سال 1393 شمسی ارزش بررسی نداشت چون غیر از والیبال در سایر رشتهها، موفقیت چندانی نداشت؛ همان ناآشناییها، همان نقاط ضعف مشهود و همان سرشکستگیهای همیشگی. از آنجایی که در رشته وزنهبرداری، فعالیت داشتهام، میتوانم با مثالی از این رشته، موضعم درباره ورزش ایران در سال 1393 را روشن کنم؛ وزنهبرداری در سال گذشته روزهای کاملا بیثباتی داشت و حالا به جای داشتن یک سرمربی، سرپرستی دارد که حتی به درستی نام قهرمانان بزرگ تاریخ وزنهبرداری ایران و آنهایی که در تیمملی مشغول انجام وظیفه هستند را نمیداند. از ورزشی با این مختصات، واقعا چه انتظاری میتوان داشت؟ برخلاف تصورخیلیها،سال 1394 برای ورزش ما حتی کلیدیتر ازسال 1393 خواهد بود چون بیشمار رقابت انتخابی برای حضور در المپیک را پیش رو داریم. مثلا وزنهبرداری، 4 ماه دیگر رقابتهای انتخابی المیپک را پیش رو دارد؛ رقابتی که برای یکی از 4 رشته مدالآور در تمام ادوار المپیک اهمیت زیادی دارد. برای موفقیت درسال جاری، باید برنامه ویژهای تدارک ببینیم و البته خوشبین باشیم اما نه یک خوشبین مات و مبهوت. اصلا تصور نکنید راه پیشرفت در همه جوانب ورزش، کار و تلاش صرف است. برای موفقیت باید روی اصول زیربنایی کار کنیم، به رشتههای پایه اهمیت بدهیم و از پشتوانهسازی غافل نشویم. فوتبال بهعنوان ورزش اول و چشم و چراغ ما درسال 1393 روزهای خوبی مانند 90 و چند دقیقه رقابت جانانانه با آرژانتین را در کارنامه ثبت کرد اما در جام ملتهای آسیا، موفقیتی بهدست نیاورد و با کیروش حذف شد. موفقیت ما در گرو برنامهریزی و تلاش است. شاید این جمله کاملا کلیشهای به نظر برسد اما بالاخره باید یک روزی، یک جایی شعارهایمان را عملی کنیم و نتیجهاش را ببینیم. شعار دادن در ورزش ما نهادینه شده است. درسال 1393 انتخابات مهمی صورت گرفت و برخی از آنها به حاشیه کشیده شد. امیدوارم انتخابات که نماد یک دموکراسی مناسب در هر کشوری است به وفور در ورزش ما در سال آینده رخ دهد و البته دیگر حاشیهای هم اطراف تیم نبینیم. یک آرزوی شخصی هم برای مجموعه ذوبآهن دارم؛ رقابت سالم و موفقیت در همه شئون.