رياست سازمان نظام پزشكي ايران، در خبرها خواندم که به پخش سریال «در حاشیه» به دلیل ترویج بياعتمادی بیماران نسبت به پزشکان اعتراض کردهاید و برای تجمع اعتراضی پزشکان فراخوان دادهاید.
من بهعنوان عضوی از نظام درمان و سلامت ایران که هم در فضای داخل از ایران تحصیل و کار کردهام و هم در خارج از ایران در محیطهای دانشگاهی و تحقیقاتی مشغول بودهام، با خواندن چنین فراخوانی و چنین نامه اعتراضی، نهتنها متاسف شدم بلکه به چنین رویکردی اعتراض دارم.
بدونشک اقدام شما در مقام مسئول این سازمان و در راستای صیانت از شأن و جایگاه پزشکان خادمی بوده است که برای سلامت بیماران همواره تلاش کردهاند اما ایکاش به جای انکار وجود معضلات موجود در نظام درمانی ایران و حذف و نادیده گرفتن انتقادات که میتواند به صورت اغراقآمیز و طنز عنوان شود، آستانه تحمل خود را بالا میبردیم و به فکر پیدا کردن مشکلات موجود در نظام سلامت و درمانی که خود به شدت بیمار است، میپرداختیم.
مسلما کسی منکر زحمات و تلاشهای پرسنل درمانی کشور ازجمله پزشکان عمومی و متخصص نیست و بهعنوان عضوی از این مجموعه، کاملا واقف به مصائب و دشواریهای پیمودن مسیر بغرنج تحصیلی و حرفهای پزشکی هستم و بخشی از مشکلات موجود در نوع رابطه پزشک - بیمار را نیز از جانب بیماران و مراجعین به مراکز درمانی میدانم.
اما نقدهای بسیاری هم به نحوه نظارت بر عملکرد پزشکان، به نوع برخورد و رعایت اخلاق پزشکی و حقوق شهروندی بیماران، به رویه و رویکرد پدرسالارانه نظام درمانی ایران که پزشک خود را قیم و مالک جان بیمار میداند، به نقصهای موجود در سیستم ارجاع و درمان بیماران، به میزان درآمد و حقوق دریافتی پزشکان در مراکز دولتی و تعرفههای پایین که منجر به آفت
«زیر میزی» شده است، به نحوه بسیار غلط پذیرش دانشجویان پزشکی در دانشگاهها که صرفا براساس نمره کنکور است و نه ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای بین فردی و رفتاری، به عدم وجود امکانات کافی در شهرهای کوچک، روستاها و دهها مثال دیگر از وجود ناهنجاریهای متعدد در این مجموعه وجود دارد که میتوان اشاره کرد.
بدونشک نظام سلامت و درمان از مهمترین ارکان هر جامعهای است که تحتتأثیر مستقیم شرایط اقتصادی، اجتماعی و همچنین سیاسی آن جامعه شکل میگیرد. در نحوه عملکرد و کارآیی نظام سلامت هم عوامل متعددی دخیل هستند که درنهایت این میزان رضایت یا عدم رضایت عمومی است که موفقیت نظام درمانی را معین میکند.
واقعیت این است که آنچه باعث بياعتمادی بیماران نسبت به تیم درمانگر میشود
پخش شدن یک یا چند سریال از صداوسیما نیست، بلکه آنچه که اعتماد مردم را خدشهدار میکند نوع تجربهای است که پس از مراجعه به بیمارستانها و درمانگاهها و مطبهای پزشکان به دست میآورند.
البته میزان رضایت عمومی مردم از یک سو و از سوی دیگر میزان رضایت شغلی پرسنل شاغل در سیستم بهداشت و درمان یک کشور، دارای رابطهای متعاقب و دوطرفه است.
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) یک نظام سلامت با عملکرد مناسب نیاز به یک مکانیسم قدرتمند مالی، نیروی کار مجرب با درآمد خوب، اطلاعات و معلومات قابل اعتماد جهت اخذ تصمیمات بهینه مدیریتی و سیاسی و درنهایت تجهیزات، امکانات و تکنولوژی پیشرفته برای ارایه خدمات درمانی دارد.
قطعا نباید فراموش کرد که اجزای
تشکیل دهنده نظام سلامت و خدمات درمانی محدود به پرسنل پزشکی و پیراپزشکی نیست بلکه میتوان نظام سلامت را مثلثی دانست که یک ضلعش را پرسنل آن، یک ضلعش را دانشگاهها و بیمارستانهای آموزشی و مراکز تحقیقاتی و آموزش دهنده و ضلع سومش را مردم و بیماران تشکیل میدهند.
در مرکز این مثلث نیز نهادهای مدیریتی و سیاستگذاری ازجمله سازمان نظام پزشکی ایران قرار گرفتهاند که میتوانند مستقیما بر بهبود عملکرد هرکدام از اضلاع فوق اثرگذار باشند.
و البته در تشکیل نظام سلامت با کارآیی بالا و جلب رضایت عمومی تمام اجزای فوق نقشی کلیدی برعهده دارند و نمیتوان تنها به یک بخش آن، یعنی پرسنل پزشکی تمام نقد را وارد کرد. اما انتظار میرود که به جای درخواست حذف یک سریال تلویزیونی، حتی اگر اجحاف و اغراقی هم در آن صورت گرفته باشد، با رویکردی انتقادپذیر به قبول وجود ناهنجاریها بپردازیم و درجهت رفع مشکلات و بهبود وضع نظام سلامت و درمان مطالعه، برنامهریزی و اقدام کنیم. با انکار آنچه منجر به تولید یک بياعتمادی عمومی و بعضا غیرمنصفانه نسبت به جامعه پزشکی ایران شده است نمیتوان اعتماد را به افکار عمومی بازگرداند.