شماره ۵۳۲ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۷ فروردين
صفحه را ببند
فال‌هایی که سیاه می‌بینند

زمان‌هایی است که اتفاقاتی غیرعقلانی می‌تواند مسیر یک زندگی را تغییر دهد. متوسل شدن به خرافه و انواع فال قهوه و تاروت و... برای تصمیم‌گیری در رابطه با مسائل مهم زندگی و عدم پیگیری ریشه‌ای مشکلات؛ اگرچه از مسیر عقلانیت به‌دور است اما هستند افرادی که زندگی خود را به این ترتیب پیش می‌برند. سارا؛ دختر 25 ساله‌ای است که با مراجعه به دادگاه، درخواست طلاق داده است. زمانی که قاضی علت این درخواست را جویا می‌شود، در پاسخ به سوال قاضی می‌گوید که مدتی است رفتار همسرش تغییر کرده، دیگر مثل سابق با یکدیگر صمیمی نیستند و حتی این سردشدن رابطه منجر به درگیری‌های متعدد مابین آنها شده است و سارا برای پیدا کردن علت این اتفاق پیش کسی می‌رود که می‌گویند فال‌های قهوه‌اش حرف ندارد و خانم فالگیر هم می‌گوید که در فال قهوه او، مردی است که در کنارش یک دختر دیگر به‌جز سارا قرار گرفته است.
همین حرف باعث می‌شود تا سارا علت بدخلقی‌های همسرش را تنها به‌دلیل حضور یک زن دیگر در زندگی‌شان بداند. آن هم نه براساس شواهد بلکه تنها به استناد صحبت‌های فالگیر. آیا منطقی است که هر فرد مسئولیت زندگی خودش را نپذیرد و به‌دنبال پیدا کردن مقصر باشد؟ آیا تصمیم‌گیری عجولانه سارا و اعتماد به حرف‌های خانم فالگیر فرار از شناسایی علت واقعی اختلاف بین او و همسرش نیست؟


تعداد بازدید :  218