شماره ۵۳۵ | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۰ فروردين
صفحه را ببند
تحلیلی بر ضرورت سهمیه‌بندی جنسیتی در مجلس
سلطه فضای مردانه یا بی‌علاقگی زنان به مشارکت‌اجتماعی

طرح‌نو| تنها 9 نفر از 290 نماینده حاضر در مجلس زن هستند. این وضعیتی است که مجلس نمایندگان حال‌حاضر با آن مواجه است. مجلسی که در بهترین حالتش که مجلس پنجم بود، شاهد حضور 14 زن بوده است. زنانی که در برخی موارد نیز انتقادات بسیاری به عملکردشان شده و حتی بسیاری آنها را به نسبت مردان حاضر، نسبت به مسائل حوزه زنان بی‌توجه‌تر دانسته‌اند. با این وجود چندی است که بحث تبعیض مثبت و عدالت جنسیتی در زمینه راهیابی به مجلس عنوان شده است. بحثی که برخی آن را تنها در حد شعار و ناممکن دانسته و برخی دیگر آن را گامی درجهت از میان برداشتن بعضی تبعیض‌ها و افزایش توانمندسازی زنان جامعه می‌دانند. در این راستا نظر یکی از نمایندگان مجلس ششم، یکی از نمایندگان مجلس فعلی و یکی از فعالان حوزه زنان را در این راستا جویا شدیم که در پی می‌آید.

حضور زنان بدون تبعیض‌مثبت بسیار سخت است

فروغ عزیزی فعال حوزه زنان

تبعیض‌مثبت اتفاقی است که در همه‌جا و به‌خصوص در عرصه سیاست زیاد می‌افتد. به این معنا که به جبران یک کمبود  تاریخی، امتیاز و امکان خاصی به آنها که در اقلیت بودند، بدهیم. این تبعیض فقط هم مختص زنان نیست و اقلیت‌های مذهبی و... را نیز دربر می‌گیرد. در مجلس ایران هم به‌طور مثال در میان اقلیت‌هایی چون ارامنه و... تعدادی سهمیه داریم که البته زیاد نیست. در دوره‌های قبلی مجلس هم اصلاح‌طلبان گفته بودند که باید 30‌درصد سهمیه کرسی‌های مجلس را به زنان بدهیم. اما اسم این حرکت همان‌طور که گفتم سهمیه‌بندی جنسیتی نیست بلکه نامش تبعیض‌مثبت است و برای همه آنهایی است که در طول تاریخ در صحنه‌های مدیریتی و سیاسی حذف شده‌اند. یکی از شاخص‌هایی که توسعه جنسیتی را در جامعه‌ای می‌سنجد، حضور زنان در عرصه مدیریت و به‌طور خاص عرصه پارلمانی است و از این نظر تعداد نماینده‌های زن مجلس ما واقعا کم است. حضور زنان در عرصه‌هایی که در طول تاریخ از آن حذف شده‌اند، بدون تبعیض‌مثبت بسیار سخت است زیرا زنان مجبورند فشارهای زیادی را تحمل کنند و عرصه رقابت در این زمینه برابر نیست، درنتیجه احتمال این‌که همیشه همین‌قدر تعدادشان کم باشد، وجود دارد. اگر به حضور زنان در عرصه اجتماعی اعتقاد داریم، مجبوریم به آنها فرصت حضور بدهیم. زیرا چه در عرصه مدیریت و چه نمایندگی امکان‌پذیر نیست از آنها انتظار داشته باشیم که وارد شوند درحالی‌که شرایط را برایشان فراهم نکرده‌ایم. چون زنان با سقف‌های شیشه‌ای و تبعیض‌های متعددی مواجه‌اند و فقط قانون نیست. اگر تبعیض‌مثبت قایل نشویم، تعداد زنان بیشتر نمی‌شود چون سایر ساختارهای تبعیض‌آمیز را تغییر نداده‌ایم. اگرچه این‌که حضورشان چقدر به‌طورکلی به نفع زنان خواهد بود، محل مناقشه است. آیا حضور بیشتر آنها لزوما به این معناست که آنها کنشگرانی هستند که به نفع زنان عمل کنند؟ تجربه مجلس هفتم و هشتم نشان داد که این‌طور نیست و قوانین تبعیض‌آمیز چون سهمیه‌بندی جنسیتی دانشگاه‌ها توسط زنان نماینده حمایت شد، اما کمترین اتفاق ممکن این است که با این تبعیض‌مثبت ما کنشگران سیاسی زن بیشتری خواهیم داشت و این خودش یک‌قدم به‌سمت برابری جنسیتی است. ولی لزوما ممکن است به بهتر شدن وضع زنان نینجامد و این مسأله فقط مختص ایران نیست. چون فقط جنسیت تعیین‌کننده نیست و جهت‌گیری سیاسی نماینده‌ها هم اهمیت دارد.

