نادر هوشمندیار استاد دانشگاه
بالاخره تفاهم سیاسی لازم برای عبور از موانع تحمیلی بر سر فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، به دست آمد و یک اتفاق تاریخی برای توسعه در ایران شکل گرفت. سالها همه مردم و در رأس آنها کسانی که در رشد، بالندگی و افزایش قدرت رقابتی ایران در عرصه توسعه جهانی نقش بیشتری ایفا میکنند، در انتظار چنین اتفاقی بودند تا موانع برای شتاب ایران در کورس توسعه از میان برداشته شود. به نظر میرسد این انتظار تا حد زیادی به پایان رسیده است یا حداقل امکان تجدید قوای موثری برای توسعه ایرانی به وجود آمده است. به عبارتی اگر با نگاه حداقلی نیز به میزبانی تفاهم لوزان برویم، نمیتوانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که تفاهمی براساس ضوابط دیپلماتیک با قدرتهای بزرگ به دلیل آنکه جایگاه ایران را در جغرافیای دیپلماتیک جهان تغییر میدهد، میتواند یک فرصت برای آغازی دوباره باشد. منتها برای استفاده مطلوب از چنین مجالی یک نکته را نباید فراموش کرد و آن هم اینکه ملاک و محکی جز «توسعه» برای رویارویی و مواجهه با سناریوی لوزان نباید به وجود بیاید یا شکل بگیرد. اگر اینگونه باشد یا به عبارتی اگر با ذهنیتی جز احترام و اکرام به توسعه سراغ تفاهم لوزان برویم، حتی از حداقل فرصتهایی که میتواند به وجود بیاورد نیز نمیتوانیم استفاده کنیم. این را از آن روی میگویم که از همین امروز و درست بلافاصله با اتمام نشستهای لوزان حتما منتقدانی پیدا میشوند که هرکدام به نحوی در مقابل تفاهم سیاسی ایران میایستند. البته بدون شک انتقاد حقی است که نمیتوان سلبش کرد اما میتوان تقاضا کرد که هر منتقدی و در هر جایگاهی قبل از آنکه بخواهد این تفاهم دیپلماتیک را ارزیابی کند، روزها و ماهها و همین چند سال گذشته توسعه را در ایران به یاد بیاورد که چه تنگناهایی در این سالها بر توسعه ایران تحمیل شد...
تنگناهایی که اگر نبودند امروز خیلی از معضلات و گرفتاریهای اقتصادی، اینگونه گریبان همه را نمیگرفت و فراگیر نمیشد. در بنبست توسعه کشور که میتواند شرمندگی نسل حاضر را برای نسل فردا (از منظر توسعه) به ارمغان بگذارد، آنقدر دهلیزهای سخت و تودرتو به وجود آمدهاند که به نظر میرسد تنها با اتفاقهایی که نقش مکمل و تقویتکننده را برای توسعه کشور ایفا میکنند، میتوان هزینه عبور از این دهلیزها را کاهش داد. فراموش نکنیم که دنیای امروز دنیای توسعه است و همه کشورها، از افغانستانی که کنار گوشمان ایستاده است تا نروژ در آن سوی دنیا که مملو از رفاه است، همه برای توسعه هر چه بیشتر تلاش میکنند. در این رقابت نفسگیر باید آموزه و تجربههای توسعهمندی خود را محک بزنیم و باید برای افزایش سرعت کاروان توسعه بتوانیم جغرافیای دیپلماتیک خود را تغییر بدهیم. البته این مسأله شامل حال دولت و تصمیمسازان اجرایی نیز میشود. اگر قرار است که این تفاهم بتواند توان اقتصاد ایران را تقویت کند، مسئولان دولتی باید دانش و عقلانیت استفاده از این توان اقتصادی را داشته باشند. به طور مثال اگر قرار است که سرمایههای بلوکهشده به ایران بازگردند و به دلیل ناکارآمدی و نابلدیهای مدیران اجرایی صرف رانت و زدوبندهای اقتصادی یا فعالیتهای غیرمولد شوند، بدون شک میشود گفت که این تفاهم و بازگشت سرمایه بیشتر بر مشکلات اقتصادی ایران اضافه میکند. به طور حتم نهادهای نظارتی نیز باید به طور دقیق مسیر تبدیل بهینه تفاهم یا توافق به رشد توسعه در ایران را ارزیابی کنند. اگر همه چیز به خوبی پیش برود و لغو تحریمها بتواند موقعیت برتری در اختیار اقتصاد ایران قرار دهد، این موقعیت برتر نباید به زیان انباشته تغییر شکل بدهد. فراموش نکنیم که بعد از فوران قیمت نفت در سالهای 84 تا 92 این یک امکان یا فرصت دوباره برای ایران است که میتواند زمینه شکوفایی صنعت را فراهم کند. فوران قیمت نفت به دلیل ضعف مدیران اجرایی و ناتوانی مدیریت توسعه در کشور از دست رفت. باید از آن تجربه استفاده کرد تا مدیران مراقب باشند که موقعیت رفع تحریمها و افزایش سرمایهگذاریها باز هم آن گرفتاریها و آفتهای مدیریتی را تجربه نکند. این یک شروع دوباره است، اگر فقط به توسعه اندیشه کنیم.