شماره ۵۳۴ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۹ فروردين
صفحه را ببند
کوچیدن به خانه‌های کوچک
آلونك‌هاي یک‌وجبی براي مردم بی‌سرپناه

تا حالا مجبور بوده‌اید همه زندگی خود را در یک فضای محدود و بندانگشتی جا بدهید؟ هنرمندی در کالیفرنیا این کار را عملی کرده است. او با استفاده از وسایل به‌درد نخور، برای مردم بی‌سرپناه، خانه‌هایی یک‌وجبی می‌سازد.
گریگوری کلون، سال‌هاست با کارهای هنری خود بین مردم عادی به‌ویژه بی‌خانمان‌های آمریکایی شناخته شده است. گریگوری در طنز اجتماعی تخصص دارد و کارهای هنری خود را براساس واقعیت‌های جامعه ارایه می‌کند. یکی از کارهای او، این است که آت و آشغال‌هایی را که مردم مرفه دور انداخته‌اند، جمع می‌کند و با استفاده از آنها برای مردم بی‌سرپناه اطرافش، اتاقک‌های سیار و کوچک‌ می‌سازد.
او از ماشین لبا‌‌سشویی تا چوب و پلاستیک و آهن‌پاره‌ و هر چیزی که در ذهنش او جرقه بزند، خانه‌های کوچک و خوشرنگ می‌سازد. در طول سال‌هایی که مشغول این کار بوده، با ساختن هر اتاقک خلاقیت خود را بیشتر کرده است. او تلاش کرده در این اتاقک‌های کوچک شرایطی را فراهم کند که در یک منزل معمولی وجود دارند. از شیر آب گرفته تا دوش، آشپزخانه، میز و صندلی، پنجره، در و حتی قفل. همه اینها در یک یا یک‌ونیم متر اتاق ایجاد می‌شوند که برخی از آنها شباهت زیادی به لانه حیوانات خانگی دارند. اما بسیاری از این اتاقک‌ها آثار هنری‌اند. گریگوری معتقد است که هیچ‌کدام از این اتاقک‌ها شبیه هم نیستند، چون مواد هرکدام از گوشه‌های شهر و آشغال‌های پراکنده فراهم آمده است.
بی‌خانمان‌های سپاسگزار
برای بی‌خانمان‌هایی که سال‌های سال، زیر باد و باران و برف و در خیابان‌ شب را روز و روز را شب کرده‌اند، دریافت سرپناهی چنین خوشرنگ اتفاق مهمی‌ است. گریگوری هر بار که به یکی از بی‌خانمان‌ها هنر خود را رایگان هدیه می‌دهد، به انتقاد‌هایشان گوش می‌کند تا در کار بعدی خود به آنها توجه کند.
برای مثال، یکی از بی‌خانمان‌ها گفته بود که او برای زمان طولانی در یک محل نمی‌ماند و جهت پیدا کردن روزی، باید از یک محل به محل دیگر برود، بنابراین نمی‌تواند اتاق خود را گوشه خیابان رها کند؛ چون ممکن است وقتی برگردد، دیگر سر جایش نباشد. گریگوری برای منزل او چرخ گذاشت و دید که بقیه «صاحبخانه»‌ها هم دوست دارند سرپناه متحرک داشته باشند و این‌گونه بود که همه اتاقک‌ها از آن پس چرخدار تولید می‌شوند.
خانه یا لانه؟
بسیاری از بی‌خانمان‌هایی که حالا صاحب اتاقک‌های ساخته گریگوری شده‌اند، خودشان به او کمک می‌کنند که دورریختنی‌های بیشتری جمع کند و هنگام ساختن اتاقک‌ها هم با او همراهی می‌کنند. یکی از مخاطب‌های او در تارنمایش نوشته: «من۸۰‌سال دارم و این ایده شما را پسندیدم. می‌خواهم در این پروژه به شما کمک کنم.»
با این‌که افراد زیادی از این ایده گریگوری استقبال کرده‌اند و مرتب برای خود یا دوستی درخواست اتاقک می‌کنند، افرادی هم هستند که به این ایده انتقاد شدید دارند. این افراد معتقدند که چنین ایده‌هایی مشکل بی‌خانمان‌ها را در جامعه ریشه‌ای حل نمی‌کند. به اعتقاد آنها، این کار تنها ظاهرسازی است که فاجعه را لاپوشانی می‌کند. برخی هم معتقدند که این اتاقک‌ها شبیه لانه حیوانات خانگی است و در شأن انسان امروزی نیست. اما گریگوری معتقد است، بی‌خانمان‌هایی که زیر برف و باران و در پیاده‌روها می‌خوابند و غذای روزانه خود را از زباله‌دانی‌های شهر و مغازه‌ها جمع می‌کنند، از زندگی در چنین اتاقک‌هایی احساس حقارت نمی‌کنند یا دست‌کم او چنین حسی را در مشتریان خود ندیده است و برعکس، خوشحالی و اشک شادی روی رخسار آنها او را بیش از پیش درگیر این ایده کرده است.
طنز سیاه از اوضاع جامعه
برخی منتقدان در کارهای هنری گریگوری ظرافتی می‌بینند که به قول آنها نوعی طنز سیاه در آن نهفته است. طنز سیاه گریگوری درباره موضوع حساس بی‌خانمانی، ارزش ویژه‌ای دارد. ارزشی که شاید تنها افرادی متوجه آن شوند که درچنین شرایط و موقعیتی به‌سر می‌برند. افرادی که مثل حیوانات خیابانی و بی‌سرپناه زندگی می‌کنند و با دریافت اتاقک‌هایی شبیه اتاقک حیوانات خانگی خوشحال می‌شوند و می‌توانند از برف و باران و سرما  در پناه باشند.
آن‌طور که گریگوری در تارنمای خود نوشته، او آموخته است که به روی رنج و غم و اندوه بخندد و همیشه تلاش کرده این روحیه را در هنر خود نیز تجسم دهد. او در یکی از گفت‌وگوهای خود با رسانه‌های محلی گفته: «ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن برخی  افراد توانایی مالی خرید قصرهای بزرگ و هواپیماهای خصوصی را دارند و بسیاری خرج نان روزانه خود را هم نمی‌توانند درآورند. اگر بتوانیم دست کمک به‌سوی این افراد دراز کنیم و کیفیت زندگی آنها را حتی اگر شده کمی بالاتر ببریم، به خودمان هم کمک کرده‌ایم.»
با این‌که انتقاد از اتاقک چرخان و گریگوری کلون کم‌نیست، اما بسیاری روزانه به محل کار او می‌آیند تا سرعت کارش را افزایش دهند و به کم‌شدن تعداد بی‌سرپناه‌های جامعه کمک کنند؛ از نوجوانان مدرسه محل گرفته تا خانواده‌هایی که می‌خواهند آخر هفته خود را با چنین کار خیری سپری کنند.
گریگوری دیگر با ایده خلاق و عملی خود تنها نیست و اکنون لشکری از داوطلبان دورش جمع شده‌اند. آنها نه‌تنها در ساخت اتاقک‌ها به او کمک می‌کنند، بلکه در پیدا کردن بی‌خانمانی که در محلی دورافتاده زندگی می‌کند یا در رنگ‌زدن خرابه‌ای در حاشیه شهر و تبدیل آن به محلی خوشرنگ و «باصفا» همکاری می‌کنند؛ نوعی عشق و حال آمریکایی.


تعداد بازدید :  119