شماره ۵۳۶ | ۱۳۹۴ شنبه ۲۲ فروردين
صفحه را ببند
مردان گریان و زنان خندان

سعید  اصغرزاده

نقدی را که دوستی در یک شبکه اجتماعی به نقل از اکونومیست بر کتاب خانم «حنا روزین»، به‌نام «پایان مردان: و صعود زنان» ترجمه کرده بود، می‌خواندم. نگاهی به جامعه آمریکایی بود. اما لابد می‌دانید که ما لازم است گاهی داوطلب شویم و وضع خودمان را با وضع دیگرانی که مطلوب می‌پنداریم، مقایسه کنیم. البته کم پیش می‌آید به مطالبی از این دست که مغرضانه نوشته نشده باشند بر بخوریم. در ایران امروز، زن و مرد و کوچک و بزرگ همه دست به دست هم داده‌اند تا خانواده را از بحران اقتصادی برهانند. این دیگر داوطلبی نیست. این یک اجبار است. اما خوب است که بدانیم در برخی موارد ما در کجای جهان ایستاده‌ایم؟
این حقیقت دارد که زنان بیش از هر زمانی به درآمد خانوار کمک می‌رسانند. آنان در سرتاسر جهان بر دانشگاه‌ها مسلط شده‌اند. در کره‌جنوبی زنان بیش از مردان در امتحان «سرویس خارجی» پذیرفته می‌شوند که باعث شد تا وزارت خارجه یک حداقل ظرفیت برای مردان در نظر بگیرد. در برزیل نزدیک یک‌سوم زنان بیش از همسرانشان درآمد کسب می‌کنند، پدیده‌ای که منجر شده است تا مردان گروه‌های حمایتی در کلیسا تشکیل بدهند و خودشان را «مردان گریان» بنامند.
خانم روزین، سردبیر آتالانتیک که کتابش «پایان مردان: و صعود زنان» از یکی از مقالاتی که برای این مجله نوشته بود الهام گرفته است، تصدیق می‌کند که مردان به این زودی‌ها منقرض نخواهند شد. اما زنان امروزه درحال برتری یافتن‌اند درحالی‌که مردان دارند سقوط می‌کنند. به‌عنوان بخشی از تحقیقاتش، خانم روزین به گوشه‌های بسیاری از آمریکا سفر کرده است که در میان آنها ایالت آلاباما قرار دارد. جایی که میانگین درآمد زنان 40‌درصد از مردان بیشتر است و مردان تشویق می‌شوند که شبیه‌سازهای مجازی تماشا کنند تا یاد بگیرند چگونه می‌توانند شغل پیدا کنند.
بحران اقتصادی به‌خصوص با مردان نامهربان بوده است. سه چهارم 5/7‌میلیون آمریکایی‌ای که شغل‌شان را در زمان رکود از دست داده‌اند، از میان مردان بوده‌اند به‌طور سنتی در صنایع مذکر مثل ساختمان، ساخت و تولید و فاینانس فعالیت می‌کرده‌اند.
کتاب پر از قصه‌هایی از کسانی است که تلاش می‌کنند تا اتفاقی که رخ داده را برای خودشان قابل درک کنند. فرضا یک مرد می‌گوید: «شاید هیچ مردی همسری نداشته باشد که به همان میزانی که او از نردبان بالا رفته، خودش پایین رفته باشد.» یا شخص دیگری که از درآمد‌های همسرش آزرده خاطر شده،  شکایت می‌کند که «تمام چیزهایی که لازم است که ما در آنها خوب باشیم تا در دنیا پیشرفت کنیم، مواردی هستند که دوستان و رقبای زنم در آن بهتر از من هستند.»
یک کمپانی خدماتی به ارتباطات و سازگاری پاداش می‌دهد، کیفیت‌هایی که زنان احتمال بیشتری دارد آنها را داشته باشند. تنها 3‌درصد مردان درحالی‌که همسرانشان درحال پشتیبانی کردن از خانواده هستند، به‌طور تمام‌وقت مسئولیت بزرگ‌کردن بچه‌ها را قبول می‌کنند. در مقابل بسیاری از مردان، به‌خصوص مردان جوان، به‌داخل دنیای بازی‌های ویدیویی، میگساری و «نوجوانی به‌طول انجامیده» عقب‌نشینی کرده‌اند. پدیده‌ای که به‌عنوان «گایلند» شناخته می‌شود و در ‌سال 2008 در کتابی که توسط جامعه‌شناس آمریکایی مایکل کیمل منتشر شده، درباره‌اش صحبت شده است.
اما آنچه که برای مردان رخ می‌دهد تاثیرات بزرگی هم برای زنان دارد و همچنین بلعکس. بسیاری از زنان فقیری که تحصیلکرده نیستند و مجبور به ازدواج می‌شوند، باور دارند که مرد به‌سادگی یک وزنه پایین کشنده و دهان اضافی دیگری برای سیر کردن است. در مقابل زنان ثروتمند‌تر و تحصیلکرده روابط بسیار رضایت‌بخش‌تری را تجربه می‌کنند که در آن مسئولیت‌ها با همسرشان قسمت شده است. هرکدام مشکلات را در زمان‌های گوناگون برطرف می‌کنند. خانم روزین این پدیده را «ازدواج الاکلنگی» نامیده است. یک دلیل صعود زنان این است که مردان درآمد بازنشستگی بیشتر، سلامت بهتر و ازدواج‌های مفرح‌تری دارند.
خانوم روزین تلاش می‌کند تا استدلال کند دنیا «مادرسالاری» را در آغوش کشیده است اما آمار، تئوری او را تأیید نمی‌کند. تنها 3‌درصد رؤسای 500 شرکت برتر به نقل از نشریه فورچون، زن هستند. همچنین تنها 20‌درصد رؤسای کشورهای جهان را زنان تشکیل می‌دهند. وی شواهدی را که تأیید می‌کنند کتاب او عنوان نامناسبی را انتخاب کرده است، اینگونه رد می‌کنند:   «مردان برای 40‌هزار ‌سال مسئول بوده‌اند و زنان در حدود 40‌سال هست که تلاش کرده‌اند تا آنها را به حاشیه برانند.  بنابراین بدیهی است که همچنان موانعی در بالا وجود داشته باشد.»
وی همچنین از رویکرد جزیی‌گرایانه اجتناب می‌کند و پدیده‌ای در مورد آمریکا را به کل جهان بسط می‌دهد. برای مثال او ذکر می‌کند که بیش از 40‌درصد بیزینس‌های خصوصی در چین متعلق به زنان است و در بسیاری از کشورها والدین ترجیح می‌دهند که فرزند دختر داشته باشند. اما هیچ جایی اشاره نمی‌کند که سقط جنین دختران همچنان به‌عنوان یک معضل عظیم در هند و چین باقی مانده است. «پایان مردان» کتابی قابل‌توجه است اما برای طرز فکر آمریکایی امروز درباره زنان.


تعداد بازدید :  168