زنان جامعه ما تمایلی به شرکت در کارهای سیاسی ندارند

شهلا میرگلوی بیات نماینده مجلس نهم

تا آنجایی که من اطلاع دارم در مجلس برخی از کشورهای همسایه سهمیه‌ای مقرر شده تا زن‌ها بتوانند حضور موثرتری در تصمیمات داشته باشند. مثلا این‌که در یکی از کشورها، باید 30درصد از مجلس را زنان تشکیل دهند. به این ترتیب، کسانی که بتوانند آرا به دست بیاورند وارد مجلس می‌شوند و اگر این 30درصد تشکیل نشود، زنانی که ویژگی لازم را دارند به این سمت منصوب می‌کنند. متاسفانه در قانون اساسی کشور ما چنین چیزی مطرح نشده است. در قانون اساسی ایران، هرکس که بتواند بیشترین آراء را به‌دست بیاورد، به‌عنوان نماینده وارد مجلس شورای اسلامی می‌شود. بنابراین اگر قرار باشد سهمیه‌بندی جنسیتی در تعداد نمایندگان مجلس صورت گیرد، ما نیاز به بازنویسی قانون اساسی داریم که قطعا چنین اتفاقی زمان زیادی خواهد برد. ضمن این‌که من معتقدم، هر نوع سهمیه‌بندی جنسیتی به‌نوعی، دامن‌زدن به ناعدالتی است و همان‌طور که ما درمورد سهمیه‌بندی دانشگاه‌ها و اختصاص‌دادن برخی رشته‌ها برای مردان، مخالف بوده‌ایم و از آن حمایت نکرده‌ایم، باید همچنان بر سر عقیده‌مان بایستیم و به مسأله سهمیه‌بندی دامن نزنیم. افراد باید براساس شایستگی‌ها و اعتماد عمومی وارد مجلس شوند. بنابراین من معتقدم، باید از طریق راه‌حل‌های دیگری وارد شد تا بتوان سهم زنان را در مشارکت‌های اجتماعی افزایش داد. من به‌عنوان کسی که سال‌ها فعالیت‌های اجتماعی داشتم و این‌روزها هم در مجلس مشغول به‌کار هستم، متوجه شدم که زنان جامعه ما به‌‌رغم توانایی‌های زیادی که دارند، تمایلی به‌شرکت در کارهای سیاسی ندارند. زنان باهوش و با بهترین مراتب علمی ترجیح می‌دهند که جذب مراکز علمی کشور شوند و در سیاست ورود نکنند. این‌طور به‌نظر می‌رسد که سیاست، عرصه جذابی برای زنان ما نیست به همین دلیل است که زنان زیادی به‌مجلس ورود پیدا نمی‌کنند یا در مناصب سیاسی جایگاه چندانی ندارند. اگر قرار باشد برای زنان کشورمان کاری کنیم، بهتر است این مسیر را از طریق هم‌جنسان خودمان هموار کنیم که در خیلی از مواقع عقب‌نشینی کردند و تمایلی برای حضور بیشتر در عرصه سیاست ندارند. ما در جامعه زنان زیادی داریم که می‌توانند در سطوح بالای مدیریتی قرار گیرند و برای هم‌جنسان خودشان گام‌های موثری بردارند.

