شماره ۵۳۶ | ۱۳۹۴ شنبه ۲۲ فروردين
صفحه را ببند
حضور اجتماعی زنان در گفت‌وگو با عالیه شکربیگی
مسأله زنان امروز مسأله آگاهی است

طرح نو | لیلا مهداد |  در فراخوان اخیری که برای جذب نیرو طرح شده، در بعضی از رشته‌ها در مقابل 2هزار نیروی مرد تنها برای جذب 16زن اعلام آمادگی شده است. این مسأله درحالی پیش آمده که در بیشتر رشته‌های دانشگاهی مانند مدیریت، اقتصاد، حقوق و... زنان در کنار مردان تحصیل می‌کنند و در بعضی از رشته‌ها نیز زنان 65درصد ورودی دانشگاه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند. به این بهانه در این‌باره که آیا چنین فراخوانی را می‌توان در راستای جلوگیری- خواسته یا ناخواسته- توانمندسازی زنان جامعه ارزیابی کرد یا نه با عالیه شکربیگی، جامعه‌شناس به گفت‌وگو نشسته‌ایم که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید...

طی فراخوانی برای جذب نیرو در بعضی از رشته‌ها در مقابل 2هزار نیروی مرد، تنها برای جذب 16 زن اعلام آمادگی شده است. چنانچه شما هم معتقد باشید که جامعه زنان ایرانی طی سالیان مختلف از فرصت‌های اجتماعی زیادی بی‌بهره بوده‌اند، فراخوان اخیر را چطور می‌توان تحلیل کرد؟ البته موضوعی که در این میان اهمیت دارد این است که ما بیشتر به یک نگاه تحلیلی در این زمینه نیاز داریم تا نگاه‌هایی که براساس رویکردهایی نظیر رویکردهای فمنیستی مطرح می‌شوند ...
طرز فکری که مخالف حضور زنان در جامعه است سعی می‌کند حضور زنان را محدود کند. درواقع پیام این فراخوان نمی‌تواند چیزی جز این باشد. به‌هرحال این مسأله از طرف هر سازمان یا هر مسئولی که باشد، نمی‌تواند پیام نگاه عدالت جنسیتی را برای جامعه داشته باشد؛ درواقع پذیرش 2هزارمرد در مقابل 16 زن ادامه راه تشدید نگاه نابرابر جنسیتی یا تفکیک جنسیتی و نگاه رادیکالی به حضور زن در جامعه است و این نگاه درنهایت نمی‌تواند موفق باشد چون زن و دختر ایرانی امروز به حقوق و سرنوشت خود آگاه است و این‌گونه شرایط و زمینه‌هایی که تشدیدکننده نگاه نابرابر جنسیتی در جامعه است قطعا برنمی‌تابد. به‌نظر می‌رسد این نگاه نابرابر نامرئی که تلاش دارد حضور زنان را محدود کند و این محدودیت و تبعیض را نسبت به زنان به کار ببرد محکوم به شکست است.
به‌نظر شما اینگونه نگرش باعث هدر رفت سرمایه‌گذاری‌ای که برای تربیت افراد تحصیلکرده در کشور انجام می‌شود نیست؟ اگر قرار به این نگرش است چرا برای ورود خانم‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنیم؟
باتوجه به خبر اخیر و گزینش 2هزار مرد  به‌نظر می‌رسد که دیگر نمی‌خواهند زحمت سرمایه‌گذاری را در این مرحله به زنان بدهند و می‌خواهند زنان و دختران را از این مرحله حذف کنند تا دیگر زنان ما نیایند برای ادامه تحصیل سرمایه‌گذاری کنند و بعد از اتمام تحصیلات خواهان حضور در عرصه عمومی و جایگاهی که شایستگی آن را دارند، شوند.
ما حتی در پذیرش دانشجو در بعضی از رشته‌ها این نگاه تبعیضی را می‌بینیم، نگاهی که سعی در حذف زنان در عرصه‌های اجتماعی دارد ولی زنان ایرانی باید همدل باشند و باتوجه به این‌که امسال‌ سال دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی نامگذاری شده است به‌نظر می‌رسد این نگاه نمی‌تواند نگاهی از طرف ساختارهای دولتی باشد. حداقل آقای روحانی در بیان و گفتار خودش نشان داده که حضور زنان را در جامعه به رسمیت شناخته و جاهایی که توانسته کمک کند از حضور زنان قدردانی کرده است. اما این‌که هنوز اینگونه اخبار شنیده می‌شوند، نشان‌دهنده وجود برخی نگاه‌های رادیکالی علیه حضور زنان است که ‌سال پیش هم جاهایی سعی کرد قوانینی را علیه زنان تصویب کند و مسأله تفکیک جنسیتی را مطرح کرد. نگاهی که سعی دارد نگرش خود را علنی‌تر بیان کند و در اینجاست که باید یک مقاومت جدی در برابر این نگاه صورت بگیرد و این برمی‌گردد به آگاهی زنان و من فکر می‌کنم زنان ما الان آن‌قدر به آگاهی رسیده‌اند که بی‌تفاوت از کنار این مسائل نگذرند.

