شهروند| بعد از مدتی آرامش، انگار همان اتفاقاتی که در روزهای پایانسال در جریانِ هنر کشور رخ داد؛ این روزها بار دیگر تکرار شده است و نکته بدتر آنکه دامنه اعتراضات، هر روز ابعادِ پیچیدهتری به خود میگیرد؛ از توقیف فیلمها، لغو کنسرتها و همچنین محدودیتِ اجرای نمایشها اگر بگذریم؛ یکی – دو روز گذشته اتفاقی رخ داد که قبل از هر واکنشی، تعجبآور است و راستش را بخواهید، کمی طنزآمیز. رئیس کمیته نظارت شورای شهر تهران به تازگی اظهارنظر کرده است که: «نمایشی با عنوان «رام کردن زن سرکش» در یکی از تماشاخانههای تهران درحال اجراست و تبلیغاتی با همین عنوان هم در سطح شهر نصب شده است. عنوان و ادبیات این تبلیغات مغایر با مقام شامخ زنان است و تعجبآور است که چطور با این وجود در این مقطع زمانی مجوز نصب به آنها داده شده است؟»
محسن پیرهادی اینها را گفته و در عینِ حال اضافه کرده است که مفهوم «رام کردن» را برای انسان به کار نمیبرند و بعد به این نتیجه رسیده است که: «جای تعجب است که این چنین توهینهایی به مقام شامخ زن در کشور اسلامی میشود. زن بالاترین جایگاه را در نگاه اسلامی داراست و بیشترین نقش در ساختن یک جامعه مطلوب برعهده دارد.» او درنهایت دغدغههای خود را اینگونه پایان داده است: «سال ۵۳ هفته دارد، دقیقاً در آستانه هفته زن باید تئاتر رام کردن زن سرکش اکران و تبلیغ شود، این وقتنشناسی و بدسلیقگی است. ما باید در این هفته از توان و ظرفیتهای فرهنگی و هنری و اثرگذارترین روش کار که استفاده از زبان هنر برای انتقال و معرفی جایگاه و نقش زنان هست استفاده کنیم نه اجرای تئاتر «رام کردن زن سرکش» را تبلیغ کنیم.»
خب او درحالی این حرفها را زده است که عنوان نمایش، از نوشتههای ویلیام شکسپیر – نمایشنامهنویس انگلیسی- است؛ اما عضو شورای شهر بههرحال دیدگاه خودش را دارد و میگوید: «به نظرم آقایان آنقدر که برای ورود خانمها به ورزشگاه وقت و انرژی گذاشتند روی مسائل فرهنگی و هنری اصیل،دینی و بومی وقت میگذاشتند اوضاع بهتر از این بود!»
در این میان، «محمود دولتآبادی» که ازجمله تماشاگران اجرای اخیر نمایش«رام کردن زن سرکش» کاری از مریم کاظمی بوده است، یادداشتی را درباره این اثر منتشر کرد و نوشت: « مطلب مفصلى نوشتم درباره نمایش «رام کردن زن سرکش» که متاسفانه به سبب جهل من نسبت به پیچ و خمهاى کامپیوتر گم شد و از دست رفت. در آن نوشته، شیفتگى خود را ابراز کرده بودم از تماشای نمایشى بسیار هنرمندانه، شیرین و شاد و به جزییات آن تئاتر خوشایند و هنرمندانِ دلباخته آن پرداخته بودم، از آنجا که نمىتوانم آنچه را یک بار نوشتهام تکرار کنم، خلاصه مىکنم احساسات و دریافت خودم را از دیدن نمایش آن خلاصه سخن در خودش نهفته دارد ستایش و تحسین مرا نسبت به همه هنرمندان و هنرورزان از خرد تا کلان، و همراه دارد تحسین مرا نسبت به کارگردانٍ نمایش و خجسته است توانایى فراهمآمدن -فراهم آوردن آن جمع صمیمى و دوستداشتنى بازیگران، چه دوستانِ متواضعى که مىشناختم از پیش، چه جوانان نیروافزایى که در صحنه جارى بودند و همه عزیز و دوستداشتنى در کار – اجرا. درک بایستگىِ تشکیل گروه نمایش نیز از زمره احساس خرسندى من است که امیدوارم «گروه تئاتر مستقل» ادامه یابد و منحصر نماند به همین یک بازى، همچنین پدید آمدن گروههاى مشخص دیگر در تئاتر کشور ما حتی در تئاتر دولتى، زیرا تئاتر با گروه است که تئاتر مىتواند باشد و ادامه یابد، نه بىگروه. خواهان توفیق همه هنرمندان تئاتر کشور هستم.»