گام نخست؛ هر استان یک نماینده زن

شهربانو امانی نماینده ادوار مجلس

مجلس به‌عنوان یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار کشور است. رکنی که در آن مهم‌ترین تصمیمات کشور گرفته می‌شود و از این‌رو باید تصمیمات با دوراندیشی گرفته شده و مصلحت تمامی اقشار در آن، مورد توجه قرار گیرد. طی ادوار گذشته مجلس اما همواره شاهد حضور اندک بانوان بودیم. چنانچه در مجلس چهارم، تعداد انگشت‌شمار چهار نفر و تنها از حوزه تهران حضور داشتند. پس از آن بود که برای نخستین‌بار خانم‌ها از شهرهای تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه کاندیدا شده و به مجلس راه یافتند. اما مجلس پنجم در این میان رکورددار حضور خانم‌ها بود و در آن مجلس 14 زن حضور داشتند. مجلس ششم به‌رغم ریزش تعداد کاندیداها و مشکلاتی که وجود داشت، خانم‌های بیشتری اعلام کاندیداتوری کردند اما به‌دلیل حمایت‌نشدن زنان از سوی جریان‌های سیاسی، افزایشی در حضور آنها شاهد نبودیم و حتی یک‌نفر از این افراد کم شد و نمایندگان زن مجلس ششم 13 نفر بودند. مجلس هفتم نیز چنین وضعیتی را تجربه کرد. اما مجالس هشتم و نهم وضع بدی در راستای حضور زنان تجربه کردند. در مجلس هشتم، 8 زن و در مجلس نهم 9 زن حضور داشتند. اما عرصه سیاسی کشور به‌دلیل نداشتن ساختار قاعده‌مند و عدم رعایت قواعد بازی سیاسی، ضابطه‌مند و قانونمند نیست و فضایی به‌شدت مردانه دارد. در حوزه‌های دیگر این‌طور نیست اما در حوزه سیاسی فضا بسیار تنگ است و زیرساخت‌ها برای حضور تمامی اقشار جامعه کم است. از سوی دیگر، رقابت برای احراز کرسی‌های مجلس بسیار تنگاتنگ است و همین نیز عاملی می‌شود تا برای به‌دست‌آوردن جایگاه بسیار تلاش کنند و بخواهند موانع مختلف را از سر راه بردارند. اما برای راهیابی به مجلس، دو عنصر، بسیار مهم و حایزاهمیت است. نخست، نیروی انسانی و کادر حمایتی و دیگری منابع مالی است که البته داشتن منابع مالی بسیار مهم است که در استقرار عدالت جنسیتی باید به تمامی این موارد توجه داشت. اما در ارتباط با بحث تبعیض مثبت و به‌نوعی استقرار تعادل جنسیتی، باید دانست که این امر ازجمله شاخص‌های توسعه‌پایدار هر کشور است اما طبیعی است در جهان و اداره سیاسی این نقیصه و خلأ در زمینه جهانی هم مشهود است و همواره زنان نتوانسته‌اند جایگاهی که باید را کسب کنند. در این میان اما تلاش‌های جهانی بسیاری نیز صورت پذیرفته. برای مثال در‌سال 1996م. نشست اتحادیه بین‌المجالس که پارلمان‌های جهان در آن حضور دارند در دهلی‌نو برگزار شد. این نشست سالی دوبار برگزار می‌شود. عنوان نشست نیمه‌دوم‌ سال 96، «مشارکت برابر زنان و مردان» بود که ایران به‌عنوان یکی از اعضای فعال حضور داشت. اما پیشنهاد مشارکت مساوی زنان و مردان در مجلس تنها توانست 25 تا 30‌درصد رأی را به خود اختصاص دهد. چراکه شرایط خیلی کشورها مانند کشورهای عربی آمادگی برابری را نداشت. این درحالی است که در برخی کشورها مانند افغانستان، تعداد کرسی‌های نمایندگان زن مشخص است و چنانچه این کرسی‌ها پر نشود، جای آنها خالی می‌ماند، به همین دلیل گروه‌های سیاسی برای جذب زنان  تلاش می‌کنند. این را می‌توان تبعیض مثبت نامید. درحال‌حاضر اما ما در آستانه تدوین برنامه کوتاه‌مدت ششم هستیم و ‌سال 94 نیز با حرکت تیم‌هسته‌ای لبخند به لبان مردم ایران نشست. این حرکت‌ها باید به‌سمت بهبود مسائل داخلی و حل مشکلات کشور شیفت شود. پایان امسال انتخابات برگزار خواهد شد و از این‌رو ما انتظار فضای سیاسی پرنشاط برای تشکیل یک مجلس توانمند را داریم. این امر مطالبه نیمی از جمعیت کشور و سرمایه‌های اجتماعی ما است که با حضور خود در تصمیم‌سازی‌های کشور بتوانند به تلطیف فضای سیاسی و سالم‌سازی آن کمک کنند. اگر خانم‌ها در مجلس حضور داشته باشند، می‌توانند به قانونمندی جامعه کمک کنند و این میسر نخواهد شد مگر آن‌که دولت به‌عنوان مجری، شرایطی قانونی را ایجاد کند که یک انتخاب آزاد و قانونمند داشته باشیم. زنان مجلس نیز باید در عملکرد خود تجدیدنظر   و فعال‌تر از پیش عمل کنند. چراکه در بسیاری از موارد، ضعف نمایندگان زن مجلس عاملی شده تا حضورشان دارای اهمیت نباشد. چراکه عملکرد زنان در مجالس هشتم و نهم در حوزه زنان بسیار ضعیف بوده است. هرچند عدالت در تعداد نمایندگان و مساوی‌شدن تعداد آنها درحال‌حاضر ممکن نباشد اما شاید برای گام اول درست این باشد که هر استان یک نماینده خانم داشته باشد و ما شاهد 31 نماینده خانم در مجلس آتی باشیم.

 


تعداد بازدید :  130