شماره ۵۳۴ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۹ فروردين
صفحه را ببند
همدلی و همزبانی بنیان توانمندی در جامعه

امان‌الله قرایی‌مقدم جامعه‌شناس

اگر بخواهم در یک جمله درباره توانمندی جامعه ایران صحبت کنم، باید بر توانمندی و بالابردن سرمایه اجتماعی متمرکز شوم. همین فرمایشی که رهبری در آغاز‌ سال عنوان کرده‌اند،   از منظر جامعه‌شناسی می‌توان دو مفهوم همدلی و همزبانی را در ارتباط با توانمند شدن جامعه تفسیر کرد. اگر تلاش کنیم که همدلی و همزبانی به‌وجود ‌آید به‌دلیل جامعه‌شناسانه، توانمندی در جامعه ایجاد می‌شود که البته رسیدن به آن کار کرام‌الکاتبین است. مولوی می‌گوید: ‌ای‌بسا هندو و ترک همزبان؛ ‌ای‌بسا دو ترک چون بیگانگان/ پس زبان محرمی خود دیگر است؛ همدلی از همزبانی خوش‌تر است.
مساله‌ای که امروز در دنیا مطرح می‌شود، مسأله سرمایه اجتماعی است که جامعه‌شناسان از دهه 20 کوشش کردند آن را تثبیت کنند. جامعه‌شناسان معتقدند، هیچ سرمایه دیگری به نتیجه و کارآیی لازم نمی‌رسد و همه‌چیز در گرو سرمایه اجتماعی است؛ سرمایه اجتماعی عبارت است از همدلی، هم‌رأیی و اعتماد که در جامعه شکل می‌گیرد. به همین دلیل ما بودن، به‌جای من‌بودن، در کنار همدلی و همه این مفاهیم باعث می‌شود 3 سرمایه دیگر به‌کار بیفتد. این 3 سرمایه از دیرباز در جامعه‌شناسی مطرح بود؛ اول سرمایه طبیعی که شامل منابع طبیعی و عرضی است؛ ایران هم در سازمان برنامه با عنوان آمایش سرزمین دنبال ساماندهی سرمایه‌های طبیعی است. سرمایه دوم هر جامعه، سرمایه تکنولوژیکی و صنایع است و سرمایه سوم، نیروی انسانی اعم از دانشجو، پزشک، معلم، روزنامه‌نگار و... است. امروز می‌گویند، سرمایه دیگری که می‌تواند این 3 سرمایه را به‌کار گیرد و بهره‌وری را در کل جامعه بالا ببرد، سرمایه اجتماعی است. یعنی همین همدلی و همزبانی و هم‌رأیی.
در‌سال 1904 اولین‌بار امیل دورکیم، تئوری تقسیم‌کار اجتماعی را به‌کار برد و در این تئوری، جوامع را به دو دسته تقسیم کرد. جوامع عقب‌مانده که در آنها همبستگی مکانیکال و ماشینی است؛ یعنی مردم کار می‌کنند درحالی‌که از یکدیگر هیچ نمی‌دانند و از هم خبر ندارند. جامعه این‌طور پیشرفت نمی‌کند. نوع دوم، همبستگی ارگانیکی است که جامعه در آن به پیکر انسان تشبیه می‌شود. هرکسی خود را جزیی از این جامعه می‌داند که اگر مشکلی در کارش ایجاد شود، می‌داند که در کل جامعه خلل ایجاد خواهد شد و این به ضرر کل سیستم است.
در دهه 20 میلادی جاکوب و رابرت بنتام و جیمز کلمن و اخیرا در دهه 50 هم فکویاما، تئوری همبستگی اجتماعی و اعتماد اجتماعی را مطرح کردند. اعتماد در جامعه دو نوع عمودی و افقی است؛ اعتماد بین مردم که افقی است و اعتماد بین دولت و مردم که عمودی است. کشورهای پیشرفته آمریکا و اروپای غربی براساس این تئوری‌ها کوشش کرده‌اند سرمایه اجتماعی را با هر 3عنصر مورد توجه قرار دهند. اتفاقی که امروز در کشورهای آسیایی مثل ژاپن و کره‌جنوبی شاهدش هستیم. چین درحال تلاش برای رسیدن به این نقطه است. بر همین اساس می‌توان گفت نام‌گذاری امسال بسیار مهم است. درواقع لازمه رسیدن به اهدافی که سال‌های گذشته عنوان شد نیز همین همدلی و همزبانی است چه‌‌بسا بدون همدلی در جامعه اقتصاد مقاومتی جلو نمی‌رود چون زمینه فرهنگی و اجتماعی آن مساعد نیست. اگر همدلی و همزبانی در جامعه وجود نداشته باشد، نمی‌توان از تولید داخلی حمایت کرد. زیرا کسی تولید‌کننده داخلی را از خود و جزیی از یک کل واحد تلقی نمی‌کند. درواقع توانمندی جامعه هم در گرو برقراری همبستگی اجتماعی است. اگر مردم و مسئولان همدل نباشند، کسی در مصرف انرژی صرفه‌جویی نمی‌کند؛ هیچ‌کس در کاری که انجام می‌دهد احساس مسئولیت اجتماعی نمی‌کند، حتی روزنامه‌نگاری که مقاله می‌نویسد، فقط می‌خواهد کار را از سر خود باز کند بدون این‌که احساس مسئولیت اجتماعی در قبال جامعه خود داشته باشد. بنابراین تئوری سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی چنان وسیع است که همه‌چیز را دربرمی‌گیرد.
همدلی و همزبانی، اعتماد متقابل و بالابردن همبستگی اجتماعی زمانی عملی می‌شود که استفاده غیرقانونی از بیت‌المال از بین برود، دولت نسبت به تعهداتش در قبال مردم پایبند باشد، پارتی‌بازی و ارتباطات فامیلی از بین برود. درواقع همدلی جامعه یک سرمایه‌گذاری اجتماعی پیونددهنده است و اساس توانمندی جامعه محسوب می‌شود و باعث تبدیل همبستگی مکانیکی به همبستگی ارگانیکی در جامعه می‌شود. 


تعداد بازدید :  217