گروه سیاسی، صبا شعردوست - فرشید غضنفرپور | تنها 3 روز از اعلام نتیجه توافق لوزان گذشته است. مذاکراتی که در آن توافق هستهای به دست آمد و ظریف و موگرینی در نشست خبری در لوزان سوییس بیانیه مشترک ایران و 1+5 اعلام عمومی کردند اما با گذشت همین مدتزمان کوتاه، با نیمنگاهی به اظهارنظرها و واکنشهای موافقان و مخالفان نتایج لوزان میتوان به جمعبندی اجمالی درباره فضای کلی و عمومی میان مردم و تحلیلگران رسید. فضایی که تا پیش از اعلام قرائت بیانیه مطبوعاتی مشترک، موافقان و منتقدان توافق، به دلیل محرمانه بودن جزییات مذاکرات، فقط تحلیلهایشان را به «دفاع» یا «حمله» به کلیات مذاکرات اختصاص داده بودند. البته گروهی هم زیر لوای انتقاد، دست به تخریب دولت زدند و به نظر میرسید سعی در تند کردن فضای سیاسی کشور را دارند اما اکنون با روشن شدن چراغ مذاکرات و شفاف شدن بخش عمدهای از ماجرا برای مردم، موافقان و منتقدان دیگر سنگینی نگاه مثبت جامعه و اکثر تحلیلگران و اهالی سیاست بیشتر احساس میشود. تا آنجا که حتی به نظر میرسد، دلواپسان هم کمتر دلواپس هستند.
نتایج نشست لوزان آغاز مرحله جدیدی از انقلاب اسلامی است
یکی از وعدههای انتخاباتی دولت روحانی تعامل با جهان بود؛ وعدهای که پس از تکیه بر صندلی ریاست دولت یازدهم، حسن روحانی به آن وفادار ماند. چرخش سیاست دولت در تعامل با دنیا نسبت به دولت گذشته و شروع مذاکرات هم در راستای همین وعده روحانی بود که اکنون توسط تیم مذاکرهکنندهاش به ثمر نشست. در همین باره هم برخی بر این باورند که نتایج نشست لوزان آغاز مرحله جدیدی از انقلاب اسلامی است. علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با ایرنا، بر این باور است که با نتایج نشست لوزان مرحله جدیدی از حیات انقلاب اسلامی آغاز شده و جایگاه جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران در دنیا پدید خواهد آمد. مطهری معتقد است که تلاشهای تیم مذاکرهکننده هستهای با بیانیه لوزان به بار نشست و نتیجه قابل قبولی گرفته شده است. البته این تنها حرف مطهری نیست، چراکه حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران هم بر این باور است که توافق لوزان در تاریخ بینالملل بيسابقه است. چراکه برای اولین بار در تاریخ روابط بینالملل یک نظامی که مورد هجمه قدرتهای سلطهگر و زورگوی دنیا قرار داشت، توانسته است با حفظ سطح خوبی از فناوری هستهای و حفظ همه تأسیسات، بار سنگین تحریمها را از روی دوش ملت بردارد. مرعشی در گفتوگو با فارس یادآور شد که بر فرض اگر لغو تحریمها گام به گام هم باشد، برای کشور اقدام کوچکی نیست. اینکه بتوانیم با حفظ تأسیسات و ادامه تحقیقات هستهای، با دنیا نیز همکاری هستهای کنیم حتی اگر تحریمها هم دیرتر لغو شود تفاوتی ندارد چراکه مسیر، مسیر درستی است و دنیا، ایران دارای فناوری هستهای را به رسمیت شناخته و مورد توجه قرار داده است. موسویان، یکی از مذاکرهکنندگان ارشد هستهای سابق ایران هم معتقد است که توافق با قدرتهای جهان، یک دستاورد تاریخی و بهطور قطع جادهای در مسیر صلح است. چرا که عملا مانع از بروز جنگ تازهای در خاورمیانه شده که میتوانست برای آمریکا و منطقه بسیار فاجعهبارتر از جنگ افغانستان و عراق باشد. سفیر سابق ایران در آلمان همچنین تأکید کرد که پس از آن ایران و آمریکا نیز میتوانند از طریق دیپلماسی اختلافاتشان را حلوفصل کنند.
