شماره ۵۳۱ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۶ فروردين
صفحه را ببند
پیش‌بینی‌ناپذیر شدن زندگی و رونق رمالی!

مهدی مالمیر روزنامه نگار

انسان موجودی به تمامی عقلانی نیست و بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی او ریشه در احساسات، انگیزه‌ها و نیت‌های پیچیده‌ای دارد که لزوما با استدلالات عقلی تبیین‌پذیر نیستند. هنر‌ها، اسطوره‌ها، افسانه‌های رنگارنگ و حتی ظهور چهره‌های کاریزماتیک در عرصه سیاست را می‌توان فرآورده‌های پاره غیرعقلانی نوع بشر دانست.
اما با این همه، هنر‌ها و اسطوره‌ها تنها محصولات پاره غیرعقلانی آدمی نیستند. خرافات و موهومات نیز از سرچشمه پاره‌خیالباف و خردگریز آدمی آب می‌نوشند و همواره جزو جدایی‌ناپذیر زندگی بشر بر روی اختر زمین بوده‌اند، به‌طوری که حتی مدرنیته نیز با ادعای افسون‌زدایی از جهان نتوانست بر پاره غیرعقلانی انسان‌ها چیره شود و هنوز هم خرافات و جادو و جنبل به زاد و زیستشان در دنیای امروز ادامه می‌دهند.  شاید باورش کمی سخت باشد اما هنوز هم هستند کسانی که در مدرن‌ترین کشور‌ها و سوار بر پیشرفته‌ترین خودرو‌ها به بدیُمنی و نحوست روزهای خاصی از ‌سال باوری راسخ داشته و همچنان رمالان و آیینه‌بینان در این دست جوامع مشتریانی هرچند اندک اما پروپا قرص دارند!
در فرهنگ مردمان آمریکای لاتین خرافات و اسطوره‌ها چنان حضوری آشکار دارند و با قلب و روح مردم آمیخته‌اند که تشخیص مرز میان خیال و واقعیت و اسطوره و تاریخ در این جوامع برای ناظر خارجی امری بسیار دشوار و البته شگفت‌انگیز می‌نماید! ماریو بارگاس یوسا، نویسنده سر‌شناس پرویی یکی از دلایل عقب افتادگی سیاسی آمریکای لاتین را همین حضور گسترده اوهام در زندگی روزمره مردم می‌داند و دراین‌باره می‌گوید: «کشورهای ما بیشتر افسانه‌اند تا واقعیت.»
با این تفاصیل، پرسشی که سر برمی‌آورد این است که چرا خرافات و اقبال به رمالی و آیینه‌بینی در کشور ما از حد و اندازه باور‌ها و ماجراجویی‌های شخصی و بی‌ضرر فرا‌تر رفته و بدل به چالشی نسبتا قابل توجه شده؟ به راستی چه عواملی سبب می‌شود تا صفحات حوادث روزنامه‌ها هر از چندگاهی از خبرهای مربوط به قربانیان رمالان و کف‌بینان پر شود؟ شاید بتوان پاسخ این پرسش را در ناتوانی مفرط ساز و کارهای اجتماعی فشرده کرد. به عبارت دیگر، خرافات و رواج اعتقادات بی‌پایه و اساس نسبتی وارونه با میزان توانایی مکانیزم‌های اجتماعی دارند. به زبان دیگر، هرچه نیاز‌ها و دغدغه‌های شهروندان به وسیله مکانیسم‌های مشخص اجتماعی برطرف شود به‌‌ همان اندازه نیز آویختن به خرافات و روش‌های رمالی به مثابه یکی از روش‌های برآورده کردن نیاز کمتر خواهد شد.
سازو کارهای اجتماعی (قوانین، نهاد‌ها، سیاستگذاری‌ها و...) افزون بر تسهیل روند زندگی روزمره، نقش خطیر امنیت بخشیدن به زندگی و پیش‌بینی‌پذیر ساختن آن را نیز برعهده دارند. رمالان (پیشگویان!) به واقع، افرادی با درجه هوش بالا هستند که به خوبی به پیش‌بینی‌ناپذیر شدن زندگی و ناامنی حاصل از آن پی برده‌اند و با بهره بردن از سردرگمی شهروندان دست به اخاذی‌ها و کلاهبرداری‌های گه‌گاه باور نکردنی می‌زنند! اضطراب و دغدغه‌های برآمده از ناتوانی ساز و کار‌های اجتماعی در امنیت بخشیدن به زندگی، اقبال مردم به روش‌های رمالی را بیشتر کرده و بهشت پرنیانی برای کف‌بینان و آیینه‌بینان و فالگیران فراهم می‌کند که در صورت عدم توجه لازم، با گذشت هر روز – سوگمندانه - بر رونق بازارشان افزوده‌تر و جیب‌های گشادشان پر‌تر می‌شود!


تعداد بازدید :  371