شمار زیادی از فعالان حوزه زنان این نوع نگرش را نوعی عقبگرد به سنت‌ها می‌دانند؛ سنتی که زن را در محدوده خانه تصور می‌کند و مانع از توانمندسازی اجتماعی می‌شود...
طبیعتا اگر شما بررسی کنید پشت چنین نگرشی ایجاد محدودیت برای حضور زنان در اجتماع وجود دارد و تا زمانی که این نگرش وجود دارد پیامدش این است که زنان تنها به درد حضور در خانه می‌خورند. ما ضمن ارزشمند دانستن نقش مادری و همسری خواهان حضور زنان در اجتماع هستیم چون ما در شرایطی در ایران به سر می‌بریم که باید به فکر توسعه باشیم؛ توسعه‌ای پایدار در تمامی زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... درواقع تداوم این توسعه پایدار نمی‌تواند بدون چشم‌پوشی از نیمی از جمعیت یک جامعه باشد.
دیدگاهی که چنین نگرشی دارد درواقع نگاه انسانی ندارد و مردم را به دو بخش «جنس یک» و «جنس دو» تقسیم می‌کند. البته این نگاه نمی‌تواند نگاه اسلام یا نگاه ادیان توحیدی باشد چون دین ما علاوه‌بر ارج گذاشتن به نقش مادر و همسری خواهان حضور زنان در جامعه است؛ درواقع خواهان نوعی توازن بین نقش خصوصی و اجتماعی زن.
فکر می‌کنید زنانی که با چنین سیاست‌گذاری‌هایی مواجه باشند- با علم به این‌که همان‌طور که شما گفتید ممکن است دست‌هایی در بیرون از مجموعه دولت در کار باشند -   چه دیدگاهی به اجتماع خواهند داشت؟
جامعه حضور زن را به رسمیت شناخته است. اما ساختارهای نامرئی قدرت که زن و حضورش را برنمی‌تابند تلاش دارند که این نگرش را بسط دهند، البته اگر مسئولان از زنان در عرصه‌های مختلف استفاده کنند، می‌توانند در خارج‌کردن این نگرش رادیکالی به عدم حضور زنان در اجتماع کمک کنند.
هر پدیده اجتماعی در یک رابطه بین ذهنیت و عینیت صورت می‌گیرد. بنابراین این نگاهی که الان به زن وجود دارد به لحاظ ذهنی در ساختار‌ها وجود دارد و به لحاظ عینی هم زن آمده و در عرصه اجتماعی حضور پیدا کرده حالا این چیزی که تولید شده تعامل بین نگاه ساختاری و عاملیتی است که منجر به نگاهی شده که حضور زن را برنمی‌تابد. به نظر من زنان و دختران ما باید همچنان آگاهانه پیش بروند. به قول شاعر بزرگ کشورمان سعدی که فرمود «توانا بود هر که دانا بود» یعنی دانایی زنان ما امروز می‌تواند راه حرکت از این مسیر ناهموار که هر لحظه مشکلی سر راهش قرار می‌دهد را هموار کند. زن ایرانی می‌تواند با مجهز کردن خود به آگاهی در مسیر توسعه پایدار جامعه نقش ایفا کند.
باتوجه به برخی نابرابری‌هایی که زنان شاهدش هستند  ممکن است شاهد بروز سرخوردگی اجتماعی و فردی باشیم. به‌نظر شما  زنان جامعه ما چطور خواهند توانست با این سرخوردگی کنار بیایند؟    
همیشه شرایط اجتماعی به ما نشان داده که ما برای تغییر یک نگرش، آن هم نگرش فرهنگی نیازمند طی مسیری طولانی هستیم. اگرچه در بعضی جاها حضور زنان و توانایی‌هایش نادیده گرفته می‌شود و نباید به منزله سرخوردگی زنان ما محسوب شود. ما در کمتر از سه دهه مسیری را طی کرده‌ایم که مساوی با 150‌سال پیش است یعنی آن آگاهی و دانایی که زن ایرانی به آن مجهز شده و با آن به عرصه اجتماع آمده را نمی‌توانند محدود کنند. بگذارید بگویم ممکن است در جاهایی حرکت زن و دختر ایرانی را کُند کند اما مطمئن باشید که توقفی در این مسیر وجود ندارد.
انسان موجودی تجربه‌گراست آیا این امکان وجود دارد که این تجربه‌ای که زن ایرانی در مورد جایگاه خود دارد به نسل بعد منتقل شود و نسل بعدی نیز با آسیب‌های ناشی از برخی نابرابری‌ها دست به گریبان شود؟
این طبیعی است که در امر جامعه‌پذیری این اتفاق بیفتد و زنی که در یک میدان اجتماعی تجربیاتی کسب می‌کند تجربیاتش را به نسل بعد منتقل کند ولی آنچه مسلم است این است که در انتقال این تجربیات آنها را اصلاح شده، انتقال می‌دهد و با توجه به این امر، نسل بعد خواهد توانست به تمام حقوق خود دست یابد. زنان ما باید با تمام قدرت در عرصه کارهای اجتماعی بمانند چون آماده‌سازی زیرساخت‌ها و زمینه‌سازی‌های نسل بعد
 به عهده زنان است.


تعداد بازدید :  110