مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت: «عزیزم از من خواسته شده با رئیس و چند نفر از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم. ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود. این فرصت خوبی است تا آن ارتقای شغلی که منتظرش بودم را بگیرم، بنابراین لطفاً لباسهای کافی جهت یک هفته اقامت در هتل برایم آماده کن و وسایل ماهیگیریام را هم از انباری بیرون بیاور. ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایل لازم را از خانه برخواهم داشت. لطفاً آن لباس راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم داخل چمدان بگذار.» زن با خودش فکر کرد این مساله کمی غیرطبیعی است اما برای آنکه نشان دهد همسر خوبی است و به شوهرش اطمینان کامل دارد، دقیقاً کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد. یک هفته بعد مرد به خانه آمد. کمی خسته به نظر میرسید اما ظاهرش خوب و مرتب بود. همسرش به او خوش آمد گفت و از او در خصوص موفقیتهایش در ماهیگیری پرسید. مرد پاسخ داد: «بله تعداد زیادی ماهی قزلآلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم... اوه، راستی چرا آن لباس راحتی ابریشمی که گفته بودم را برایم در چمدان نگذاشتی؟» زن جواب داد: «چمدانت پر شده بود، به همین خاطر آن لباس راحتی را داخل جعبه وسایل ماهیگیریات گذاشتم!»