سعید اصغرزاده
ميخواهم در ستايش زبان مادري بنويسم و اينكه بايد داوطلب پاسداشت زبان مادريمان باشيم و قدرداني كنم از تحقق يكي از شعارهاي رئيسجمهوري. اما همه اينها مقدمهاي ميطلبد. پس ناچاريد مطالبي را با من مرور كنيد تا به اصل موضوع برسيد. هرچند وقتي به اصل ميرسيد تازه ستونم تمام ميشود!
لابد ميدانيد كه يك روز را از طرف یونسکو بهعنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری كردهاند. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو درسال ۱۹۹۹ بهمنظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز بهدلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرده بود. دلیل نامگذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا، پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستانشرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، ازجمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن تلاش جهت ملیکردن زبان بنگالی بهعنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمتآمیزی در این شهر بهراه انداختند. بهدنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده و عدهای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و بهدرخواست این کشور، برای نخستینبار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ نوامبر (برابر با دوم و گاهی اول اسفند) را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میشود.
زبان نخست یا زبان مادری به نخستین زبانی گفته میشود که کودک سخن گفتن به آن را یاد میگیرد. زبان نخست(افزون بر زبان بومی) زبان اصلی، زبان مبدأ، زبان مادری یا مجموعه اصطلاحات بومی، زبان شخصی است که از زمان تولد آن را آموخته و به بهترین وجه صحبت میکند و اغلب معنایی برای همسانی جامعهشناسی زبان است. در بعضی از کشورها، اصطلاحات زبان بومی یا زبان مادری بیشتر به زبان قومی یک فرد اشاره میکند تا زبان اول او. در برابر، زبان دوم زبانی است که هر فردی متفاوت با زبان نخستش صحبت میکند.
مساله و خواست تحصیل به زبان مادری سابقه نسبتا طولانی در ایران دارد و به زمان پادشاهی پهلوی اول برمیگردد. اما همواره با این خواست مخالفت شده بود. پهلوی اول که وظیفه خود را مدرنکردن ایران بر مبنای تاریخ ٢٥٠٠ ساله شاهنشاهی میدانست، ناسیونالیسم فارسی، ایرانی را به ایدئولوژی رسمی تبدیل کرد که در آن تنها زبان و فرهنگ فارسی حق ابراز داشت، البته در رسانههای جمعی در آن زمان موزیک و ترانه به زبانهای ترکی، کردی و گیلکی پخش میشد.
بعد از پیروزی انقلاب، جمهوري اسلامی در اصل ١٥ قانون اساسی به حقوق اقلیتهای ایران پرداخت. طبق اصل ١٥ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، «زبان و خط رسمی ایران فارسی است، اما استفاده از زبانهای قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس به زبان آنها در مدارس و در کنار زبان فارسی آزاد است. حالا 35 سال پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، اسفند ماه سال گذشته، گامی عملی جهت اجرای بخشی معطلمانده از یکی از اصول این قانون برداشته شد و برای نخستینبار، تدریس رسمی زبان و ادبیات کُردی، در قالب کتابی درسی که بهعنوان ضمیمه کتاب فارسی دوره اول متوسطه تدوین شده، در مدارس شهرستان سقز در استان کردستان آغاز شد. براساس گزارش وبسایت کُردی/ فارسی «روانگه»، روز شنبه ۹اسفندماه در مدرسه صلاحالدین ایوبی سقز در استان کردستان طی مراسمی از کتاب آموزش زبان کُردی رونمایی شد. تاکنون 5هزار جلد از این کتاب ٦٧ صفحهای با نام «وانه کوردی» (درس کُردی) منتشر شده و به قیمت ١٧٠٠ تومان که هزینه چاپ آن است از طریق مدارس در اختیار دانشآموزان قرار گرفته است. البته تقاضا برای کتاب در سطح شهرستان زیاد است، اما با توجه به نداشتن مجوز وزارت ارشاد، امکان فروش آزاد آن وجود ندارد و تنها بر حسب تقاضای مدارس در مجموعههای هزارتایی چاپ شده و در اختیار مدارس متقاضی قرار میگیرد.»
خردادماه سال ۹۳ در ادامه همین بحثها، جمعی از فعالان کُرد در نامهای که به امضای ۱۰هزار شهروند کُرد رسیده بود، با یادآوری وعدههای حسن روحانی خواهان اجراییشدن آنها در ارتباط با «آموزش زبان مادری» شدند. حالا اما خبر آغاز تدریس رسمی زبان و ادبیات کُردی در مدارس سقز را شاید بتوان گام مهم و تعیینکننده در اجرای کامل اصل پانزده قانون اساسی دانست. گامي كه تلاش در جهت تحقق اصول معطل مانده قانوناساسي و تحقق شعارهاي رياست جمهوري محترم است. كاري كه در جهت تحقق اهداف داوطلبانه در جهت حفظ ميراث و ارزشهاي بومي كشور نيز هست. جناب آقاي روحانی، ممنونيم.