| نیما صائب |
نامش دره قرقاولها است اما اینک جز حیوانات موذی، جانوری در آن نمیتوان یافت؛ سرنوشتی تلخ و درام که 30 سال پیش برایش کلید زده بودند. آن روز که تصویب کردند 16 هکتار از جنگلهای زیبای سراوان در 15کیلومتری مرکز استان گیلان یعنی رشت بهطور «موقت» محل اسکان زبالههای رشت و چند شهر دیگر گیلان شود. «موقتی» که 30 سال به درازا کشید و اکنون منطقه را تبدیل به جهنمی بدبو و بدهیبت و کثیف و کریه کرده است. آن هم درست وسط یکی از انبوهترین و سرسبزترین جنگلهای ایران با پوشش گیاهی کم نظیر در جهان.
در این 30 سال آنقدر زباله به این منطقه آوردهاند که ارتفاع زبالهها خود تبدیل به یکی از قلههای جنگل شده است، در نزدیکی کوههای مجاور. آنقدر زباله تلنبار کردند که از شیرابه آن رودی سیاهرنگ و متعفن تشکیل شده که تنه میزند به رودخانههای مرده گوهررود و زرجوب و درنهایت میریزد به دریای ناخوش احوال کاسپین. اینک بعد از 30 سال دره قرقاولها تبدیل به محیطی ترسناک شده است عین فیلمهای ژانر وحشت و تخیل؛ درختانی با برگهایی از پلاستیک و کوهی از زباله و رودی از کثافت. آن هم بیخ گوش شهری که مسئولان و اعضای شورایش با افتخار نام کلانشهر بر آن میگذارند اما هنوز نتوانستهاند گره این معضل آبروبر را بازکنند. شهری که در سودای توسعه میسوزد اما در 15 کیلومتریاش، یعنی در 20 دقیقهایاش، منطقهای را ساختهاند که نمایی بدتر از شهر طاعونزدهها دارد. منطقهای که در هیچ کشور توسعهیافتهای شاید یافت نشود اما در ایران، در شمالیترین قسمت آن، در یکی از سرسبزترین و بکرترین مناطق آن، اینک محلی به وسعت 16هکتار وجود دارد که تا خرخره پر از زباله است و از نفوذ هر دقیقه 1200 لیتر شیرابه آن به زمینهای اطراف، عین هجوم لشکر مغولها، نه اثری از زمینهای کشاورزی گذاشته و نه سفرههای آب زیرزمینی. هجومی که امنیت زندگی را از 7هزار ساکن دهستانهای اطراف منطقه گرفته. همین چند سال پیش بود که به خاطر وجود سرنگهای آلوده و زبالههای بیمارستانی وجود 2 نمونه ایدز در منطقه اعلام شده بود و اما کسی به فکر راه نجات نیفتاد. حال که حجم زبالههای رشت و چند شهر دیگر استان از 200 تن به 900 تن افزایش یافته و آلودگیهای بیشتری را برای ساکنان روستاهای اطراف به ارمغان آورده، بازهم راهی برای درمان یافت نشده. سالهاست که مردم منطقه که استفاده از ماسک به خاطر بوی تحملناپذیر و متعفن منطقه برایشان تبدیل به عادت و البته اجبارشده، فقط وعده شنیدهاند و بس. آخرینش احداث تصفیهخانه شیرابههای سمی سراوان است که به رقمی معادل 30میلیارد تومان نیاز دارد و قرار است امسال اجرایی شود. وعده دیگر هم خرید دستگاه زبالهسوز است که رفتهاند از چین دستگاهی خریدند که به تأیید سازمان محیطزیست نرسید و برگشت خورد و اینک قرار است کارخانهای زبالهسوز با اعتباری معادل 11میلیارد تومان احداث شود اما مصیبتزدگان را چه کار است به وعدههای عمل نشده. آنها وضع کنونیشان را میبینند. کامیونهایی که سالهاست از مقابل دیدگانشان میگذرند و همینطور که زبالهها و شیرابهشان در طول مسیر روی جاده میریزد به منطقه موردنظر میروند و کالای مرگآورشان را روی قبلیها تلنبار میکنند. آنگاه یک بیل مکانیکی میآید و زبالهها را پخش میکند و هر چند دقیقه یکبار هم کمی شن روی آنها میریزد. در گوشه و کنار، کارگرانی هم یافت میشوند که همان کار بیل مکانیکی را میکنند. بدون لباس مجهز و رعایت ایمنیهای بهداشتی. کارگرانی که در بینشان میتوانید کودکان کار را هم ببینید. این است سرنوشت منطقهای که زمانی به دره قرقاولها معروف بود اما اینک نهایت کاری که برایش شده این است که بعد از سه دهه مسئولان روی زبالههایی به ارتفاع 40 متر را آسفالت کنند و زمین فوتبال روی آن احداث. غافل از گاز نهفته زیرزمین که هر لحظه ممکن است باعث انفجار منطقه شود. اتفاقی که بارها روی داده و مسئولان عادت کرده به آزمون و خطا را وادار به تعبیه لولههای بزرگ در میان انبوه زبالهها برای خارجکردن گاز متان کرده است.
