شماره ۵۳۳ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۸ فروردين
صفحه را ببند
سکوت جامعه مدنی در برابر اظهارات اردوغان

مهدی افروز منش روزنامه نگار

هر روز بیش از روز قبل مفهوم منافع ملی در ایران شناور و ژله‌ای می‌شود. خالی از محتوا و بیهوده به کار می‌رود و چه از طریق سکوت یا اغراق مورد تجاوز قرار می‌گیرد. توسط اقتدارگرایان با بزرگ‌نمایی و وصله کردن هر چیزی به نام منافع ملی، یا توسط دولت‌ها برای به سکوت کشاندن منتقدان اما نشانه‌هایی از حضور ضلع سوم نیز به چشم می‌خورد.
ضلعی که خود را به غلط جامعه مدنی یا فعالان مدنی می‌نامد، اما از روی تنبلی یا برای نشان دادن اعتراض‌های سیاسی – اجتماعی‌اش به حکومت یا دولت حاکم در برابر تجاوزها گزینشی عمل می‌کند.
تازه‌ترین نمونه این مدعا حمله تند و تیز اردوغان به ایران و سکوت شگفت‌انگیز داعیه‌داران حرمت ایران و ایرانی است.
بی‌شک بزرگترین مقصر را باید دستگاه‌های رسمی معرفی کرد که نه‌تنها واکنش درخوری به ادعاهای اردوغان در میانه مذاکرات حساس اتمی نشان ندادند که بعدش نیز به منفعلانه‌ترین شکل ممکن به آن واکنش نشان دادند. شاید مسئولان این قصور را به حساب مقطع حساس کنونی گذاشته یا دم از عمق رابطه‌های فرهنگی و سیاسی بزنند که نباید با یک یا چند جمله آن را برهم زد. شاید بگویند اردوغان فریب اسرائیلی‌ها را خورده است، طبعا توجیه قابل پذیرشی نیست، به‌خصوص آن‌که حتی خللی نیز در برنامه سفر اردوغان به ایران انجام نشد. بنا بر فرهنگ مشترک هر دو کشور این گفتار اردوغان و کردار ایران نشان از ضعف جدی صاحبخانه است. در ارزیابی‌های اجتماعی از این واقعه طبعا این نشانه موضع تضعیف شده ایران است. تضعیفی که طی آن رئیس‌جمهوری یک کشور به خود اجازه می‌دهد تا در آستانه یک سفر دیپلماتیک بدون نگرانی از تبعات، تندترین جملات را علیه میزبان خود به کار ببرد.
اما حساب دولت هم که از این واقعه کنار گذاشته بشود، حساب جامعه مدنی می‌ماند. این مانده حساب نگران‌کننده‌تر نیز هست. به این دلیل مهم که نشان‌دهنده دو نکته هم عرض است. اول این‌که جامعه در حال از دست دادن حساسیت‌های خود به توهین است و دوم این‌که واکنش‌هایش به اظهارات سیاستمداران را نیز نه براساس منافع خود که براساس باورهای خود انجام می‌دهد. باورهایی که لزوما درست نیستند. مثال روشن این باورهای غلط، جمله‌های فیس بوکی و وایبری
 گاه به گاه است که از رای‌گیری‌های گوگل برای تغییر نام خلیج فارس خبر می‌دهند و پیامد آن سیل اظهارات عرب ستیز مردمی است که گمان می‌کنند تمام بدبختی‌هایشان از مرزهای جنوبی کشورشان وارد شده است.
آنها تصمیم می‌گیرند که دیگر دوبی نروند، نام خیابان روبه‌روی سفارت امارات را خلیج فارس بگذارند یا فلان کنند و بهمان، اما در برابر اظهارات تند رئیس‌جمهوری ترکیه چنان سکوت می‌کنند که انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته. حتی معدود واکنش‌های انجام شده را نیز به سخره می‌گیرند فقط و فقط به این دلیل ساده که فلان نماینده مجلس جزو جریان اقتدارگرا دسته‌بندی می‌شود.
این درحالی است که چه از نظر انسانی و چه ملی اردوغان با حرف‌هایش وارد حیطه‌ای شد که کشورش متهم‌ترین است. سکوت معنا‌دار دولت ترکیه در برابر وحشی‌گری‌های داعش را اتفاقا اردوغان باید برای جامعه مدنی و فعالان حقوق بشری ایران توضیح دهد، البته مشروط بر این‌که جامعه‌ای که یکی از بزرگترین گروه‌های سودرسان به صنعت گردشگری ترکیه است دغدغه چنین سوالی داشته باشد.


تعداد بازدید :  173