انتقاد کمرنگ از تفاهم لوزان
منتقدان ژنو هم که به نظر میرسد که تا حدودی جنس اظهارنظرهایشان تغییر کرده و بیشتر دست به نقد و تحلیل میزنند؛ تحلیلهایی که در آن دغدغههایشان را بیان میکنند. در همین زمینه اما شفافسازی و توضیح دولت و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، بیتأثیر نبوده است. از همین رو شاید بتوان حضور محمدجواد ظریف را در سومین روز حضور خود در پایتخت و در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بيتأثیر ندانست. یکی از انتقادات به مذاکرات این است که منتقدان مدعیاند مذاکرات دو مرحلهای شده است اما به اعتقاد مطهری این انتقاد بهجا نیست و پایه درستی ندارد، چراکه درباره جزییات هنوز مذاکرهای صورت نگرفته و هماکنون صرفا یک بیانیهای صادر شده است که زمینه توافق نهایی خواهد بود. همچنین یکی دیگر از نقدهای مخالفان که این روزها جسته و گریخته در رسانهها دیده شد، بازگشت تحریمهای ایران بود. این در حالی است که در صورتی که ایران بر تعهداتش وفادار بماند هیچ تحریمی علیه ایران صورت نخواهد گرفت. بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل هم در گفتوگویی با ایلنا با اشاره به همین مطلب گفت بازگشت تحریم منوط به تخطی ایران است و اینگونه نیست که آنها فقط شرایط بازگشتپذیری داشته باشند و ایران نیز میتواند در برابر تخطی آنها به شرایط قبل بازگردد. البته موافقان توافق در عین حال معتقدند که باید راه انتقاد در جامعه باز باشد. مطهری در همین زمینه به ایرنا گفت که متاسفانه برخی انتقاداتی که صورت میگیرد، منصفانه نیست و شاید بیشتر جنبه سیاسی دارد اما باید راههای انتقاد از نتایج نشست لوزان باز باشد، یعنی همه باید نظرات خود را درباره آن ارایه دهند.
جدال تیترهای مطبوعاتی در نقد، مخالفت
و موافقت با بیانیه لوزان
عرصه مطبوعات هم در نخستین روز انتشار پس از تعطیلات نوروز، آکنده به رنگ مذاکرات هستهای بود. بهطورکلی قاطبه مطبوعات از تفاهم لوزان حمایت کردند. به غیر چند روزنامه که از میان آنها هم تنها روزنامه کیهان با زبانی صریح و کمی هم تند مخالفت خود را اعلام کرد. حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان و از منتقدان سرشناس دولت در سرمقاله روز گذشته خود نخستین موضوع قابل توجه را تفاوت آنچه انجام شده با آنچه اعلام کردهاند، میداند و مینویسد: «آقايان ظريف و عراقچي اعضاي محترم تيم هستهاي کشورمان تا آخرين دقايق قبل از اعلام نتيجه مذاکرات تصريح ميکردند که آنچه قرار است منتشر شود «بيانيه مشترک مطبوعاتي» است. گفتني است، بيانيه در تعريف حقوقي آن يک سند توضيحي يا توصيهاي است که اجراي مفاد آن الزامآور نيست و چنانچه تعهد و الزامي در آن باشد، ديگر «بيانيه» نخواهد بود، بلکه نام آن «توافق» است ولي انتشار اين - به قول آقايان بيانيه - نشان داد سند يادشده حاوي تعهداتي است که ايران ملزم به اجراي آن است. بنابراين دولت محترم، برخلاف آنچه ادعا ميکند، به يک توافقنامه تن داده است و سوال اين است که چرا واقعيت را از مردم پنهان ميکنند؟»
مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقاله مفصل خود نتیجه میگیرد که: فقط نيمنگاهي به متن توافق لوزان به وضوح نشان ميدهد امتيازاتي که ايران سخاوتمندانه تقديم حريف کرده است، شفاف و قابل اندازهگيري است اما آنچه حريف بر عهده گرفته است، مبهم، چندپهلو و تفسيرپذير است به گونهاي که «وعده نسيه» گوياترين تعريف براي آن است.
