شماره ۵۳۶ | ۱۳۹۴ شنبه ۲۲ فروردين
صفحه را ببند
جاي خالي لالايي در زندگي كودكان امروز

فرهنگ مردم - فولکلور(Folklore)- یکی از نخستین جلوه‌های زندگی بشری است که نه آفرینندگانش نامی از خود به جا گذاشته‌اند و نه تاریخی روشن دارد. این فرهنگ گاهی آن چنان دور می‌رود که هزاران ‌سال را پشت سر می‌گذارد و گاه قدمت آن به سده‌ای هم نمی‌رسد. درواقع این فرهنگ، بازتاب گسترده‌ای از زندگی مادی و معنوی انسان است و به همین دلیل یکی از ارزشمندترین نهادها برای بررسی گذشته و شناخت روش‌های زندگی به شمار می‌رود و می‌توان عواطف و باورها و به‌طورکلی روح زندگی گذشتگان را از طریق آن بازشناخت؛ فرهنگی که ساخته توده مردم است و درحقیقت بازتاب روشنی از اندیشه‌ها و سنت‌های آنان است که گذشته را به امروز پیوند می‌دهد.
 از آنجایی که فرهنگ مردم، بخش مهم و جدایی‌ناپذیری از قلمرو و گستره فرهنگ هر قوم و ملتی به شمار می‌رود، عنایت به جلوه‌های گوناگون و متنوع آن در شرایط مدرن امروزی که سنت‌های دیرین گذشته روز به روز کمرنگ یا رو به فراموشی قرار می‌گیرند، بسیار حایز اهمیت است. یکی از جلوه‌های اصلی فرهنگ مردم، ترانه‌ها هستند؛ ترانه‌هایی که از دل‌انگیزترین و پراحساس‌ترین گونه‌های ادبیات عامیانه به شمار رفته و با بیان زیباترین و دل‌نوازترین عواطف انسانی و به میان کشیدن بهترین مضامین زندگی، انعکاسی از روحیات و احساس توده مردم‌اند. ترانه‌ها و لالايي‌هايي كه همراه هميشگي كودكان بوده‌اند و راه و رسم زندگي را به آنان آموزش مي‌دادند.
ترانه‌هاي كودكانه
در فرهنگ مردم، ترانه‌های کودکانه بخش مهمی از ترانه‌های عامیانه را تشکیل می‌دهند؛ ترانه‌هایی که هدف از به وجود آوردن آنها، بیشتر جنبه‌ آموزش، تعلیم و تربیت کودکان، آماده کردن ذهن و روح آنها برای زندگی آینده‌شان است. این ترانه‌ها با روحیه، افکار، احساسات و علایق عاطفی کودکان تناسب کاملی دارد. صادق هدایت درباره این ترانه‌ها می‌نویسد: «ترانه‌های کودکانه به اندازه‌ای با روحیه و زندگی بچه متناسب است که همیشه نو و تازه مانده و چیز دیگری نتوانسته جانشین آن بشود...» درواقع، آن مجموعه خلاقیت‌های شگرفی که در پرداختن این ترانه‌های کودکانه به کار رفته، حاصل تجارب فرهنگی و تربيتي است، که به آن متکی شده.
 به عبارتی ترانه‌های کودکانه در ادبیات عامه طیف رنگارنگی از مضامین شاد، لطیف، پرحرکت و جذاب را شامل می‌شود که در یک تقسیم‌بندی، لالایی‌ها، بازی‌ها، قصه‌ها و ترانه‌های نوازشی، محورهای اصلی آن است. این زمینه‌های متنوع، در مجموعه خود، کتاب پرورش سنتی کودک را در ادب ملی ما تشکیل می‌دهد و در برخی از آنها، تمهیدات آموزش و پرورش با مهارت شگرفی به کار رفته است. بنابراین، این مجموعه تنها به خواباندن یا سرگرم کردن کودک محدود و خلاصه نمی‌شود، بلکه در پرورش ذوق، عاطفه و درک مفاهیم و در تقویت استعداد و خلاقیت او، سهم اصلی را برعهده دارد.
 لالایی‌ها  
لالایی‌ها، یکی از قدیمی‌ترین، مرسوم‌ترین و زیباترین ترانه‌های عامیانه هستند که برای خواباندن و گاهی نوازش‌کردن کودکان، به وسیله مادران و دایه‌گان خوانده می‌شود و مانند سایر گونه‌های ادبیات عامه، سرشار از زندگی و واقعیت آن است. این لالایی‌ها در شهرها و روستاهای مختلف ایران و با لهجه‌های مختلف، قرن‌هاست سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند و به ادبیات مردمی یا فولکلور تعلق دارند و به نوعی زیربنای ساختمان ذهنی شعرگرای جامعه را ایجاد کرده‌اند. به همین دلیل یکی از منابع ارزشمند درباره ادبیات عامیانه هر قوم هستند و به‌عنوان ابتدایی‌ترین شکل ادبیات عامه پای در زندگی عملی دارند و نوعی ادبیات کاربردی هستند.
 نکته قابل توجه درباره این نوع از ادبیات کودکان این است که لالایی‌هایی که مادران برای کودکان خود زمزمه می‌کنند خود جزو اولین نغمه‌های زنانه هستند؛ نغمه‌هایی که موسیقی مشترک تمامی زنان با زبان و لهجه‌های مختلف است و زنان، بنیان‌گذار آن بوده‌اند و در واقع، قسمتی از موسیقی پربار سرزمین‌مان را تشکیل می‌دهد و این موسیقی‌آواها را به جرأت می‌توان «موسیقی زنان» نام نهادکه مادران با عواطف برای فرزندان خردسال خود زمزمه می‌کنند. با این اوصاف می‌توان گفت لالایی، جزو اولین موسیقی، کلام و شکل ادبیات است و مادران هنرمندانه با خواندن لالایی‌ها، گوش کودک را با کلام، وزن و ریتم آشنا می‌سازند و کودکی که از گهواره با نوای دلنشین لالایی‌ها، وزن و آهنگ را آموخته، خیلی زود می‌تواند به استقبال گونه‌های دیگر ادبیات کودکان، مانند متل‌ها، بازی ها، ترانه‌ها و افسانه‌ها برود و به همین دلیل، لالایی‌ها یکی از نخستین پدیده‌های آشنایی، انس و دلبستگی کودک با شعر و موسیقی و ادبیات به شمار می‌رود و با بررسی آنها در نزد اقوام مختلف کشور می‌توان به جایگاه این نوع از ادبیات مربوط به کودک در فرهنگ مردم به خوبی آگاه شد.
بنابر آنچه كه گفته شد، ‌جايگاه ترانه و لالايي‌هاي مادرانه در انتقال مفهوم زندگي، هويت و فرهنگ، در ارتباط با هر شخصي غيرقابل انكار است، ‌ترانه‌ها و لالايي‌هايي كه در خانه‌هاي امروزي كم‌كم فراموش مي‌شوند و جاي خود را به بازي كردن با تبلت و گوشي‌هاي همراه مي‌دهند. ابزاري كه فرصت برقراري تعامل با ديگران را از كودك مي‌گيرد.

 


تعداد بازدید :  157