افسرافشار نادری جامعهشناس
پرداختن به آسیبها و مسائل اجتماعی جزو عناصر اصلی اصلاح در جامعه است؛ اما به شرطی که ما بپذیریم که آسیبی در جامعه وجود دارد. من اگر بپذیرم که مریض هستم به دکتر مراجعه میکنم و امکان معالجه و درمان را برای خود فراهم میکنم. اما اگر من نپذیرم که بیمارم هیچوقت به پزشک مراجعه نمیکنم و بیماریام روز به روز رشد میکند و در بدن پخش میشود و چه بسا در شرایطی قرار گیرم که درمانی وجود نداشته باشد یا حتی جان خودم را هم از دست بدهم. نگاه ما به آسیبهای اجتماعی هم باید همینطور باشد؛ یعنی بدون هیچگونه سانسور و معذوریتی آسیبها را ریشهیابی و سعی کنیم آنها را همانطور که هستند مطرح و سعی کنیم کارشناسانی از همه حوزههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حوزههای رفتاری را در بررسی آسیبها مخاطب قرار دهیم و از آنها نظر بخواهیم، ترکیبی از این اظهارنظرها را منعکس کنیم و به گوش دولتمردان برسانیم و چگونگی تصمیمگیری در شرایط جدید را مطرح کنیم.
اینها همه باعث میشود که اولا خودمان بدانیم که ما مشکلاتی داریم و دوما برای حل این مشکلها چه راهکارهایی باید داشته باشیم. در همه کشورها همین روند دنبال میشود، رسانهها و روزنامهنگاران مسائلاجتماعی را مطرح میکنند تا قبل از اینکه این مسأله تبدیل به آسیب یا بحران شود، برای رفع و حل آن اقدامی صورت گیرد. در جامعه ما هم همین وظیفه وجود دارد؛ روزنامهنگاران باید با پرداختن به این موضوعات هشدار بدهند که اگر به این مسائل پرداخته نشود، تبدیل به آسیب خواهد شد.
متاسفانه امروز در جامعه ما بیشتر شاهد آسیبهای اجتماعی هستیم تا مسائل اجتماعی. با این حال انعکاس صحیح و بیطرفانه و بیغرض مسائل بسیار مهم و حیاتی است. هشدار دادن به جامعه و ریشهیابی کردن مسائل از طریق مصاحبه با صاحبنظران، برگزاری نشست و میزگردهایی با حضور چندین صاحبنظر و کارهای زیادی از این دست میتواند در رفع و بهبود مسائل و آسیبها در جامعه تاثیرگذار باشد. رسانهها در کنار این فعالیتها باید نهادهای مختلف و مسئول در تصمیمگیریها را به چالش بکشند و آنها را مجاب به پاسخگویی کنند زیرا مطرح کردن و بیان جزییات ریشهای و علتیابی مسائل اجتماعی به تنهایی کافی نیست. این اقدام باعث میشود نهادهای اجرایی بعد از مدتی به این فکر بیفتند که باید پاسخگوی مردم باشند.
مردم متاسفانه در این سالها نسبت به مطبوعات چاپی کماقبال شدهاند چون اغلب اخبار را از سایتها و وسایل ارتباطجمعی جدید دریافت میکنند و شاید دیگر احتیاجی به خرید و خواندن روزنامه نمیبینند. روزنامهها امروز مخاطبان خاصی دارند که هنوز به خواندن کتاب و روزنامه عادت دارند. با این حال اگر مردم بدانند که رسانهای واقعا میخواهد برایشان کاری کند و درجهت مشکلاتشان اقدام کند، چهبسا میل بیشتری برای خواندن و مشارکت داشته باشند. روزنامه شهروند میتواند مشارکت و نظر مردم را در مورد بحثهای مطرح شده بطلبد و بسیار هم مفید خواهد بود که تصمیمگیران، تصمیمسازان و ناظران اجتماعی بدانند مردم نسبت به مسائل و آسیبهای اجتماعی چه طرز فکر و شاید راهحلی در ذهن دارند.