شماره ۵۳۷ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۳ فروردين
صفحه را ببند
لاوازيه و داوطلبان مينيمال

سعيد اصغرزاده

انتخاب سبك زندگي امري است كه اگر چه گاه از روي اجبار و جغرافيا و ‌هزار و يك امر خواسته و ناخواسته بر آدم تحميل مي‌شود اما، راه‌هاي داوطلبانه‌اي براي اصلاح و نزديكي به ذات خودمان را مي‌توانيم درون آن تعبيه كنيم. يعني وقتي بعضي از ما مي‌توانند حتي بعد از مرگشان داوطلبانه كارهايي را انجام دهند، حيف است كه ما قبل از مرگمان به اصلاح امور خودمان نپردازيم. (روایتی هست از اعدام آنتوان لاوازیه، پدر شیمی جدید که در دوران وحشت پس از انقلاب فرانسه توسط روبسپیر به گیوتین سپرده شد. در داستان آمده بود که لاوازیه داوطلب مي‌شود مرگش را به آزمونی علمی بدل کرده و مدت هوشیاری سر قطع شده خود را اندازه بگیرد. پس با همکارش قرار می‌گذارد تا پس از قطع شدن سر تا آن‌جا که بتواند پلک بزند. حکم اجرا می‌شود و سر لاوازیه در سبد دوازده بار پلک می‌زند...)
بيراهه نروم. در مورد سبك زندگي مي‌خواهم حرف بزنم. در مورد اينكه آنچه اين روزها كم داريم اين است كه ساده‌تر زندگي كنيم. براي اينكه فكر نكنيد بناست بالاي منبر بروم و توصيه‌هاي اخلاقي بكنم، قصه داوطلبانه‌ام را از جاي ديگري از اين دنيا شروع مي‌كنم. تغيير جغرافيا مي‌دهم تا بدانيد كه ساده‌زيستي همه‌جا خريدار دارد.
مینیمالیسم یا ساده‌گرایی جنبشی مدرن در عرصه سبک زندگی است که در اروپا و آمریکا درحال رشد است. مثلا یورن مایر، کارشناس وب، ۳۰ ساله، در یادداشتی برای روزنامه «کلنر اشتات انتسایگر» می‌نویسد: «مدام از خود می‌پرسم چه چیز برایم در زندگی مهم است و چه چیز اهمیت خود را از دست داده است». هفته‌نامه «دی‌تسایت» اتاق «سباستیان میشل» ۲۴ ساله را چنین توصیف می‌کند: «اتاق کوچک است، یک تشک روی زمین، یک میز و یک صندلی، یک جارختی که بر آن چند رخت آویزان است. تنها شیء قیمتی اتاق به نظر لپ‌تاپ روی میز است که ارزش آن احتمالا برابر با بهای مجموع بقیه چیزهایی است که در اتاق هست». زمانی اتاق سباستیان در برلین پر از سی‌دی، کتاب، دی‌وی‌دی، لباس و اشیا مختلف بود، اما بیماری سخت یکی از اعضای خانواده‌اش او را به فکر واداشت. از خود پرسید که 10‌سال دیگر چگونه زندگی خواهد کرد؟ آیا همان کارهایی را انجام خواهد داد که پدر و مادرش انجام داده‌اند و جامعه از او انتظار دارد:   تحصیل، پیشرفت شغلی، خرید خودرو و خانه پر از اسباب و اثاثیه؟
تصور کارکردن تا آخر عمر برای به دست آوردن مال و جایگاه اجتماعی برای سباستیان نامطبوع بود. درنتیجه تصمیم گرفت بخش بزرگی از آنچه را دارد ببخشد و تنها چیزهایی را نگه دارد که کاملا ضروری می‌داند. او حتی دایره دوستانش را هم کوچکتر کرد و تنها رابطه با کسانی را حفظ کرد که می‌دانست نمی‌تواند از آنان چشم بپوشد. احساس می‌کرد با کم‌کردن هر شی‌ای که متعلق به او بوده، دیدش هم نسبت به زندگی ‌روشن‌تر می‌شود.
همچنین رگینا تودتر، نویسنده ۳۰ ساله و دانش‌آموخته رشته دین‌شناسی، در مقاله‌ای برای مجله «بریگیته» شرح می‌دهد که چگونه به مرور ۱۰‌هزار «چیز» را که داشته، از مبل و لباس گرفته تا وسایل آشپزخانه و حمام، بخشیده یا دور ریخته و اکنون خود را بسیار راحت و غنی می‌بیند. او می‌گوید، رویایش این است که روزی همه دارایی خود را بتواند در  یک کوله‌پشتی جا دهد.
این سه نفر از طرفداران سبک زندگی مینیمالیسم هستند که در سال‌های اخیر خود را به شکل جنبشی درحال رشد در اروپا و آمریکا نشان داده است. بسیاری از طرفداران این جنبش جوانانی هستند که در ارتباط هر روزه با اینترنت به سر می‌برند. مي‌خواندم كه مینیمالیسم به‌عنوان سبک زندگی، بدیلی است در برابر طریق زندگی در جوامع مصرفی. مینیمالیست‌ها داشتن و مالکیت را همچون باری اضافه بر دوش خود می‌بینند و خوشبختی را در تعلق کمتر به اشیاء جست‌وجو می‌کنند. آنها طرفدار مصرف کمتر هستند و در همین رابطه اغلب مایلند که کمتر هم کار کنند. آنها به دنبال زندگی‌ای خوب و ساده هستند که انعطاف‌پذیر باشد و به راحتی قابل کنترل. تنها چیزی که برای بسیاری از آنها قابل چشم‌پوشی نیست لپ‌تاپ و تلفن هوشمند است، چون از این طریق به دنیای دیجیتال (موسیقی، فیلم، کتاب و...) دسترسی دارند.
پیشگامان جنبش مینیمالیسم چند آمریکایی بوده‌اند، ازجمله «کلی ساتون» با وبلاگ خود
«The Cult of Less» یا «جوشوا فیلدز میلبرن» و «رایان نیکودمس» که تجربه‌های خود در زمینه مینیمالیسم را در وب‌سایت theminimalists.com با دیگران در میان می‌گذارند و به گفته خودشان بیش از دو‌میلیون نفر خواننده دارند. مینیمالیست‌ها دلایل مختلفی برای چشم‌پوشی داوطلبانه از مالکیت دارند. برخی از آنان می‌گویند که برایشان مهم این است که خود را روی آن چیزی متمرکز کنند که در زندگی‌ مهم و اساسی است؛ داشتن اتاقی که در آن اسباب و اثاثیه زیادی وجود نداشته باشد به تمرکز فکر کمک می‌کند. برخی از آنان می‌خواهند آزمایش کنند و ببینند چگونه می‌توانند زندگی‌شان را با تملک کمتر بگذرانند. بعضی از آنان در جست‌وجوی معنای زندگی هستند و می‌خواهند بفهمند چه‌چیز برایشان در زندگی مهم است. مینیمالیست‌هایی هم هستند که با صدای بلند اعلام می‌کنند که مایلند از مصرف خودداری کنند چون با جامعه مصرفی و غارت طبیعت مخالف‌اند.


تعداد بازدید :  349