| منصور کوشان | کارشناس ترافیک |
گذشت بیش از ۲۰۰ سال از تاریخ شکلگیری پایتخت، تهران را جدا از مسائل کوچک و بزرگ به مجموعهای منحصر به فرد از جاذبههای گردشگری و تفریحی بدل ساخته، اما با این همه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان صنعت گردشگری، شهروندان تهرانی، تهران و جاذبههای آن را نشناخته و سالهای سال چون غریبهای در شهر خود زندگی میکنند. در واقع به دلایل متعدد، گردشگری شهری در پایتخت امری مغفول محسوب میشود و نه تنها جهانگردان به درستی تهران و جاذبههای دیدنیاش را نمیشناسند بلکه بسیاری از ساکنان آن نیز پس از چندین دهه سکونت حتی نام برخی از مهمترین مکانهای دیدنی شهر خود را نشنیدهاند. هرچند شاید شهروندان تهرانی آنچنان هم مقصر وضعیت موجود نباشند. اطلاعرسانی پیرامون مراکز فرهنگی و گردشگری در این شهر بسیار ضعیف است و تلاشی برای معرفی جاذبههای آن صورت نمیگیرد. موزههای خالی و بیمشتری تهران که تنها در ایام نوروز و به مدد تبلیغات گذرا و بلیت نیم بها مورد توجه مقطعی قرار میگیرند، خود گواه روشنی بر بیانگیزگی (یا به عبارت بهتر بیخبری) مردم شهر برای دیدار از جاذبههای منحصر به فرد پایتخت است.
قابل کتمان نیست که با فاصله گرفتن زندگی شهرنشینی از عادات سنتی، رفته رفته گرایش مردم به سفرهای درون شهری به شکل گذشته کاهش یافته است. به همین دلیل لازم است با شناخت وضع موجود انگیزههای تازهای در شهروندان برای دیدار از شهری که در آن زندگی میکنند ایجاد شود. به طور مثال میتوان برنامههای جدید را به گونه دیگری و در قالبی متفاوت ارایه کرد که متناسب با خواستههای شهروندان امروز بوده و آنها را برای دیدار از مناطق دیدنی و تاریخی شهر ترغیب کند. راهاندازی و تقویت تورهای گردشگری درون شهری یکی از راهکارهایی است که میتواند مورد توجه جدی در این زمینه قرار گیرد. سفرهای درون شهری و یک روزه میتواند نقطه آغازی برای فعال کردن صنعت گردشگری داخلی باشد، کما اینکه پرداختن به گردشگری داخلی و شهری و رونق بخشیدن به آن میتواند زیرساختهای گردشگری در کشور را تقویت کرده و به مثابه یک تمرین خوب ما را برای جذب گردشگر خارجی بیشتر و تبدیل گردشگری به صنعت، آماده کند.
خوشبختانه تورهای تهران گردی چند سالی است که به راه افتاده و پایتختنشینان علاقهمند به کشف جاذبههای سیاحتی این شهر بزرگ را به دیدن نقاط دیدنی و تاریخی آن رهنمون میکنند. تورهای فوق به نوعی این فرصت را فراهم میسازند تا تهرانیها در حال و هوای قدیمیترین محلههای شهر خود نفسی تازه کرده و آنچه که در کتابهای زندهیاد جعفر شهری از «طهران» خواندهاند را با چشمان خود به تجربه بنشینند. اما موضوع اینجاست که تمهیدات فوق هنوز کافی به نظر نمیرسند. اینکه شهروندان تهرانی میتوانند با حضور در این تورها به دیدار
کاخ موزه گلستان، خانه قوام، حجرههای فرسوده بازار تهران و مدرسه انوشیروان دادگر نایل شده و ناهار را در یکی از قدیمیترین رستورانهای بازار صرف کنند به خودی خود اتفاق فرخندهای محسوب میشود اما ساز و برگ تهیه دیده شده، همچنان برای ابرشهری که جمعیت آن به تنهایی برابر با جمعیت کل تعداد زیادی از کشورهای جهان است کافی به نظر نمیرسد.