در این سو اما روزنامه وطن امروز، که آن هم از منتقدان سیاست هستهای دولت است، در مقالهای به قلم مهدی محمدی، نوشتاری مستدل در نقد توافق ارایه کرده است که اگرچه در مخالفت با تفاهم لوزان است اما چارچوب منطقی، مستدل و مودبانه دارد. مهدی محمدی، نویسنده این تحلیل چهره منتقد مذاکرات هستهای و از شخصیتهای سیاسی نزدیک به سعید جلیلی است. وی در مطلب خود تحت عنوان «بیانیه روز 1+12» به نقد فنی بیانیه لوزان پرداخته است و مینویسد: فراتر از همه عبارتپردازيها و بازيهاي کلامي موجود، آنچه انجام شده يک توافق واقعي است. مقالهنویس روزنامه وطن امروز با انتقاد از تیم مذاکرهکننده ایرانی مینویسد: «تيم مذاکرهکننده، در لوزان مجموعهاي از تعهدات بينالمللي براي ايران ايجاد کرده که الزامآور است، در حالي که مجوز چنين کاري را نداشته است.» او همچنین با ذکر این نکته که ما متن آنچه را که در لوزان توافق شده در اختيار نداريم و آنچه در اختيار ماست يک بيانيه مشترک است، درباره برچیده شدن تحریمها پس از اجرای توافقنامه نیز تأکید میکند: سوگمندانه باید گفت توافق لوزان از این حیث بسیار نگرانکننده است. اگر خط قرمز ترسیم شده برای تیم مذاکرهکننده ایران این بوده باشد که باید همه تحریمها بهطور یکجا و یکپارچه بلافاصله پس از امضای توافق لغو شود، هیچ کس، با هیچ ذرهبینی، قادر به یافتن این امر درون متونی که از توافق لوزان در اختیار داریم، نخواهد بود. حداکثر چیزی که در این متون وجود دارد، یک سیستم مبهم، مشروط، به شدت غیرقابل اعتماد و به هم ریخته از تسکین تحریمهاست که هیچ ضمانتی هم برای تحقق عملی آن وجود ندارد.
اما همه مواضع روزنامههای اصولگرا نیز مانند آنچه در وطن امروز و کیهان به چاپ رسیده این چنین انتقادآمیز نیست، روزنامه جوان در سرمقاله خود به قلم دکتر عبدالله گنجی با عنوان «نبرد تفسیرها» درحالیکه تلاش میکند تصویر نسبتاً متعادل از آنچه در لوزان گذشته به دست دهد، نوشته است: اگر از منظر حاكميت قانون جنگل بر جهان به تفسير بپردازيم قطعاً ما پيروز هستيم اما اگر از منظر «مصلحت نظام» آن را با تساهل تفسير كنيم، قدري از داشتهها و سرمايههاي دروني و بيروني انقلاب اسلامي غفلت كردهايم. آنچه در تفسير فني مسأله براي توده ملت مهم است اينكه با وضعيت هستهاي ديروز قرار بود به كجا برويم كه با وضع موجود باز همين راه را ميرويم؟ اين تساهل و تعديل اگر هيچ ضرري را متوجه كشور نميكند، سوال جدي ديگري را به ذهن متبادر ميكند و آن اينكه مذاكره براي چه بود؟ اما در تفسير داخلي آنچه مهم است اينكه همه تلخيها و اميدهاي توافق اخير بايد به گونهاي تفسير شود كه ايستادگي وحدت يافته و همدلي ملي براي ايستادن مقابل دشمنيهاي دشمن كمرنگ نشود.