گزارشی دردناک از منطقهای مصیبتزده
تازهترین گزارش از این منطقه مصیبتزده را خبرنگار یک روزنامه محلی نوشته:
اکسیژن در منطقه به وضوح کم و گاز حاصل از زبالهها زیاد بود. واکنش طبیعی بدن در برابر حجم زیادی از بوی تعفن تلاش برای زیاد کردن فاصله دم و بازدم است، زیر پایمان پر از زبالههایی بود که به واسطه بارندگی شیرابهای چند برابر روزهای عادی داشتند و تا جایی هم که چشم کار میکرد، پوشیده از انواع زبالههای تفکیک نشده و خطرناک بود که بیل مکانیکی شهرداری روی آنها جولان میداد. چند گاو و سگ هم در میان زبالهها دنبال روزی خود بودند. حیواناتی که با توجه به هشدارهای پزشکی و همچنین اظهارات اهالی زمینه بیماریهای زیادی را در منطقه فراهم میکنند.
در حالی که فضا و زبالهها و ورود هر چند دقیقه یکبار کامیونهای حمل زباله شهرداریهای رشت، صومعهسرا، شفت، احمدسرگوراب، فومن، سنگر و خمام در منطقه جنگلی سراوان به نظر ما غیرقابل تحمل میآمد اما ۴ کارگر بزرگسال و ۳ کودک که ظاهرا از سوی پیمانکار شهرداری رشت دعوت به کار شده بودند در میان این حجم از زباله به دنبال نان بودند. بهترین اتفاق ممکن برای آنها ورود کامیونی جدید و خالیکردن «آشغالهای» تازه روی زبالههای ریخته شده در جنگل و هجوم برای زیرو روکردن زبالهها با دست و یافتن تکههای پلاستیک و احیانا اشیای باارزش بود.
جوانی که به نظر میرسید سرکارگر گروه با ادعای ۱۵سال سابقه کاری در این بخش بود، با مشاهده خبرنگار و عکاس در محل با رفتارهای تند از کودکان میخواست که در تیررس نگاهها و دوربین نباشند و آنها را به سمت پایین دره هدایت میکرد و درواقع هل میداد. اگر لحظهای بیتوجهی از آنها سر میزد، با فریاد از آنها میخواست که روی زمین بنشینند تا در تصاویر برداشته شده مشخص نباشد که نیروهای کار او کودکان ۱۲ تا ۱۵ سالهای هستند که آن ساعت روز باید در مدرسه حضور داشته باشند نه کثیفترین جای دنیا.
از کودکان کار تا بیماریهای خطرناک
این خبرنگار در ادامه مینویسد: اسماعیل غلامپور عضو شورای دهستان سراوان که به همراه جواد محبی عضو دیگر شورا در این بازدید میدانی ما را همراهی میکردند، با اشاره به وضع کارگران حاضر در محل گفت: وقتی چند سال قبل بعضی از بیماریهای پوستی در منطقه شیوع پیدا کرد، گفته شد که یکی از عوامل آن حضور بعضی از کارگران در میان زباله و بیتوجهی به بهداشت عمومی است، در نتیجه تلاش شد تا از حضور مردم بومی در محل دفن زبالهها جلوگیری شود تا حداقل از آلودهترشدن بیشتر محل زندگیمان جلوگیری کنیم اما طبیعتا کنترل اوضاع برای ما بهطور متوالی ممکن نیست.
بهگفته او، آبهای زیرزمینی سراوان کاملا آلوده است و امکان کشت و زرع در بسیاری از مناطق از بین رفته است.
جواد محبی، عضو شورای دهستان سراوان هم با نشاندادن وضع وخیم محل دفع زبالهها در سراوان یاد آورد که چندی قبل بعضی از مردم به نشانه اعتراض آبهای آلوده شده به دلیل نفوذ شیرابههای سراوان که کاملا شبیه نوشابه سیاه شده بود را در شیشه ریخته بودند تا شاید باعث بیداری وجدان بعضی از مدیران امر و بهویژه مدیریت شهری شود.
وقتی به غلامپور میگویم که کارگران جمعکننده ضایعات میگویند زباله تاثیری بر سلامتیشان ندارد، میگوید آمار بیماریهای پوستی، گوارشی و سرطان در این منطقه بالاست و ما شرمنده مردم صبور سراوانیم. چون دهیاری و شورای دهستان، قدرت برطرفکردن مشکلاتی که حاصل ۳۰سال عدم مدیریت شهرداریهای چند شهر استان است را ندارد و تنها کاری که از دستشان برمیآید، حضور در نهادهای تصمیمگیر استان و درخواستهای متوالی از مدیران کشوری برای حل این معضل است. او البته میگوید: با گذشت حدود ۱۹ماه از آغاز به کار دولت تدبیر و امید تعدادی از مدیران تصمیمگیر در مرکز استان حتی حاضر نشدهاند برای شنیدن درد دلهای مردم سراوان دقایقی ما را به حضور بپذیرند.
این عضو شورا با ذکر تناقضهای رفتاری بعضی از دستگاههای متولی حفظ محیطزیست تأکید کرد وقتی سازمان محیطزیست به خاطر کشتن یک شغال وحشی، شکارچیان را به دادگاه احضار میکند، چگونه از بیماری تعداد زیادی از مردم، تخریب چند هکتار جنگل، آلودهکردن آبهای زیر زمینی و نابودی رودخانه و در نتیجه آن تالاب انزلی به آسانی و فقط با ذکر تکرار تذکر عبور میکند؟
او با انتقاد چند باره از عملکرد شورا و شهرداری رشت در این دوره و دوره قبل گفت: ما امیدوار به حل مشکل زبالههای سراوان با روند در پیش گرفته شده کنونی نیستیم. اظهارات این عضو شورای دهستان سراوان در حالی است که رشت بیش از نیمی از سال ۹۳ را بدون شهردار پشت سر گذاشت و اعضای شورا هم دلیلی برای پنهانکردن اختلافات عمیق خود در رسانهها نمیبینند.