اما در چندسال اخیر نمایشهای زیادی توقیف شدهاند که هر کدام از آنها دلیلِ خاصی داشتهاند؛ اما مسلما اینکه کسی به نامِ یک نمایش اعتراض
داشته باشد؛ اتفاقی است که برای اولین بار رخ میدهد. ازجمله نمایشهایی که اجرای آنان با مشکل مواجه شده است، میتوان به آثاری چون خشکسالی و دروغ، تانگوی تخممرغ داغ، هدا گابلر و شاخ نبات اشاره کرد. از آخرین تجربیات در این زمینه، توقف اجرای نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» بود که دلیل آن را شبهات و مشکلاتی دانستند که برای اجرای این نمایش رخ داد؛ این درحالی است که مرزبان پیش از این نیز، بارها این نمایش را اجرا کرده بود؛ نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» نوشته زندهیاد اکبر رادی است که با بازی علی نصیریان، فرزانه کابلی، امین زندگانی، پریسا مقتدی و... روی صحنه رفته بود. علاوه بر آن مدتی قبل، نمایش «هدا گابلر» نوشته هنریک ایبسن در مجموعه تئاتر شهر توقیف شد. در همان زمان، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی خواستار برخورد قاطع با عاملان «تئاتر غیراخلاقی هدا گابلر» شد و درحالیکه نمایشنامه را «هنریک ایبسن» نوشته است، کارگردان و بازیگران آن به دادگاه فراخوانده شدند؛ جالب اینکه ستار هدایتخواه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس در همان زمان رسما اعلام کرد که: «مسئولان فرهنگی در اعتراض به اجرای نمایش تئاتر «هدا گابلر» به مجلس احضار شدند و با عاملان این اقدام غیراخلاقی قاطعانه برخورد خواهد شد.»
منتقدان «هدا گابلر» بر این باور بودند که نمایش مذکور که مبتنی بر فلسفه نیستانگاری غربی است، هیچ نسبتی با آموزههای ملی و مذهبی ایران ندارد. اما این همه ماجرا نیست؛ تنها برای مثال میتوان از نمایش «شاخه نبات» نام برد که نه مبتنی بر فلسفه نیستانگاری غرب که براساس یکی از کتابهای کهنِ ایرانی ساخته شده بود؛ با این حال متوقف شد. «شاخ نبات» که براساس منظومه «موش و گربه» اثر عبید زاکانی در تالار وحدت تهران اجرا میشد، متوقف شد و شمسایی کارگردانش دلیل این ماجرا را اینگونه شرح داد: « از طریق اداره کل هنرهای نمایشی مطلع شدیم که نمایش از سوی قوه قضائیه توقیف شده و فعلا نمیتوانیم روی صحنه برویم. ما در طول ۲۶ شب اجرای این تئاتر، با «چالشهایی» روبهرو بوده و «با وجود اینکه هر چه وزارت ارشاد گفته بود مدنظر قرار داده بودیم، درنهایت این تئاتر توقیف شد.» این درحالی است که این نمایش با همین متن و بدون هیچ ممیزی سال ۸۹ و در دوران وزارت آقای صفارهرندی روی صحنه رفت و فیلم آن اجرا را چندی پیش به اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد دادیم تا مجوز اجرای مجدد کار را بگیریم که درنهایت این مجوز هم صادر شد و کار روی صحنه رفت. مجید سرسنگی هم چندی قبل با افتخار اعلام کرد که شخصا نمایش «پاییز» را توقیف کرده و مسئولیت این موضوع به عهده اوست. او دلیلِ توقیف نمایش «پاییز» به کارگردانی نادر برهانیمرند که فقط 5 شب دیگر اجرا داشت را اینگونه شرح داده بود: «حتی اگر یک شب دیگر از اجرای این نمایش باقی مانده بود، باز هم آن را توقیف میکردم. آقای برهانیمرند متنی خوب را پیشنهاد داد و من هم پذیرفتم اما متاسفانه در طول کار، یکی از بازیگران نمایش، مطالبی را اضافه کرد که در متن نبود و تماما از آن رکاکت و استهجان میبارید.» در «پاییز» امیر جعفری، ناهید مسلمی، احمد کاوری، ستاره پسیانی و بهرام افشاری بازی میکنند. حالا مانده اهالی تئاتر و دمی که مشخص نیست.