صبا شعردوست|مسأله تامین مالی احزاب و چگونگی آن، یکی از سوالاتی است که مـدتهای طولانی مطرح است، امـا هر کشور به فراخور، فرهنگ و فعالیتهای سیاسیاش به نوعی به این مسائل پرداخته و تا حدودی این دغدغه مهم را حل کرده است.
در ایران برخی از فعالان سیاسی بر این باورند که پرداخت یارانه دولتی علاوه بر دریافت حق عضویت و کمکهای مردمی به آنها میتواند تحقق این مسأله را تسهیل کند. از طرف دیگر از نگاهی مقابل برخی نیز بر این باورند که پرداخت یارانه یا کمک مالی به احزاب موجب وابسته شدن آنها به دولتها میشود. در همین راستا نیز محمدحسین مقیمی، معاون سیاسی وزیر کشور، روز گذشته طی صحبتهایی در نشستی مشترک با فعالان تشکلهای سیاسی استان البرز گفت که حمایت مالی دولت از احزاب به دلیل محدودیت منابع امکانپذیر نیست. حسن لاسجردی، عضو حزب مؤتلفه اسلامی هم بر این باور است که باید هرچه سریعتر مشکل مالی احزاب حل شود چرا که به نقشآفرینی هرچه بیشتر احزاب در کشور کمک میکند. مشروح این گفتوگو در پی میآید.
آقای لاسجردی، شما با کمک مالی دولت به احزاب موافق هستید؟
نمیتوانم بگویم موافقم یا مخالف. چراکه کمک مالی و عدم کمک مالی به احزاب چالشهایی را در بردارد. از طرفی دولت نباید به احزاب کمک مالی کند چون در این صورت ممکن است توقعاتی از احزاب در پس اهدای این کمک به وجود بیاید. بالاخره هر حزبی گرایش خاص خود را دارد و ممکن است مخالف دولتی باشد. این درحالی است که با کمک مالی دولت به آن حزب منتقد، ممکن است آن حزب در معذوریت نسبت به بیان انتقاد قرار بگیرد. از سوی دیگر اگر به احزاب کمک مالی نشود، ادامه حیات برخیاز آنها ممکن است با دشواری روبهرو شود که این هم به صلاح نیست. چرا که ما به حزب و فعالیت حزبی در کشور نیاز داریم. بنابراین چون این چالشها به صورت کامل حل نشده است ما نمیتوانیم موافقت یا مخالفت داشته باشیم.
فکر میکنید کمک مالی دولت به احزاب چه معایب و مزایایی دارد؟
حقیقت امر این است که اگر احزاب بخواهند فعالیت کنند باید پشتوانه اقتصادی هم داشته باشند و ما نمیتوانیم به حزب اعتقاد داشته باشیم، اما مسیرهای فعالیت احزاب را هموار نکنیم. به نظر من تا زمانی که در این زمینه شفافسازی نشود، حتی پرداختن به معایب و مزایای آن هم فایدهای ندارد.
راهکار حل این موضوع چیست؟
بالاخره باید راهکاری تعیین شود و مثلا بگوییم از این پس دولت باید به احزاب کمک مالی کند، بعد چهارچوبهایش را تعیین کنیم که در این شرایط دولت میتواند کمک کند. در این صورت به راحتی میتوان حتی نقد کرد که این تصمیم چه معایب یا مزایایی دارد. معتقدم یا باید دولت به احزاب مساعدتهایی کند یا باید منع قانونی را بردارد که من پیشنهادم این است که بخش دوم را فعال کند. یعنی برای حوزه مسائل اقتصادی فکری کند و شرح عملکرد بخواهد تا همه هم و غم احزاب مسائل اقتصادی نشود. بنابراین اگر دولت هزینه کمک به احزاب را بهعنوان فعالیت جاری و ساری بدهد باید مورد دقت باشد که نباید توقعی در پس آن داشته باشد. یعنی دولت میتواند به احزاب مجموعهای کمکهای غیردولتی عمومی کند. حالا در ازای این کمک دولت میتواند توقع داشته باشد که احزاب هم در جامعه کارکرد موسمی نداشته باشند و بهطورکلی فعالیت کنند. راهکارش هم این است که هر چندماه یکبار گزارش مجموعه فعالیتهای احزاب را از آنها بخواهد. این اتفاق هم میتواند از سوی وزارت کشور یا هر مقام مسئولی که تعیین میشود، رخ دهد.
فکر میکنید که دلیل اصلی اینکه بیشتر احزاب الان دغدغه حل مسائل مالی حزبشان را دارند چیست و آیا در سایر کشورها هم همینطور است؟
فکر میکنم که در خیلی از کشورها این دغدغه وجود دارد یا در کشورهایی که احزاب به صورت موسمی و فصلی فعالیت میکنند یعنی در صورت برگزاری انتخاباتی شکل میگیرند و پس از آن هم متوقف میشوند، این مشکل بیشتر وجود دارد. کشورهایی که اصلا احزابشان دغدغه ندارند، سیستمشان حزبی است و در ازای فعالیتهایشان هم مسئولیتهایی را در بخشهای مختلف کشور قبول میکنند ولی در ایران اینطور نیست. در ایران احزاب فقط تسهیلکننده هستند و همین مسأله عملا برخی کارهای آنها را ممکن است تحت الشعاع قرار دهد. در ایران هم حزب داریم و هم رفتار حزبی نداریم و اینها مسائلی است که باید به آنها پرداخته و حل شود.