شماره ۵۳۷ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۳ فروردين
صفحه را ببند
رمان اجتماعی در بستری تاریخی
گزارش ناگزیری

|  حمید بابایی   |

پیدایش رمان اجتماعی را می‌توان همزمان با شکل‌گیری ادبیات مدرن در کشور دانست. اولین رمان‌هایی که در کشور ما نوشته شده‌اند ریشه  عمیقی با مباحث اجتماعی و سیاسی روز خود داشتند. البته می‌توان این مبحث را از دو منظر مفهومی و فرمی مورد ارزیابی قرار داد. به بیان دیگر برخی از آثار مهم ادبیات فارسی از منظر مفهومی در لایه‌های زیرین خود، اجتماعی محسوب می‌شوند و از منظر ژانری نمی‌توان آنان را آثار واقع‌گرای اجتماعی دانست.
غرض از بیان این مقدمه، ذکر دیدگاه‌های مختلف و نگرش‌های متفاوت در حوزه رمان‌های اجتماعی است. امری که با پیشرفت ادبیات و حرکت رو به جلو شکل‌های متفاوت‌تری به خود گرفت.
این امر را می‌توان به گونه‌ای در مورد رمان بوف کور که یکی از مهم‌ترین آثار منتشر شده در ادبیات کشور است دانست. به بیان دیگر، بوف کور را می‌توان نقدی تند بر وضع اجتماعی و ابتدای سال‌های 1300 دانست که در عین بی‌ثباتی کشور و با روی کار آمدن رضا پهلوی و اختناق به وجود آمده در کشور وضع نویسندگان و روشنفکران را به گونه‌ای رقم زد که نویسنده از صحبت با سایه خود نیز گویی واهمه دارد.
در دهه  20، نگاه تمثیلی برای بیان برخی از مشکلات کشور و نقد اجتماعی صورت جدی‌تری به خود گرفت. می‌توان به سرگذشت کندوها اشاره کرد. اگرچه این اثر بلند در دهه 30 نگاشته شده است اما یکی از آثار تمثیلی مهم زمان خویش است. آل‌احمد در این اثر سرنوشت ملی شدن صنعت نفت را با بیانی تمثیلی به تصویر می‌کشد. رفته رفته و با باز شدن وضع نسبی امور نیز در آثار برخی نویسندگان رگه‌هایی از رمان‌های رئالیستی با نگرش به نویسندگان روس د‌ر ادبیات کشور شکل گرفت.
این تأثیر را می‌توان با رشد و همین‌طور گسترش حزب توده در کشور و گرایش نویسندگان به این حزب دانست. البته ترجمه  آثار روسی نیز در این میان تأثیر فراوانی در رشد این‌ گونه ادبی در کشور داشت. درواقع ادبیات اجتماعی ایران را می‌توان به شدت متاثر از ادبیات اجتماعی روسیه و همین‌طور انقلاب اکتبر و همین‌طور نگاه‌های سوسیالیستی دانست.
رفته‌رفته نویسندگان زبان بلد و مسلط به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و روس خود دست به قلم شدند و گونه‌های مختلف ادبی را که با واسطه ترجمه آموخته بودند در داستان‌های خویش به کار بردند.
البته این امر را می‌توان در ادبیات مدرن ایران دید. درواقع ادبیات داستان ایرانی با واسطه ترجمه از اروپا و آمریکا وارد کشور شد. دهه  40 را می‌توان به نوعی اوج ادبیات کشور دانست. در این زمان نویسندگان مفاهیم مختلف را با فرهنگ کشور ادغام کردند و توجه به نثر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ادبی کشور شد. یکی از مهم‌ترین آثار نگاشته شده در دهه  40 با رویکرد نقد اجتماعی را می‌توان رمان سنگی بر گوری آل احمد دانست. اثری مهم که در آن نویسنده به شدت به جامعه سنتی و افیون زده ایران می‌تازد.
در دهه  40 ، دو نویسنده مهم در کشور فعالیت داشتند؛ یکی در اوج و دیگری در میانه دوره کاری خویش. احمد محمود که بی‌گمان یکی از مهم‌ترین نویسندگان اجتماعی ایران است در این دهه شروع به فعالیت کرد و صادق چوبک در این زمان با انتشار چند اثر مهم نقش به سزایی در ادبیات اجتماعی ایران داشت. صادق چوبک با رمان تنگسیر رمانی کاملا اجتماعی نوشت و در آن حتی بر ظلم زمان خویش شورید. در این اثر که به گفته برخی مقدمه‌ای بر انقلاب نیز بود نویسنده قهرمان خویش را به صورت مبارزی نشان می‌دهد که برای احقاق حقوق خویش بر می‌خیزد.
این اثر چوبک با سایر آثار و همین‌طور
داستان‌کوتا‌ه‌هایش تفاوت عمده‌ای دارد. اگر در آثار پیشینش همواره وضع اجتماع را به تصویر می‌کشیده در این‌جا شخصیت اصلی دست به عمل می‌زند.
احمد محمود که در ابتدای دهه  30 و ابتدای دهه 40 خود را به‌عنوان نویسنده‌ای با نگاه بومی مطرح کرده بود با انتشار رمان همسایه‌ها در دهه 50 خورشیدی خود را به‌عنوان یک رمان‌نویس تمام عیار معرفی کرد. او این رویکرد اجتماعی را تا سال‌های متمادی ادامه داد و به‌عنوان یکی از قلل ادبیات اجتماعی برای همیشه در تاریخ ادبیات ایران ماندگار شد.