در عین حال مهدی فضائلی نیز در سرمقاله روز گذشته روزنامه جام جم در مطلبی تحت عنوان «لوزان؛ چای یا فتحالفتوح» نوشت: «اظهارنظرها و واکنشهای داخلی به این رویداد مهم به قدری سریع بود که حتی پیش از انتشار رسمی بیانیه و اعلام مواضع طرفهای درگیر موضوع، دو جریان صفر و صدی شکل گرفت». فضائلی در ادامه سرمقاله خود ضمن تأکید بر رعایت انصاف و اعتدال در نقد یا تمجید از بیانیه لوزان تصریح کرده است: واقعیت این است که صورتمسأله یعنی آنچه در لوزان اتفاق افتاد، که سه جنبه فنی، حقوقی و سیاسی دارد هنوز شفاف نیست و لایههایی از ابهام اطراف آن را فراگرفته است، زیرا مذاکرات محرمانه بود و تقریبا تاکنون هیچ گزارش موثقی از متن مذاکرات منتشر نشده است. سیدمرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه اصولگرای رسالت و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در گفتوگویی که با خبرگزاری میزان، ارگان رسانهای قوه قضائیه انجام داده درباره بیانیه لوزان با بیان اینکه این بیانیه هنوز مبهم است چراکه یک متن انگلیسی هم از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر شده که تحت عنوان Fact Sheet است که اگر آن مبنا باشد، مشکلات بسیار زیادی وجود دارد، گفته است: Fact Sheet بسیار مفصل بوده و تعهدات ایران در آن بسیار دقیق مشخص شده و از سوی دیگر برداشتن تحریمها مشروط شده به اینکه همه فعالیت هستهای ما را باید آژانس تأیید کند. با این وجود معلوم نیست رآکتور آب سنگین که مطابق اظهارات ظریف باید بازطراحی شود، چقدر طول میکشد و چه زمانی آژانس آن را تأیید میکند.
در سوی دیگر این کارزار تبلیغاتی اما رسانههای اصلاحطلب ضمن جانبداری از دستاوردهای تیم مذاکرهکننده تیترها و گفتوگوهای ویژه خود را به حمایت از بیانیه لوزان اختصاص دادند، در همین راستا احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق در سرمقاله این روزنامه تحت عنوان غنیسازی - اعتمادسازی در تبیین تفاوت رویکرد دولت احمدینژاد و روحانی در زمینه پرونده هستهای نوشت: احمدینژاد هرقدر ابزارگرا بود و بهدنبال «غنیسازی»، حسن روحانی میدانست وظیفه دولت مفهومسازی است و بهدنبال «اعتمادسازی» رفت. اینک همه پی بردهاند که نگاه ابزاری احمدینژاد به دولت چه هزینه سنگینی روی دست دولتهای مدرن میگذارد و رسیدن به تفاهم، توافق و اعتمادسازی تا چه اندازه دشوار است و گران تمام میشود. احمد غلامی در ادامه تأکید میکند: نکته مهم در اینجاست که با غنیسازی به شیوه دولت قبل هیچ اعتماد متقابلی حاصل نمیآمد، حال آنکه دولت روحانی با اعتمادسازی و اشراف بر اهمیت چنین سرمایه نمادینی، ادامه غنیسازی را با کمترین هزینه و عوارض بینالمللی محقق کرد.
علی خرم، دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه در مطلبی تحت عنوان روزنهای به سوی امید در روزنامه اعتماد نوشته است: «ايران در دوره «برنامه جامع اقدام مشترك» پذيرفته كه به گسترش صنعت هستهاي فقط در سطح تحقيق و توسعه پرداخته و توليد تجاري آنها را به بعد از دوران اعتماد سازي موكول كند.» خرم تأکید میکند: مذاكرات دكتر ظريف توانست سازوكار نطنز را حفظ كرده و سايت فردو را به مركز تحقيقات هستهاي تبديل كند و آب سنگين اراك را با بازطراحي به سوي هدف قبلي خود پيش ببرد و حالا علاوه بر مردم، متخصصان فني و هستهاي و صاحبنظران بينالمللي كشورمان از اين تفاهم بسيار خشنود هستند .