دلفین – سگ: دوست انسان. روباه، هُدهُد، ببر: زیرکی. / زاغچه: غرورِ نابجا. / زنبور عسل: نظم. سنجاب: احتکار، کاوش، عقل معاش. / شانه به سر: رقیقالقلب. شپش: آلودگی/ شتر: خستگیناپذیری، سر به راهی./ شیر: نیروی خارقالعاده. / یک جفت شیر: نگهبانی، حفاظت (در دو سوی پلهها و ورودیِ برخی ساختمانها، هتلها و اماکن دولتی، بانکی و ... هنوز میتوان در دوسوی پلههای ورودی، مجسمه یک جفت شیر را دید/)
طاووس: زندگی درباری، زیبایی، تجمل، تزیینات./ طوطی، اردک، کلاغ زاغی: روده درازی، وراجی، پرحرفی./ عقابِ دوسر: خلاقیت. / فریاد کلاغ: اخطار مرگ، بیماری./ قُمری با شاخه زیتون: مژده، بشارت. / قُمری سیاه: بیوِگی. / قوی سفید: کمال. / قلمِ پرِغاز: ادبیات./ قو: بصیرتِ کامل. / کرکس، گرگ، هشت پا: غارتگری. / کلاغ زاغی: شایعات بیاساس. / مارِ پیچیده به دور چوبدست: علامت پزشکان./ گاو نر، مورچه: کار. / گنجشک: دلشکستگی./ گوساله: نابالغی /
ماهی: غذای مغز.../
هنوز هم بشر برای نامگذاری و نیز برای آرم و نشان کالاهای مدرن و صنعتی خودش از اسامی و اشکال اسب و شیر و عقاب و سیب و مار و درخت و گل و .... و انواع مظاهر طبیعت بهره میگیرد. کافی است آرم جاگوار( پلنگ )، فراری( یک اسب بلند شده بر روی دو پا)، لامبورگینی (گاو خشمگین )، اپل (سیب)، پژو( شیر)، پورشه (اسب )، ... و نمونههای بیشمار دیگری را به خاطر آوریم.
بسیاری از این نمادها، در قلب تمدن فرا صنعتی ما ریشه ماقبل تاریخی دارند. نمادهایی همانقدر قدیم، که به شدت جدید.