آرش خیراندیش فعال محیطزیست
به عنوان یک فعال محیطزیست، همیشه نگران این بودهام که همقطارانم نتوانند تصویری کامل از مشکلات جامعه ارایه کرده و راهحلهایی مناسب پیشنهاد دهند.
موضوعات اجتماعی، کل به هم پیوستهای هستند که باید از زوایای مختلف به آن نگریست. اظهارنظر افراد خبره و بصیر در زمینههای مختلف اجتماعی باعث میشود تا حرکت به سوی واقعبینی آغاز شود. نگاه تکبعدی همان چیزی است که افراد را به سوی خیالات - ناشی از قطع ارتباط با واقعیت - سوق میدهد. هیچ موضوع اجتماعی نیست که نتوان از این ابعاد بررسیاش کرد: اخلاقی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، جغرافیایی، زیستمحیطی، فنی و ...
طبیعی است که زمینههای فکری افراد روی تحلیلشان از موضوعات اجتماعی اثرگذار بوده و زاویه دید خود را در هر موردی پر رنگتر میبینند. با اذعان به این محدودیت انسانی، تحلیلگران اجتماعی میبایست تلاش کنند تا از زوایای دیگری نیز بتوانند به موضوعی واحد بنگرند تا دچار تعصب و در نتیجه دوری از واقعیت نشوند. آگاهی از موضوعاتی جدید نیز لازمه داشتن نگاهی جامع است. چه بسا بررسی دایمی درباره موضوعاتی مشخص در طول عمر افراد، آنان را از وجود دیگر موضوعات مهم و ضروری برای جامعه غافل کند. نفس موضوعات جدید میتواند زوایای دید مختلفی را برای بررسی به کار گیرد و خبرگان اجتماعی را با وجود خود آشنا کند. بهعنوان نمونه، معضلات زیستمحیطی از آن دسته موضوعاتی هستند که ورودشان به مباحث اجتماعی نسبتا جدید است. نویسندگان فرهنگی و هنری جامعه با آگاهی از موضوعات زیستمحیطی میتوانند بعدی جدید را به دیدگاهشان بیفزایند که برای حفاظت از میراث فرهنگی ضروری است. همچنین هیچ تحلیلگر زیستمحیطی نمیتواند بدون داشتن دیدگاه فرهنگی و هنری در رسالتی که بر دوش دارد، موفق باشد.
«طرحنو» در روزنامه شهروند فرصتی را برای تحلیلگران اجتماعی فراهم کرد تا موضوعات متنوعی را در معرض بررسی خود و جامعه قرار دهند. موضوعاتی از قبیل فرهنگ رانندگی، رفتارهای اجتماعی نوکیسهگان، فشارهای جدید وارده بر محیطزیست، مخاطرات گردشگری انبوه، فرهنگ پرخطای رستورانداری فعلی، فعالان مدنی، بیخانمانها، مشاغل مختلف، خطاهای سازمانهای دولتی و صدها موضوع مهم دیگر همگی در این مدت توانستهاند در «طرحنو» خود را عرضه کنند و بهراستی این طرح، فکری نو بود. نویسندگان مختلفی در این مدت قادر بودند که از موضوعات و دیدگاههای یکدیگر بهره گیرند و جامعه فرهیختگان را به قضاوت بنشانند. اگرچه بسیار سخت است که مطبوعات بتوانند قضاوتهای خوانندگان خود را به درستی جمعآوری کرده، به بحث مجدد بگذارند، این درایت و توانایی در «طرحنو» به خوبی دیده میشود که بهزودی طرحنویی دیگر برای آن ترسیم کند.
در اینجا بنا دارم پیشنهادی را برای تلاشگران «طرحنو» و نیز نویسندگان آن به عرض رسانم: چنان که بیان شد تنوع موضوعات در «طرحنو» فوقالعاده و این اقدامی ضروری برای کمک به جامعه است. در عین حال بررسی موضوعی واحد از زوایای مختلف میتواند ابعاد ناشناخته هر موضوع را برای دیگر تحلیلگران و خوانندگان آنها هموار سازد. اگر بتوان گاهی برای موضوعی مشخص از همه خبرگان اجتماعی - با تخصصهای متنوع - دعوت به عمل آورد تا از زوایای گوناگون به آن موضوع بپردازند، چه بسا – علاوهبر بررسی جامع به عمل آمده - بتوان راهحلهایی بدیع کشف کرد که راهگشا باشد. برای این مهم لزومی ندارد تا تحلیلگران و نویسندگان، سابقه بررسی چنین موضوعاتی را داشته باشند؛ تنها تلاشی مبتنیبر دانش و تجربیات قبلیشان کافی است تا بتوانند به عرصههای جدیدی ورود کنند که برای جامعه ضروری باشد. جمعبندی، نتیجهگیری و ارایه راهحلهای نسبی در مورد موضوعی معین میتواند خروجی چنین روشی باشد. مجموع چنین خروجیهایی در مورد موضوعات مختلف میتواند سبب یافتن ارتباطاتی بین آن موضوعات در سطوحی گوناگون شود که بدیع و کاربردی بوده و گرهی از مشکلی در جایی بگشاید. بهعنوان نمونه میتوان به دو موضوع ظاهرا جدا از هم اشاره کرد که ارتباطی نزدیک بین آن دو یافت شده است: معضلات زیستمحیطی استان گلستان از یک طرف و خشک شدن دریاچههامون از طرفی دیگر. تحلیلگران گوناگون از ابعاد مختلفی به بررسی فشارهایی که بر محیطزیست استان گلستان - از گذشته تاکنون - وارد شده پرداختهاند که یکی از عوامل مورد تأکید بسیاری از آنان، بیکاری موجود در آن استان بوده که باعث بهرهکشی افراطی از منابع طبیعی آنجا شده است. صدها فرسخ آنطرفتر، خشک شدن دریاچههامون باعث بیکاری هموطنان سیستانیمان طی چند دهه گذشته شده که این خود مولد مهاجرتی گسترده به استان گلستان شده است. این تحول اجتماعی(مهاجرت) از عواملی است که باعث شده ورود به عرصههای طبیعی و استفاده بیش از حد تحمل از آن عرصهها به محیطزیست استان گلستان صدمات هولناکی وارد کند. یک نتیجهگیری واضح این است که با احیای دریاچههامون در شرق کشور، میتوان محیطزیست استان گلستان در شمال کشور را نجات داد. «طرح نو» میتواند بانی چنین بررسیهای کاربردی و ضروری برای کشور
باشد.