در همین دوران است که کلیدر محمود دولت‌آبادی نیز منتشر می‌شود. اثری مهم و سترگ در مورد تاریخ ایران. اثری که در آن گویی نویسنده تاریخ ایران را به تصویر می‌کشد.
در این میان باید یادی کنیم از هوشنگ گلشیری به‌عنوان یکی از تاثیرگذار‌ترین نویسندگان ادبیات ایران. اگرچه آثار گلشیری بیشتر در حوزه داستان کوتاه دغدغه اجتماعی داشتند و نگاه فرمی خاص او در رمان کمتر دغدغه نگاه اجتماعی را داشت. اما گلشیری در چند داستان کوتاه خود هم در قبل از انقلاب و هم در بعد از انقلاب رویکردهای شدید اجتماعی و حتی رادیکال داشته است.
برای مثال در داستان مردی باکروات سرخ که قبل از انقلاب منتشر شده بود درگیری راوی و بعد استحاله او در دیگری را می‌توان به وضوح دید. همین استحاله در مورد شخصیتی ساواکی رخ می‌دهد و جامعه پلیسی آن دوران را کامل به چالش می‌کشد. همین‌طور در داستان فتح نامه مغان، رویکرد گلشیری به انقلاب و حوادث بعد از آن را می‌توان به خوبی دریافت. داستان حتی رویکردی پیشگویانه دارد و مباحثی در اثر مطرح می‌شود که سال‌های بعد رخ می‌دهد.
با شروع جنگ تحمیلی، ادبیات دفاع مقدس (جنگ) یکی از مهم‌ترین گونه‌های ادبی کشور می‌شود. در همان ابتدای جنگ، رمان زمین سوخته از احمد محمود تأثیر فراوانی بر نویسندگان بعد خود می‌گذارد و یکی از مهم‌ترین آثار منتشر شده در این زمان می‌شود. در دهه 60نویسندگان بسیاری تحت‌تأثیر فضای قبل و بعد از انقلاب هستند و دغدغه‌هایی مانند جنگ، انقلاب و آرمان و از میان رفتن آرمان‌ها از مهم‌ترین ویژگی‌های رمان‌های اجتماعی می‌شود.
نویسندگان این دوره را می‌توان بسیار متاثر از فضای کارگاهی گلشیری نیز دانست. اگرچه اوج این کارگاه‌ها در دهه  70 بود اما در این میانه برگزاری جلسات و کارگاه‌ها تأثیر فراوانی در جریان‌سازی ادبی کشور داشت.
در دهه  70 ادبیات اجتماعی کشور دارای شاخه‌های فراوانی شد. گرایش به فضای خصوصی در بسیاری از رمان‌ها دیده شد که این امر در دهه  80 به اوج خود رسید. با باز شدن نسبی فضای ادبی در نیمه دوم دهه
 70 فضای خصوصی و همین‌طور روابط ممنوع به موضوع اصلی رمان بدل شد. رمان نیمه غایب یکی از مهم‌ترین آثار این دوره است. سناپور با نگارش این رمان نقش مهمی در گونه‌ای داشت که بعد‌ها (اگرچه به خوبی ادامه پیدا نکرد و کپی‌های ضعیفی از روی این اثر نگاشته شد) دستمایه نویسندگان جوان بسیاری شد. یک رمان نسلی که در آن از بین رفتن آرزوهای یک نسل و نابودی آنان در میان دعواهای جناحی و حزبی به خوبی دیده می‌شود.
در این میان حضور زنان به‌عنوان نویسندگانی که دیدگاهی متفاوت نسبت به امور مختلف جامعه داشتند نیز کم‌کم در ادبیات این دهه دیده شد.
از دهه  80 شاهد نوعی تغییر رویکرد در داستان‌های اجتماعی هستیم. درواقع دیگر، نویسندگان برای نوشتن داستان‌هایی که دغدغه‌های اجتماعی را به صورت مستقیم بیان کنند کمتر علاقه نشان دادند و بیشتر به سمت داستان‌های آپارتماین حرکت کردند. در این میان مرگ چند نویسنده تأثیرگذار ادبیات اجتماعی نیز تأثیر شدیدی بر ادبیات کشور داشت.
همچنین وضع بسته  وزارت ارشاد نیز باعث شد که از ‌سال 84 تا 92 به نوعی ادبیات اجتماعی در محاق باشد. همین امر حتی به ادبیات جنگ نیز ضربه شدیدی وارد کرد و باعث رکود شدید ادبیات اجتماعی انتقادی کشور نیز شد.
با روی کار آمدن دولت جدید و آزادی نسبی که در عرصه چاپ کتاب صورت گرفت شاهد رونق دوباره این ‌گونه مهم ادبی کشور هستیم. به گونه‌ای که نویسندگان نام آشنا و جوانی را می‌توان دید که درحال
 رشد و نمو در این فضا هستند.
 موخره: ذکر چند نکته در این یادداشت
حایز اهمیت است؛ اول آن‌که نقش ادبیات اجتماعی در بالیدن یک جامعه و همین‌طور نقش نویسندگان زن را نمی‌توان نادیده انگاشت و مورد غفلت قرار داد. از آن‌جا که این یادداشت شماره دو و سه ‌ای خواهد داشت در آن یادداشت‌ها به نقش زنان نویسنده خواهیم پرداخت که باید در آن آثار نیز به مانند همین یادداشت از ابتدای ادبیات مدرن ایران اشاره کرد و به پیش رفت.
نکته دیگر این‌که برخی از اسامی قاعدتا در نوشته مورد غفلت قرار گرفته‌اند و نگارنده ادعایی در کامل بودن نوشته خود ندارد. دیگر آن‌که نقش مترجمین را همان‌گونه که اشاره شد در این راستا باید به‌جد مورد ارزیابی قرار داد.

 


تعداد بازدید :  314