خانواده دوست دارد بهترین نوع غذا را مصرف کند، زیباترین لباسها را برای اعضای خود تهیه کند، در بهترین نقطه شهر و بهترین منزل زندگی کند، بهترین وسایل و امکانات را در اختیار داشته باشد، بهطور مکرر سفر برود، بهترین آموزشها را برای فرزندان خود فراهم کند و... واقعیت این است که اگرچه این درخواستها بهوسیله همه خانوادهها مطرح میشود اما واضح است که فقط درصد کمی از خانوادهها قادر به تأمین همه این خواستهها هستند. درآمد یک خانواده متوسط فقط میتواند تعداد محدودی از این خواستهها را برآورده کند؛ از اینرو خانواده باید از میان خواستههای خود انتخاب بهعمل آورد. نیاز به انتخاب در تمامی طول و سطوح مختلف زندگی وجود دارد.
حتما بارها پیش خود فکر کردهاید اگر این کالا را بخرم، نمیتوانم بچهها را آخر هفته به رستوران ببرم، اگر مسافرت نوروزی بروم، شهریه کلاس زبان بچهها را نمیتوانم بپردازم، اگر برای خود پالتویی را که دوست دارم بخرم، برای دخترم نمیتوانم پالتو بخرم و... در زندگی روزمره با صدها مورد از این نوع مواجه هستیم که باید تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم.
اینکه چه و چقدر مصرف کنیم، چه کسی کار کند، چند ساعت کار کند، در کجای شهر زندگی کنیم، آپارتمان داشته باشیم با چند اتاق و... پرسشهایی است که هر روز در خانوادهها مطرح است. پاسخ به همه پرسشهای بالا مستلزم تصمیمگیری و انتخاب است و به همین دلیل انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است.