احمدرضا دالوند
اولا، رسم و قانون نانوشتهای وجود دارد که در خیلی از سریالهای تلویزیونی، بهطور اعم و در مناسبت نوروز، بهطور خاص، شخصیتهای کمسواد، مسخره، و عقبافتاده این سریالها عمدتا شهرستانی یا روستاییاند و با لهجه حرف میزنند، اما موضوع وقتی بیشتر زننده به نظر میرسد که این معنا القا میشود که افراد باسواد، مرتب و
خوش لباس و با فرهنگ، به لهجه پایتخت حرف میزنند و این مسأله را القا میکنند که لهجه تهرانی لهجه معیار است. درباره اهمیت لهجه، همین بس که لهجه و گویش محلی یکی از میراثهای ماندگار در فرهنگ هر جامعه، قوم و ملت محسوب میشود.
میراثی ناملموس که به صورت فیزیکی قابل رویت نیست تا مانند بلوط زاگرس یا دریاچه ارومیه و تالاب هامون و ... تخریبشان را با چشم ببینیم.
ثانیا، این سریالهای بیمحتواکه عمدتا خنده در متن آنها نشان از جلف بودن دارد، لودگی، مسخرگی و بیادبی را تا حدی جلو بردهاند که با رفتارهای هیستریک و افراط و تفریط در بیان و بازی، قدرت تمیز و تفکیک را از مردم سلب کردهاند. سهل است، پس از اتمام قسمتی از یک سریال نخنما و لاقید و به شدت سطحی، باید اهل خانه جمیعا، اشتباهات لپی مربوط به پشت صحنه نابازیگران کوتوله و لودهای را تحمل کنند که جز اشاعه کلمات رکیک و جلف، هنری دیگر در چنته ندارند. (وای برما، وای برما که اینان best seller / پرفروشهای مملکت شدهاند).
ثالثا، سوءاستفاده از خنده به طرز ناشیانه، جلف و حتی مخرب در این آشفته بازار بی خردی و
بی سوادی مزمن برخی از سازندگان سریالها جریان دارد. برای فهم بیشتر مسأله خوب است بدانیم که روانشناسان درباره علل عمده روانشناسی خنده میگویند: خنده نشانه اعتماد به دیگران، تقویت روابط اجتماعی، اجتناب از درگیری و برخورد، ایجاد صمیمیت، پذیرش و تعاملات مثبت با دیگری است. آنان معتقدند، خنده موجب میشود که خود را متعلق یا نزدیک به یک گروه بدانید. خنداندن تماشاگران در سریالهای تلویزیونی وقتی رخ میدهد که ابتدا ذهن و حواس بیننده را با تمهیدات مختلف در دایره لودگی قرار میدهند، سپس تماشاگر را به دنبال خود میکشانند. از آنجا که خنده موجب ایجاد صمیمیت، اعتماد و تعامل میشود، با سرایت خندههای جلف و لودگیهای نخ نما در منازل مردم، موجبات پذیرش و تعامل را فراهم میسازند. رویکرد این متن مختصر بیشتر خطاب به نوجوانان و جوانان و گروههایی است که به قیمت اعتماد به رسانه ملی باید این همه لودگی و بیادبی را در این همه «سریالهای آبکی» یا Soap Opera تحمل کنند. فرهنگ فارسی معین در معنای کلمه «جلف»، آورده است: سبکسر، بیخرد. احمق، ابله. میانتهی. بیادب. در لغتنامه دهخدا نیز در تعریف «جلف» آمده است: سفیه و خودسر و بیباک. فرهنگ لغت عمید هم «جلف» را اینگونه معنی کرده است: سبک، زننده و ناشایست. اما برای درک و فهم و لمس عمیق معنای کلمه «جلف» نیازی به مطالعه فرهنگ فارسی و لغتنامههای قطور نیست. کافی است وقت بگذارید و سریالهای ایام نوروز را ببینید.